سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم
سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم

سداب


سداب● انواع و نام‌ها 
سداب (سذاب) بر سه قسم است: 
۱) سداب (عربا: اسم سریانی ”فراسیون“ است. 
۲) سداب بری: برگش باریکتر و اخش کمتر و بدبوتر و تندتر از پستانی... است. 
۳) سداب کوهی 
سداب‌ها دسته‌ای از تیره سدابیان (Rutracees) هستند و مهمترین نوع آن سداب کوهی (Rutra) است. 
▪ فارسی : سداب، سیاب (در گیلان و رشت)، پیم (تنکابن و دیلم) 
▪ عربی: سداب، فیجن 
انگلیسی: Rue 
▪ نام علمی: Ruta graveolens L
▪ آلمانی: Weinraute, Echte-Raute, Raute, Gartennaute
▪ فرانسه: Rue commune, Rue officinale, Herbe de grace, Rue puante
▪ ایتالیائی: Ruta degli orti, Ruta dei giardini Ruta
▪ نام مستعمل: Common Rue
عصاره‌اش را ”نفیسا“ خوانند و بعضی از عرب آن را فیجن صحرائی خوانند، صمغ سداب صحرائی را ”انیسون“ خوانند. اهل یمن آن را ”حُتَف“ گویند.
● مشخصات و خصوصیات 
تا بر بساط مرکز خاکی ز روی طبع
زردی ز زعفران نشود سبزی از سداب 
گیاهی علفی، پایا به ارتفاع ۳۰ تا ۸۰ سانتی‌متر، عاری از کرک و دارای قاعده چربی است. برگ‌هائی نسبتاً ضخیم، گوشتدار، به دو صورت ساده (در قسمت‌های انتهائی ساقه) و منقسم به قطعات متعدد (در قسمت‌های پائین گیاه) دارد. ساقه و برگ‌های آن دارای رنگ سبز مات، مایل به آبی یا مایل به زرد و گل‌های آن نر- ماده و زرد رنگ است. از اختصاصات آن این است که گل‌های مرکز گل‌آذین آن، مرکب از قطعات پنج‌تائی ولی گل‌های کناری، شامل قطعات چهارتائی است. در هر گل آن، ۸ تا ۱۰ پرچم دیده می‌شود که در آغاز، در گودی گلبرگ‌ها جای دارند ولی بعداً به سمت مادگی حرکت نموده، دانه‌های گرده را بر روی آن می‌روند. میوه‌اش کپسول و شامل دانه‌هائی به رنگ مایل به قهوه‌ای است. از تمام قسمت‌های این گیاه، بوی ناپسند و تهوع‌آور استشمام می‌شود.
[نوع] بستانی او از دختر انار کوچکتر و پرشاخ؛ و برگش ریزه و بدبو و بسیار سبز و گویا غباری بر او نشسته و گلش زرد [است]، قسمت مورد استفاده سداب، کلیه اندام‌های هوائی گیاه در هنگام گل دادن است. در کتب داروئی، منحصراً برگ آن officinal ذکر گردیده است. 
از نظر تشریحی، در میان سلول‌های بارانشیم برگ، کسیه‌های ترشحی متعدد وجود دارد که در آنها اسانس و گاهی مواد رزینی جمع می‌گردد. 
منشاء، اصلی سداب، نواحی جنوبی اروپا تشخیص داده شده است ولی امروزه با پراکندگی وسیعی که پیدا نموده، در غالب مناطق مدیترانه و نواحی دیگر اروپا و آسیا یافت می‌گردد. [در ایران، در] نواحی شمال، گیلان و زشت [می‌روید].. در بعضی نواحی نیز پرورش می‌یابد. 
● ترکیبات شیمیائی 
سداب دارای دو ترکیب شیمیائی اصلی یکی به حالت گلوکزیدی به نام ”روتین“ (rutine) یا ”روتوزید“ (rutoside) و دیگری اسانس است. ”روتین“ از برخی گیاهان دیگر نظیر انواع مختلف اوکالینوس نیز استخراج شده و از نظر درمانی، شکنندگی عروق موئی را کاهش می‌دهد. اسانس (Essence de rue) از تقطیر گیاه با آب به‌دست می‌آید و مایعی است بی‌رنگ یا به رنگ مایل به زرد که بوی قوی و طم تلخ و خیلی تند دارد. 
در مقالات منتشرشده امروزی نیز ترکیبات مختلف و متنوع شیمیائی به روش‌های پیشرفته و دقیق در بخش‌های مختلف گیاه (برگ، گل، و ..) شناسائی و استخراج شده است که به‌دلیل تخصصی بودن و جهت جلوگیری از خستگی خواننده از ذکر آنها خودداری می‌کنیم. 
● خواص درمانی 
تیغ سداب رنگ تو آمد سداب طبع 
کز وی رحم فشرده شد ایام فتنه‌زای (۸) 
”سداب در زمان‌های خیلی قدیم شهرت فراوان از نظر درمان بیماری‌ها بین ملل مختلف داشته است. دانشمندان قدیم مانند تئوفراست، دیوسکوزید، گالین (Galien)، پلوتارک (Plutark)، کلومل، پلین (Pline) و غیره آن را داروی جمیع بیماری‌ها می‌دانستند به‌طوری که از آن برای موارد مختلف به‌عنوان آرام‌کننده، ضدتشنج، مدر، معرق، قاعده‌آور، ضدکرم، ضدعفونی‌کننده، تریاق سموم مختلف، درمان گوش مار، درد گوش و سر و چشم، تسکین قوای شهوانی و سقط جنین استفاده به‌عمل می‌آورند. تدریجاً با اهمیتی که مردم برای این گیاه قائل بودند، آن را در باغ‌ها و قراء پرورش می‌دادند. در آثار J.Bock (در سال ۱۵۵۱) چنین قید گردیده است: 
جمعیت‌های مذهبی که همواره خواهان منزه و معصوم نگه داشتن خود بودند، این گیاه را در اغذیه و مشروبات خود وارد می‌ساختند. تصور می‌شود که این عقیده از این نظر پیش‌آمده که آن را تسکین‌دهنده قوای شهوانی و جلوگیری‌کننده از پیروی خواهش‌های نفسانی می‌دانستند. نظایر اینگونه عقاید درباره سداب بین مردم زمان‌های قدیم حتی بین ملل مختلف وجود داشته است. 
در قرن ۸ و ۹ برای آن اثر ضدسموم مختلف قائل بودند، در مکتب Saleme (قرن ۸ م) شهرت آن به‌علت اعتقاد به دارا بودن صفات درمانی ارزنده، خیلی بالا رفته و دراره آن چنین اظهارنظر گردیده بود که سداب نه تنها قوه بینائی را تقویت می‌کند، بلکه دم‌کرده مخلوط آن با رازیانه و همچنین شاه‌پسند وحشی، گل سرخ و مامیران، روشنائی به چشم می‌بخشد. 
Hidegarde Saint در قرن ۱۲ و دیگران در زمان‌های بعد از آن، سداب را داروی بسیاری از بیماری‌ها دانسته، به‌طوری که درباره آن چنین اظهار داشته‌اند که هیچ بیماری نیست که تحت اثرات درمانی سداب قرار نگیرد. عقیده و ایمان کلی مردم در طی این زمان تا قرن ۱۶ و حتی مدتی پس از آن، بر این بود که سداب در رفع بیماری‌ها اعجاز می‌کند و این عقیده تا اوایل قرن ۱۷ نیز رواج داشته است؛ مانند آنکه Tabemaemontanus در سال ۱۹۸۸ در آثار خود، صفحات زیادی را (در حدود ۱۷ صفحه) به‌شرح اختصاصات درمانی سداب اختصاص داده بود. در کشور آلمان، مردم سداب را در باغچه منازل می‌کاشتند تا ارواح خبیثه و افسون جادوگران طلسم گردد و همواره مصونیت برای ساکنین خانه پیش آید. Matthiole در سال ۱۵۵۴ به خلاف دانشمندان همزمان خود، برای سداب اهمیت فوق‌العاده‌ قائل نبود. در قرون ۱۸ و ۱۹، از شهرت درمانی سداب تدریجاً کاسته گردید. در شمال اروپا مانند لیتوانی، گل‌های سداب را سمبل بکارت می‌دانستند. 
مقایدر درمانی سداب، اثر نیرودهنده، ضدتشنج، قاعده‌آور و ضدخونروی دارد. بررسی‌های متعدد، اثر قاعده‌آور سداب را به ثبوت رسانیده است. تنقیه آن در مورد عدم کفایت اعمال روده، نفخ و تأخیر وقوع قاعدگی کمک مؤثر می‌نماید. دم‌کرده آن به‌صورت حمام موضعی به مدت نیم ساعت و ۳ تا ۴ دفعه در روز، در رفع انسداد و پر شدن مجاری غدد از ترشحات، مخصوصاً غدد پستان، مؤثر واقع می‌گردد. جوشاندهٔ سداب، اثر قطعی در از بین بردن شپش و درمان جرب و کچلی دارد. به‌صورت غرغره برای رفع ورم لثه‌ها به‌کار می‌رود. در استعمال خارجی، رفع‌کننده ترشحات چسبنده و عفونی مجاری بینی، التیام‌دهنده و زخم‌ها (برگ‌های له‌شده سداب) و حشره‌کش است.
گیاهی باشد دوائی مانند پودنه، خوردن آن دفع قوه باه و مباشرت مردان و اسقاط حمل زنان کند. ... برگ و عصاره او مدر بول و حیض و مجفف منی و مسلط جنین و قاطع باه و مفتح سدد و محلل رباح [می‌باشد] و با تریاقیه و جهت سپرز و یرقان و قولنج ریحی و امراض سینه و مقعد و رحم و حصاه و بواسیر [به‌کار می‌رود]؛ و آشامیدن او که با شبت خشک جوشانیده باشند. جهت تسکین مغَصَ و درد پهلو و سینه و تنگی نفس و سرفه مزمنو ورم خار ریه و عرق النساء مفاصل بو لرز تب‌های بارده [به‌کار می‌رود]؛ و چون با روغن بجوشانند، جهت اخراج کرم معده و شکم [مفدید است]؛ و طبخ او در شراب جهت استسقاء لحمی [خوب است]؛ و خوردن او با نمک، جهت حدت بصر [به‌کار می‌رود]؛ و خائیدن او، رافع بوی پیاز و سیر [می‌باشد]؛ و قدر قلیل او، مقوی هاضمه و مُشهی [بوده]؛ و با انجیر و گردکان، جهت سموم مشروبه و سمومهوام [به‌کار می‌رود]؛ و مداومت او هر روز به قدر یک درهم، جهت ارائه فالج و رعشه و تشنج، مجرب [است] و تخم او نیز همین اثر را دارد؛ و آب طبیخ او به‌قدر سه اوقیه یا دو اوقیه عسل، جهت فواق، مجرب [است]؛ و چون داخل نبیذها کنند، باعث خوشروئی آن و شدت اسکار و دفع ضرر آن می‌گردد؛...؛ و آشامیدن تخم او به‌قدر هیجده قیراط با شراب، جهت رفع مضرت ادویه قناله [مفید است]؛ و نیم درهم او، جهت عرق‌النساء و دو درهم او، جهت ازاله درد گزیدن سگ دیوانه، مفید [بوده] و مانع حمل و حقنَه [می‌باشد]. طبیخ برگ سداب با روغن زیتون جهت نفخ امعا، و نفخ رحم [به‌کار می‌رود]؛ و ضماد او، محل خنازیر [می‌باشد]؛ و با عسل، جهت درد اختناق رحم و مفاصل [مفید است]؛ و ضماد مطبوخ او در روغن زیتون، جهت عسر بول [به‌کار می‌رود]؛ و با انجیر، جهت استسقای لحمی، و به تنهائی، جهت تهیج، مجرب [است]؛ و با سرکه، جهت رعاف [مفید بوده]؛ و با ورق‌الغار جهت ورم انثیان [خوب است]؛ و با موم و روغن مورد، جهت بثور [به‌کار می‌رود]؛ و با نطرون، جهت بهق سفید و جمیع اقسام ثالیل [مفید است]؛ و با شبت و عسل، جهت قوبا [به‌کار می‌رود]؛ و با سرکه و سفیداب و روغن گل سرخ، جهت حمره و نمله و قروح رطبهٔ سر، نافع [می‌باشد]... قطور عصاره او که در پوست انار گرم کرده باشند، جهت درد گوش [مفید است]؛ و اکتحال او با آب رازیانه و عسل، جهت ضعف باصره [خوب است]؛ و سعوط عصاره او، جهت ام‌الصیبان اطفال، نافع [است]؛ و صمغ بستانی و بی‌سداب به غایت گرم و خشک و غیرثافسیا است و جهت قرحه چشم و تحلیل خنازیر و برص‌ [مفید است]؛ و فرزجه او به قدر یک دانگ، جهت اخراج جنین و مشیمه، مجرب [می‌باشد]؛ و گویند بوئیدن [نوع] بری او، باعث رعاف قوی قتال است؛ و روغن سداب که یک جزء او با چهار جزء آب و ده جزء روغن زیتون بجوشانند تا روغن بماند، جهت برودت گرده و مثانه و درد کمر و رحم و استخاره و درد پهلو و تحلیل ریاح و دفع لرز و گرانی سامعه [مفید است]؛ و خوردن او به‌قدر نصف اوقیه در حمام جهت رعشه، مجرب [است]؛ و حقنه او، جهت مغص و قولنج ریحی و خلطی، نافع اس.▪ در مطالعات و تحقیقات امروزی نیز تا آنجا که منتشر شده و در دسترس است، فوایدی برای مصرف این گیاه قائل شده‌اند که عبارتند از: 
- قاعده‌آور و سقط‌کننده 
- ضدالتهاب و ضدرد 
- ضدمیکروب 
- ضد تشکیل لخته 
- پیشگیری از بارداری 
- ضدقارچ و ضدلشمانیا 
- ضدانگل و کرم 
- درمان‌کنده سرطان 
- تقویت‌کننده عملکرد قلب
- اثرات هورمونی 
- ضدحشرات 
دارای اثرات چندگانه درمانی 
- رشددهنده عصب 
- ضداسپاسم 
- مدر و کاهنده فشار خون 
خواص درمانی سداب عمدتاً مربوط به فلاوونوئیدهای گیاه علی‌الخصوص مروئین، می‌باشد. از سال ۱۹۳۰ به بعد، فلاوونوئیدها به‌عنوان عامل ویتامینی ۲ (افزایش مقاومت و کاهی نفوذپذیری عروق) شناخته شده‌اند. این ترکیبات در ایجاد روندهای التهاب اثر مهاری داشته و باعث توقف پیشرفت التهاب می‌گردند. همچنین دارای اثر اسپاسمولیتیکی بوده و باعث تقلیل انقباضات و کاهش در تونوسیه عضلات می‌شوند. از دیگر اثرات فلاوونوئیدها می‌توان به اثر مدری، اثرات باکتریسیدی در in vitro، اثرات ضد توموری که از طریق تحریک فعالیت فاکتور نکروز تومور (TNF) اثر می‌کند و اثرات فارماکولوژیکی مهم در درمان و پروفیلاکسی ترومبوز، آترواسکلروز و هیپرتانسیون و همچنین فعالیت آنتی‌اکسیدانی L- اسیداسکوربیک در محیط بافر فسفاته اشاره نمود. 
سداب در مصارف داخلی به‌صورت دم‌کرده ۲ تا ۵ در ۱۰۰۰، گرد به مقدار ۵/۰ تا ۱/۰ گرم در هر دفعه و حداکثر یک گرم در ۲۴ ساعت به‌کار می‌رود. مقدار مصرف اسانس آن ۱ تا ۱۰ قطره در یک پوسیون است.
● عوارض جانبی مصرف 
شاید عده زیادی باشند که تصور می‌کنند داروهای طبیعی و گیاهی به‌دلیل غیرشیمیائی بودنشان، فاقد عوارض می‌باشند ولی باید گفت این مطلب صحیح نمی‌باشد. از علل پیداشی این عقیده، می‌توان به کمتر بودن واضح عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای گیاهی و گیاهان داروئی در مقایسه با داروهای رایج شیمیائی اشاره کرد که حقیقتی غیرقابل انکار می‌باشد. معمولاً فاصله مقادیر درمانی تا مقادیر سمی و کشنده در داروهای طبیعی بیشتر است و لذا عوارض، کمتر و دیرتر به وقوع می‌پیوندند. اما این داروها نیز همانند داروهای شیمیائی، دارای قوانین دقیق مصرف مخصوص به خود بوده که در صورتی‌که طبق نیاز و برای بیمار مناسب و طبق دستور صحیح مصرف شوند، اثر درمانی داشته و از بروز عوارض، پیشگیری می‌گردد. 
ضمناً در طب سنتی، هر جا عارضه‌ای بر اثر مصرف یک دارو به وقوع بپیوندد، برای رفع آن نیز راهکار و داروی دیگری پیش‌بینی شده است و حکماً آن را اصطلاحاً ”مصلح“ می‌نامند چیزی که امروزه با لغت آنتی دوت (پادزهر) بیان می‌گردد - و یا به‌جای آن، داروی دیگری را که دارای همان خاصیت موردنظر ولی بدون عارضه داروی قبلی می‌باشد. به بیمار پیشنهاد می‌کنند که در طب سنتی، این دارو را ”بدل“ داروی قبل می‌نامند - امروزه از واژه ”مشابه“ برای این موارد استفاده می‌شود - و تعداد داروهای بدل برای یک دار، معمولاً زیاد و بنابراین، قدرت انتخاب طبیب نیز بیشتر می‌باشد. حال با این مقدمه به بیان عوارض مذکوره برای این گیاه می‌پردازیم.
اسانس آن، پوست بدن را تحریک کرده، ایجاد ناراحتی‌های جلدی و قرمزی پوست و سپس تاول می‌کند. مصرف مقادیر زیاد آن، ایجاد درد در ناحیه زیر شکم، تهوع، استفراغ، تشنج و مرگ می‌نماید. با مصرف ان ممکن است سقط جنین حادث گردد. 
اثر سقط‌کنندگی آن، با آنکه توسط عده‌ای از پزشکان رد گردیده، مسلم و قاطع شناخته شده است. مصرف زیاد سداب، یجاد مسمومیت می‌کند. مانند آنکه اگر به‌طور بی‌رویه به‌کار رود. ایجاد التهاب و ورم دستگاه هضم، تحریک، کم شدن حرارت بدن، ضعف ضربان نبض، زیاد شدن مقدار ادرار و ورم مخاط رحم می‌گردد. 
.. و مورث صداع و ثقل سر [بوده] و مصلحش، انار میخوش و به شیرین است... از ملاقات مطبوخ او [سداب بری] دست ورم می‌کند.. و مداومت خوردن آن، مضعف باصرهو مصدع و محرق اخلط و منی [است] و مصلحش، سکنجبین و افیون [بوده] و قدر شربتش، تا سه مثقال [می‌باشد] و بدلش صعتر است... 
عوارضی که بر اثر سوءاستفاده (در روش یا مقدار) از سداب و عموماً در حیوانات آزمایشگاهی شناسائیت و مورد بررسی قرار گرفته و منتشر شده‌اند، عبارتند از: ایجاد آنومالی‌های جنینی و وقفه تکامل جنین، موتاژن بودن، حساسیت پوستی (درماتیت)


سید مهدی میرغضنفری (پوشک، عضو گروه تحقیقات طب سنتی ایران، مرکز پژوهش‌های علمی، دانشگاه علوم پزشکی تهران)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد