سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم
سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم

مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

چکیده مقاله قبلصورت های مالی اساسی شرکت ها به چهار دسته تقسیم می شوند: ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع. اطلاعات و صورت های مالی از لحاظ کاربری به دو دوسته تقسیم می شوند. اطلاعات درون سازمانی که معمولاً برای سطوح مختلف مدیریت شرکت تهیه و آنها را در تصمیم گیری های مختلف یاری می دهد و اطلاعات برون سازمانی که معمولاً در اختیار اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه شامل سرمایه گذاران خصوصی، اعطا کنندگان تسهیلات مالی، مقامات مالیاتی و… گذارده می شود. اطلاعات درون سازمانی را سیستم های حسابداری مدیریت و حسابداری صنعتی فراهم می آورند، اما اطلاعات برون سازمانی قاعدتاً قابلیت دسترسی عمومی دارد.

در ابتدای کار لازم است بگوییم که قبل از اینکه بخواهید به تحلیل صورت مالی شرکتی بپردازید لازم است که حتماً ابتدا آنها را بشناسید و پس از شناخت کافی در خصوص آنها، به سراغ تحلیل صورت های مالی بروید.

ترازنامه، صورتی برای سنجش وضعیت مالی شرکت ها

گزارشی که اطلاعات درباره منابع اقتصادی(دارایی ها)، تعهدات اقتصادی(بدهی ها) واحد تجاری و تفاوت بین داریی ها و بدهی ها که بیانگر حقوق مالکین است در یک مقطع زمانی معین ارائه دهد، ترازنامه یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. همانطور که گفتیم به ترازنامه(بیلان)، صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود. چرا که وضعیت مالی شرکتها را در یک لحظه از زمان نشان می دهد. ترازنامه را به دوربین عکس برداری نیز تشبیه می کنند. از این نظر که هر دو وضعیت داخل تصویر را صرفاً برای لحظه ای از زمان نشان می دهند.

قبل از اینکه بخواهیم در مورد ترازنامه به صورت مفصل به بحث بپردازیم ابتدا باید ببینیم که شکل و ظاهر ترازنامه به چه صورتی است.

نمونه ترازنامه

در تصویر زیر می توانید نمونه از از یک ترازنامه را مشاهده نمایید.

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی |خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهاماقلام یک ترازنامه

شکل و قالب کلی ترازنامه برای هر صنعت و شرکتی مانند تصویر بالا است. ترازنامه مانند حرف T بزرگ است که سمت راست آن نمایانگر دارایی های یک شرکت و سمت چپ آن نشان دهنده بدهی ها(تعهدات) و حقوق صاحبان سهام(حقوق مالکانه) شرکت است. به بیان ساده تر، شما فرض نمایید که برای جیب یا کیف پولتان ترازنامه ای تهیه می کنید، آنگاه هر چه داخل کیف پولتان داشته باشید در سمت راست (دارایی ها) قرار می گیرد. سمت چپ بیانگر آن است که شما آنچه در کیف پول خود دارید بخشی برای خودتان است و بخشی دیگر برای طلبکاران از شما(بدهی ها). حال اگر بدهی شما صفر باشد چه اتفاقی می افتد؟ در پاسخ باید گفت که مالکیت تمام دارایی ها در اختیار صاحب دارایی می باشد.

در بخش بعدی مقاله در خصوص جزئیات اقلام ترازنامه بحث خواهیم نمود.

منابع و مصارف یک شرکت

شرکتها، منابعی را تأمین می کنند تا برای رفع نیازهای خود مصارف نمایند. اگر ما بخواهیم متوجه شویم که شرکت از چه منابعی برای خود استفاده کرده است باید سمت چپ ترازنامه را بنگریم. منابعی که شرکت ها استفاده می کنند شامل بدهی ها(تسهیلات دریافتی، حساب های پرداختنی و…) و حقوق صاحبان سهام(سرمایه، سود انباشته و ….) می باشد. شرکت ها این منابع را در سرفصل های سمت راست ترازنامه(دارایی ها) مصرف می کنند(مانند خرید دارایی ثابت، مواد اولیه، موجودی نقد و بانک و ….).

همیشه در ترازنامه شرکت ها یک معادله وجود دارد:

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی |خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام

اگر بخواهیم معادله بالا را با مثال کیف پول که ذکر کردیم ترکیب نماییم به این نتیجه می رسیم که پول یا کارت اعتباری که در کیف ما(به عنوان دارایی) وجود دارد، با از طریق استقراض به دست آورده ایم(بدهی) یا مالک آن دارایی خودمان هستیم(حقوق صاحبان سهام). طبیعتاً، هر چه شرکت دارایی خود را از طریق استقراض(بدهی) کسب کرده باشد شرکت اهرمی تر و ریسک مالی و ورشکستی آن شرکت افزایش خواهد یافت.

صورت های مالی چیست و انواع آن کدامند؟

صورت های مالی چیست و انواع آن کدامند؟

استاندارد حسابداری بین‌المللی شماره‌ی ۱، صورت های مالی الزامی و چگونگی ارائه‌ی آن‌ها را تعریف می‌کند. صورت های مالی اساسی عبارت‌اند از:

 صورت سود و زیان

 ترازنامه

 صورت جریان وجه نقد

 صورت سود و زیان جامع

 یادداشت‌های همراه صورت های مالی، شامل خلاصه‌ای از خط ‌مشی‌های حسابداری

از ویژگی‌های اصلی تهیه صورت های مالی عبارت‌اند از:

 ارائه منصفانه

 مبنای تعهدی حسابداری (در مبنای تعهدی، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع و نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد شناسایی و در اسناد و مدارک و حسابداری ثبت می‌شود و در صورت های مالی دوره‌های مربوطه انعکاس می‌یابد).

 مبنای کدام فعالیت (به این معنی که صورت های مالی بر مبنای این فرض تهیه می‌شوند که شرکت به فعالیت خود ادامه می‌دهد مگر اینکه مدیریت بخواهد (مجبور شود) آن را منحل کند).

 یکنواختی بین دوره‌ها

 اهمیت (صورت های مالی باید عاری از تحریف یا حذف‌هایی باشند که می‌تواند بر تصمیمات استفاده‌کنندگان صورت های مالی تاثیر بگذارد).

 اطلاعات قابل مقایسه برای دوره‌های پیشین باید ارائه شود.

صورت سود و زیان

به‌طور کلی صورت سود و زیان به گزارش درآمدها و هزینه‌های یک شرکت در یک دوره زمانی خاص می‌پردازد. عناوین دیگری که برای صورت سود و زیان به کار می‌روند عبارت‌اند از صورت عملیات شرکت، یا صورت درآمدها. معادله سود و زیان به‌صورت زیر هست:

هزینه‌ها – درآمدها = سود (درآمد) خالص

به کسر هزینه‌های هر دوره از درآمدهای همان دوره، اصل تطابق اطلاق می‌شود. طبق این اصل، برای محاسبه صحیح سود هر دوره، باید هزینه‌های هر دوره از درآمدهای همان دوره کسر شوند. سرمایه‌گذاران اساسا صورت سود و زیان یک شرکت را به‌منظور ارزشیابی بررسی می‌کنند. از سوی وام‌دهندگان صورت سود و زیان شرکت‌ها را برای بررسی توان آن‌ها در بازپرداخت اصل تسهیلات دریافت شده و بهره آن مورد استفاده قرار می‌دهند.

تعریف اقلام صورت سود و زیان و تهیه صورت سود و زیان

در زیر نمایی کلی از صورت سود و زیان آورده شده که در ادامه به‌تفصیل تمامی آیتم‌های آن توضیح داده می‌شود (تمامی اعداد فرضی است):

صورت های مالی

درآمدها (فروش): درآمدها مبالغی هستند که از محل ارائه و فروش خدمات یا محصولات با کسر تخفیفات در طول فعالیت‌های عادی واحد تجاری کسب می‌شوند. حسابداری بنگاه‌های اقتصادی به‌صورت تعهدی صورت می‌گیرد بدین معنا که شناسایی درآمد و هزینه‌بر مبنای انتقال وجه نقد نیست بلکه بر اساس یک سری معیارها و ضوابط خاص انجام می‌گیرد. شناخت درآمد متضمن ملاحظه این امر است که آیا شواهد کافی مبنی بر وقوع یک افزایش در خالص دارایی‌ها (حقوق صاحبان سهام) قبل از دوره مورد گزارش وجود دارد یا خیر. مبلغ دریافتی قبل از انجام کار منجر به شاخت درآمد نمی‌گردد زیرا تا زمانی که کار آنجا نشود، افزایش در دارایی‌ها ناشی از پیش دریافت با افزایشی مساوی در بدهی‌ها خنثی می‌گردد. به‌طور مثال، حق اشتراک سالانه یک مجله ماهانه که در آغاز دوره اشتراک دریافت می‌شود تا زمانی که مجله تولید و ارسال نشود (تا زمانی که واحد تجاری یک بدهی به شکل تعهد ایفا نشده مبنی بر تحویل مجله یا برگشت وجه دریافتی دارد)، به‌عنوان درآمد شناسایی نمی‌شود. برای نمونه، اگر شما کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان بفروشید (کالا را تحویل دهید) و مبلغی بابت آن دریافت نکنید، همچنان ۱۰۰ تومان درآمد ثبت خواهید نمود ولی اگر مبلغ ۱۰۰ تومان را دریافت نمایید ولی کالا را تحویل نداده باشید، درآمدی ثبت نخواهد شد و شما این ۱۰۰ تومان را به‌عنوان یک تعهد در قسمت بدهی‌های ترازنامه (تحت عنوان پیش دریافت) ثبت می‌نمایید.

هزینه‌ها: هزینه‌ها مقادیری هستند که برای ایجاد درآمد مصرف می‌شوند. هزینه‌ها شامل بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه‌های عملیاتی، بهره (هزینه مالی) و مالیات می‌شوند. صورت سود و زیان همچنین شامل سودها و زیان‌هایی می‌شود که منجر به افزایش (سود) و یا کاهش (زیان) می‌شود. سود و زیان ممکن است حاصل فعالیت اصلی شرکت باشد و یا درنتیجه فعالیت‌های عادی کسب و کار نباشد و برای مثال، فروش ضایعات تولید و یا املاک و تجهیزات که شرکت دیگر به آن‌ها نیاز ندارد به‌عنوان سود یا زیان در صورت سود و زیان شناسایی می‌شود؛ بنابراین معادله سود و زیان به‌صورت زیر بازنویسی می‌شود:

زیان – سایر هزینه‌ها – سایر درآمدها + هزینه‌های عملیاتی – درآمد = سود (درآمد) خالص

ترازنامه

ترازنامه وضعیت مالی شرکت‌ها را در نقطه‌ای از زمان گزارش می‌کند و شامل دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام هست که در ادامه فرم کلی آن و توضیحات هر مورد آورده می‌شود:

صورت های مالی

اقلام مهم ترازنامه

دارایی‌ها: منابعی که درنتیجه مبادلات گذشته به کنترل شرکت درآمده‌اند و انتظار می‌رود که در آینده منافع اقتصادی ایجاد کنند.

بدهی‌ها: تعهداتی هستند که درگذشته ایجاد شده‌اند و انتظار می‌رود که در آینده باعث خروج وجه نقد یا کاهش منابع اقتصادی شرکت گردند.

حقوق صاحبان سهام: تفاوت بین دارایی‌ها و بدهی‌ها هست. تحلیل‌گران گاهی از حقوق صاحبان سهام به‌عنوان خالص دارایی‌ها یاد می‌کنند. نام دیگر حقوق صاحبان سهام، حقوق مالکانه هست.

تمامی اقلام در صورتی در صورت های مالی شناسایی می‌شوند که ورود و خروج وجه نقد ناشی از آن محتمل باشد و ارزش یا بهای تمام مربوطه این اقلام به شکل قابل اتکایی قابل اندازه‌گیری باشد. دارایی‌ها و بدهی‌هایی وجود دارند که دارای ارزش هستند، اما در ترازنامه ثبت نمی‌شوند، برای مثال ارزش کارکنان و نیروی انسانی شرکت هرگز در ترازنامه ثبت نمی‌شود.

دارایی‌های جاری: شامل وجه نقد و دیگر دارایی‌هایی می‌شوند که در طول یک سال مالی و یا یک چرخه عملیاتی (چرخه عملیاتی مدت زمانی است که برای تولید، خرید موجودی و فروش محصول و وصول وجه نقد لازم است) هرکدام طولانی‌تر است، تبدیل به وجه نقد می‌شوند یا مورد استفاده قرار می‌گیرند. دارایی‌های جاری به‌طور معمول با توجه به میزان نقد شوندگی در ترازنامه از بالا به پایین مرتب می‌شوند؛ بنابراین وجه نقد به‌عنوان نقدشونده‌ترین دارایی در اولین سطر در بخش دارایی‌ها گزارش می‌گردد. به‌طور کلی، دارایی‌های جاری اطلاعاتی را در مورد فعالیت‌های عملیاتی شرکت‌ها به دست می‌دهند.

بدهی‌های جاری: تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا یک چرخه کامل عملیاتی باید پرداخت شوند. به شکل خاص، هر تعهدی که دارای ویژگی‌های زیر باشد، بدهی جاری قلمداد می‌گردد:

 موعد سررسید آن طی یک چرخه عملیاتی باشد.

 موعد سررسید آن طی یک سال مالی آینده باشد.

 اساسا برای اهداف معاملاتی و خرید و فروش کوتاه‌مدت نگهداری شود.

 هیچ‌گونه قید و شرطی برای به عقب انداختن موعد سررسید به بیش از یک سال وجود ندارد.

دارایی‌های جاری منهای بدهی‌های جاری، سرمایه در گردش را تشکیل می‌دهند. کمبود سرمایه در گردش می‌تواند سبب به وجود آمدن مشکلات نقدینگی برای شرکت گردد و بیش از اندازه بودن سرمایه در گردش نیز می‌تواند نشانگر عدم استفاده درست و اثربخش از دارایی‌ها باشد.

دارایی‌های غیر جاری: دارایی‌های جاری در مدت زمان کمتر از یک سال یا کمتر از یک چرخه عملیاتی، نمی‌توانند تبدیل به وجه نقد شوند. این نوع از دارایی‌ها اطلاعات را درباره فعالیت‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری شرکت‌ها ارائه می‌دهند که پایه و اساس فعالیت‌های شرکت هست.

انواع دارایی‌ها و بدهی‌ها

دارایی‌های جاری شامل:

وجه نقد یا معادل وجه نقد: به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه مدت و به‌شدت نقد شونده اطلاق می‌گردد که در هر زمان قابلیت تبدیل به وجه نقد را دارا هستند و ریسک نرخ بهره آن‌ها بی‌اهمیت تلقی می‌گردد.

حساب‌های دریافتنی تجاری: دارایی‌های مالی هستند که نشان‌دهنده مقادیری می‌باشند که شرکت بابت فروش کالا و یا ارائه خدمات به‌صورت اعتباری از مشتریان خود طلب دارد. تحلیل حساب‌های دریافتی نسبت به فروش می‌تواند اطلاعاتی را در مورد مشکلات وصول مطالبات یک شرکت به دست دهد.

موجودی کالا: موجودی کالا به کالاهای اطلاق می‌شود که برای فروش به مشتری یا برای تولید کالایی دیگر نگهداری می‌شوند. شرکت‌های تولیدی به‌طور مجزا موجودی مواد خام کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده را گزارش می‌کنند. بهای تمام شده موجودی کالا شامل بهای خرید، بهای تبدیل و دیگر هزینه‌های لازم برای قرار گرفتن موجودی کالا در وضعیت و مکان فعلی هست. لازم به ذکر است که هزینه‌هایی مانند ضایعات غیرعادی مواد، دستمزد و سربار، بهای انبارداری (مگر اینکه بخشی از تولید باشد)، سربار مدیریتی و هزینه‌های فروش جزو بهای تمام شده محاسبه نمی‌شوند.

سایر دارایی‌های جاری: مقادیری هستند که به شکل جداگانه گزارش نمی‌شوند و باید در کنار سایر موارد یکجا گزارش شوند. پیش‌پرداخت هزینه‌ها (هزینه‌های عملیاتی هستند که از قبل پرداخت شده‌اند) و دارایی مالیاتی انتقالی به دوره‌های آتی از این قبیل می‌باشند. با شناسایی هزینه در صورت سود و زیان، پیش‌پرداخت هزینه کاهش می‌یابد. برای مثال چنانچه شرکتی سالانه مبلغ ۴ میلیون ریال در ابتدای سال هزینه اجاره دهد، یک دارایی (وجه نقد) کاهش و در عین حال دارایی دیگری (پیش‌پرداخت اجاره) به‌اندازه مبلغ پرداختی افزایش می‌یابد. در پایان سه ماه اول یک‌چهارم از مبلغ پیش‌پرداخت اجاره مورد استفاده قرار گرفته است. در این حالت، شرکت ۱ میلیون ریال هزینه اجاره را در صورت سود و زیان شناسایی می‌کند و ۱ میلیون ریال نیز از پیش‌پرداخت اجاره که یک دارایی است کم می‌کند.

بدهی‌های جاری:

تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا چرخه عملیات، هرکدام طولانی‌تر است، پرداخت می‌شوند و شامل:

حساب‌های پرداختنی: مقادیری هستند که شرکت به تامین‌کنندگان کالا و مواد خام و خدمات خود بدهکار است. تحلیل حساب‌های پرداختنی در مقایسه با خریدها می‌تواند بیانگر مشکلات اعتباری شرکت‌ها با عرضه‌کنندگان باشد.

اسناد پرداختنی و بخش جاری بدهی بلندمدت: تعهداتی هستند که در قالب اسناد مالی و سفته به وام دهندگان و اعتباردهندگان داده می‌شوند. اسناد پرداختنی همچنین می‌توانند به‌عنوان بدهی‌های بلندمدت طبقه‌بندی ‌شوند. البته این در صورتی است که دارای سررسیدی بیش از یک سال باشند. بخش جاری بدهی بلندمدت بخشی از یک بدهی بلندمدت است که در سررسید کمتر از یک سال پرداخت می‌شود. این اصطلاح بیشتر در مورد حساب‌ها و اسناد پرداختی یا تسهیلات دریافتی به کار می‌رود و آن بخش از وام دریافتی را نشان می‌دهد که ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه باید پرداخت شود.

پیش دریافت درآمد: به درآمد یا سود معوق نیز معروف است و به وجه نقد دریافتی قبل از ارائه خدمات و کالا اطلاق می‌شود. در هنگام تحلیل نقدینگی شرکت‌ها به خاطر داشته باشید که پیش دریافت درآمد مستلزم خروج وجه نقد در آینده (مانده حساب‌های پرداختنی) نیست. پیش دریافت درآمد همچنین می‌تواند نشانگر رشد درآمدهای آتی شرکت باشد چرا که به‌زودی در صورت سود و زیان شناسایی خواهد شد.

دارایی‌های غیر جاری:

اموال، ماشین‌‌آلات، تجهیزات: دارایی‌های مشهود می‌باشند که در تولید کالا و خدمات به کار می‌روند. اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات شامل زمین و ساختمان، اثاثیه و منابع طبیعی می‌باشند. در مدل بهای تمام شده اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات (به غیر از زمین) به بهای مستهلک شده گزارش می‌شود (بهای تمام شده تاریخی منهای استهلاک انباشته و کاهش ارزش دارایی‌ها). به‌طور کلی زمین مستهلک نمی‌شود چون دارای عمر نامحدود است.

دارایی‌های نامشهود: دارایی‌های غیر پولی می‌باشند که ماهیت فیزیکی ندارند. اوراق بهادار دارایی نامشهود نیستند. دارایی‌های نامشهود قابل شناسایی را می‌توان به شکل جداگانه تحصیل کرد؛ به عبارت دیگر موجودیت این دارایی‌ها از واحد تجاری مربوطه مجزا است و ارزش آن‌ها به سایر دارایی‌ها آن واحد تجاری وابسته نیست، مانند حق اختراع و حق تالیف. دارایی‌های مشهود غیرقابل شناسایی مانند سرقفلی عبارت از حقوقی هستند که ماهیت مجزا از واحد تجاری ندارند و به‌صورت جداگانه قابل فروش نیست. دارایی‌های نامشهود با عمرمحدود در طول عمر مفید خود مستهلک می‌گردند و مشابه با اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات برای کاهش ارزش بررسی می‌شوند.

بدهی‌های غیر جاری:

بدهی‌های مالی بلندمدت: بدهی‌های مالی شامل وام‌های بانکی، اسناد پرداختنی، اوراق قرضه پرداختنی و اوراق مشتقه هستند.

اجزای حقوق صاحبان سهام:

حقوق صاحبان سهام: منافع باقی‌مانده صاحبان سهام در دارایی‌ها پس از پرداخت بدهی‌های شرکت، حقوق صاحبان سهام نامیده می‌شود. حقوق صاحبان سهام شامل سرمایه پرداخت شده، سهام ممتاز، سهام خزانه، سود انباشته، حقوق اقلیت و سایر اقلام سود جامع هست. سرمایه پرداخت شده میزان پرداختی صاحبان سهام عادی به شرکت است. طبق قانون تجارت در ایران، انتشار سهام باید باارزش اسمی ۱۰۰۰ ریال باشد و انتشار سهام بدون ارزش اسمی متفاوت از ۱۰۰۰ ریال ممنوع است. همچنین تعداد سهام عادی قابل انتشار، منتشرشده و جاری نیز گزارش می‌شود. سهام قابل انتشار تعداد سهامی است که شرکت می‌تواند طبق قوانین منتشر کند، سهام منتشرشده تعداد سهامی است که شرکت به سهام‌داران فروخته است. سهام جاری برابر است با سهام منتشرشده منهای سهامی که شرکت بازخرید کرده است.

سهام ممتاز: سهام ممتاز حقوق و مزایایی دارد که سهام عادی از آن‌ها برخوردار نیست. برای مثال صاحبان سهام ممتاز دارای سود سهام با نرخ مشخصی هستند که معمولا به‌صورت درصد مشخصی از ارزش اسمی گزارش می‌شود و صاحبان سهام ممتاز در صورت ورشکستگی شرکت در دریافت حقوق خود بر صاحبان سهام عادی اولویت دارند. سهام ممتاز را می‌توان بسته به شرایط به‌عنوان بدهی و یا حقوق صاحبان سهام دسته‌بندی کرد. برای مثال سهام ممتاز دائمی که قابل بازخرید نیستند به‌عنوان حقوق صاحبان سهام دسته‌بندی می‌شود، اما سهام ممتازی که با یک مبلغ ثابت قابل بازخرید هستند به‌عنوان نوعی بدهی مالی دسته‌بندی می‌شود.

سود انباشته: بخش توزیع نشده سود خالص شرکت از ابتدای فعالیت شرکت است، سودهای تجمعی شرکت که به‌عنوان سود نقدی توزیع نشده است.

سهام خزانه: سهامی است که توسط خود شرکت ناشر سهام خریداری می‌شود، اما ابطال نمی‌شود. سهام خزانه حقوق صاحبان سهام را کاهش می‌دهد. سهام خزانه به‌عنوان سرمایه‌گذاری در شرکت به‌حساب نمی‌آید، همچنین حق رای ندارد و سود دریافت نمی‌کند.

تفسیر ترازنامه و صورت تغییرات در حقوق صاحبان سهام

ترازنامه هم‌مقیاس عمودی هر یک از اقلام ترازنامه را به‌صورت درصدی از کل دارایی‌ها شرح می‌دهد، درواقع هم‌مقیاس شدن ترازنامه را با حذف کامل اندازه شرکت استاندارد می‌کند و این اجازه را می‌دهد تا بتوان شرکت‌های مختلف را باهم مقایسه کرد و یا داده‌های یک شرکت در طول زمان (سری زمانی) را باهم مقایسه کرد. به‌عنوان مثال در زیر نمونه‌ای از ترازنامه دو شرکت رقیب گهربار و تموز آورده شده است.

صورت های مالی

شرکت گهربار به‌وضوح شرکت بزرگ‌تری از شرکت تموز است. با تبدیل ترازنامه به ترازنامه هم‌مقیاس می‌توان عامل اندازه شرکت را از بین برد.

صورت های مالی

سرمایه‌گذاری شرکت گهربار در دارایی جاری ۲۵٪ کل دارایی شرکت است و اندکی بیشتر از ۲۳٪ سرمایه‌گذاری شرکت تموز است. بدهی جاری شرکت گهربار ۲۲٪ کل دارایی شرکت است و بسیار بیشتر از مقدار ۷٪ برای شرکت تموز است؛ بنابراین نقدینگی شرکت گهربار کمتر است و ممکن است در پرداخت بدهی‌های سررسید شده خود با مشکل مواجه شود. سرمایه در گردش بیشتر شرکت تموز ممکن است موجب عدم استفاده بهینه از منابع شود. بازده سرمایه‌گذاری در سرمایه در گردش معمولا کمتر از بازده دارایی‌های بلندمدت است. با نگاهی دقیق‌تر به دارایی‌های جاری می‌توان دریافت که شرکت گهربار درصد وجه نقد به‌کل دارایی کمتری نسبت به شرکت تموز گزارش کرده است. درواقع شرکت گهربار وجه نقد کافی برای پرداخت بدهی‌های جاری خود بدون فروش موجودی کالا و یا وصول حساب‌های دریافتنی را ندارد. موجودی کالای شرکت گهربار ۱۲٪ دارایی کل است و این میزان بیشتر از ۶٪ برای شرکت تموز است. داشتن موجودی کالای بیشتر ممکن است نشانه مهجور بودن موجودی کالا باشد، البته تجزیه و تحلیل بیشتر موجودی کالا ضروری است. نه‌تنها بدهی جاری شرکت گهربار بیشتر از شرکت تموز است، بلکه شرکت گهربار دارای بدهی بلندمدت بیشتری نسبت به شرکت تموز است (۵۸٪ در مقابل ۳۳٪)؛ بنابراین شرکت گهربار ممکن است در پرداخت بدهی‌های بلندمدت خود با مشکل مواجه شود زیرا در ساختار سرمایه‌اش بدهی بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل هم‌مقیاس می‌تواند برای ارزیابی استراتژی‌های یک شرکت نیز به کار رود. شرکت گهربار از طریق تحصیل و اکتساب شرکت دیگر در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش کرده است، در حالی که شرکت تموز به‌صورت داخلی در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش نکرده است. این احتمال وجود دارد که شرکت گهربار تحصیل شرکت دیگر را از محل بدهی تامین مالی کرده باشد.

تحلیل نسبت‌های مربوطه

محاسبه و تفسیر نسبت‌های نقدینگی و توان ایفای تعهدات

نسبت‌های تزار نامه تنها به مقایسه اقلام ترازنامه می‌پردازد. نسبت‌های ترازنامه، همراه با تحلیل ترازنامه هم‌مقیاس، می‌تواند برای ارزیابی نقدینگی و توان شرکت در ایفای بدهی‌های بلندمدت مفید باشد. نتایج حاصله باید در طول زمان و میان شرکت‌های مختلف مقایسه شود.

نسبت‌های نقدینگی: این دسته از نسبت‌ها به‌اندازه گیری توان شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت می‌پردازد. نسبت‌های نقدینگی شامل نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت نقدی است.

صورت های مالی

اگرچه هر سه نسبت توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های جاری را می‌سنجد، اما به هر سه باید هم‌زمان توجه کرد. برای مثال فرض کنید شرکت الف در مقایسه با شرکت ب نسبت جاری بزرگ‌تر و نسبت آنی کوچک‌تری دارد، این به دلیل موجودی کالای بیشتر شرکت الف نسبت به ب است. نسبت سریع یا نسبت آنی بعد از خارج کردن موجودی کالا از دارایی جاری محاسبه می‌شود. تحلیل‌های مشابهی می‌تواند از مقایسه نسبت‌های آنی با نسبت‌های نقدی حاصل شود. نسبت نقدی بعد از خارج کردن موجودی کالا و حساب‌های دریافتنی از دارایی جاری محاسبه می‌شود.

نسبت‌های توان ایفای تعهدات بلندمدت: این نسبت‌ها برای اندازه‌گیری توان شرکت در بازپرداخت بدهی‌های بلندمدت به کار می‌روند. نسبت‌های بدهی بلندمدت شامل نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی و نسبت اهرم مالی هست.

صورت های مالی

هر چهار نسبت برای اندازه‌گیری توان شرکت در بازپرداخت بدهی‌های بلندمدت به کار می‌روند، اما این نسبت‌ها را نیز باید در کنار هم موردتوجه قرار داد. برای مثال، شرکت الف ممکن است در مقایسه با شرکت ب نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بزرگ‌تری داشته باشد، اما نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام کوچک‌تری داشته باشد. این امر نشان‌دهنده‌ آن است که شرکت ب از بدهی بلندمدت بیشتری برای تامین مالی در ساختار سرمایه‌اش استفاده می‌کند.

در محاسبه نسبت‌های بدهی بلندمدت، بدهی شامل همه تعهداتی است که مستلزم پرداخت بهره هست. از طرف دیگر نسبت بدهی اهرم مالی اثر تمام بدهی‌ها، شامل بدهی‌های متضمن بهره و بدهی‌های بدون بهره را شامل می‌شود.

همواره باید به محدودیت‌های نسبت‌های ترازنامه توجه کنید که شامل موارد زیر است:

 مقایسه با شرکت‌های رقیب به دلیل تفاوت در روش‌های حسابداری متفاوت شرکت‌ها دشوار است.

 مقایسه شرکت‌هایی که در صنعت‌های مختلف فعالیت می‌کنند دشوار است.

 تفسیر نسبت‌ها به میزان زیادی بستگی به قضاوت دارد.

 داده‌های ترازنامه تنها یک مقطع از زمان را نشان می‌دهند.

صورت جریان وجوه نقد

صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی فراتر از آنچه صورت سود و زیان بر پایه حسابداری تعهدی در اختیار قرار می‌دهد، تهیه می‌کند که بر پایه حسابداری نقدی استوار است. این اطلاعات شامل:

 اطلاعات درباره دریافتی‌ها و پرداختی‌های نقدی شرکت در طول دوره مالی

 اطلاعات درباره فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تامین مالی شرکت

 درک تاثیر حسابداری تعهدی بر جریان‌های نقدی

با استفاده از اطلاعات به دست آمده از صورت جریان وجه نقد می‌توان به برآورد نقدینگی شرکت، توان ایفای تعهدات و انعطاف پذیری مالی ارزیابی کرد و به سوالات زیر پاسخ داد:

 آیا عملیات معمول شرکت جریان نقد مناسب برای باقی ماندن شرکت در رقابت تولید می‌کند؟

 آیا شرکت نقدینگی لازم برای پرداخت بدهی‌هایی که سررسید آن‌ها فرا می‌رسد را دارد؟

 آیا شرکت نیاز به تامین مالی جدید دارد؟

 آیا شرکت توان رویارویی با حوادث غیرمنتظره را دارد؟

 آیا شرکت می‌تواند از فرصت‌های پیش رو بهره کافی ببرد؟

دسته بندی جریان‌های نقدی در طبقات مختلف

تصویر زیر نمایی از صورت جریان وجه نقد هست که در ادامه آیتم‌های آن توضیح داده می‌شود.

صورت های مالی

تمامی اقلام در صورت جریان وجوه نقد از دو منبع ناشی می‌شوند: ۱) اقلام صورت سود و زیان ۲) تغییرات در حساب‌های ترازنامه. تمامی دریافت‌ها و پرداخت‌های یک شرکت در سه دسته فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و یا تامین مالی (طبق استانداردهای ایران در پنج دسته) جای می‌گیرند.

جریان‌های نقدی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی: جریان‌های نقدی حاصل از عملیات یا جریان نقدی عملیاتی نیز نامیده می‌شود، شامل جریان نقدی ورودی و خروجی حاصل از عملیاتی است که سود خالص شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

جریان نقدی ناشی از بازده سرمایه‌گذاری‌ها و سود پرداختی بابت تامین مالی: شامل جریان‌های نقدی ورودی و خروجی حاصل از دریافت بهره و سود نقدی و پرداخت بهره و سود نقدی هست.

جریان ناشی از مالیات بر درآمد: شامل جریان‌های نقدی خروجی حاصل از پرداخت مالیات هست.

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی: شامل جریان‌های ورودی و خروجی حاصل از فعالیت‌هایی است که بر ساختار سرمایه شرکت تاثیر می‌گذارد.

توجه داشته باشید که تحصیل سهام و یا اوراق بدهی شرکت‌های دیگر (به‌جز اوراق معاملاتی) و وام‌های اعطایی به دیگران به‌عنوان فعالیت‌های سرمایه‌گذاری دسته‌بندی می‌شوند، ولی سود حاصل از این سرمایه‌گذاری‌ها (دریافت بهره و سود پرداختنی) به‌عنوان فعالیت‌های عملیاتی گزارش می‌شوند. همچنین توجه به این نکته ضروری است که اصل وام‌های دریافتی از دیگران تحت عنوان فعالیت‌های تامین مالی قرار می‌گیرد، در حالی که بهره پرداختی بابت آن‌ها به‌عنوان فعالیت عملیاتی دسته‌بندی می‌شود. به‌علاوه سود سهام پرداختی به صاحبان سهام شرکت نوعی فعالیت تامین مالی است.

تفاوت بین صورت جریان وجوه نقد با سایر صورت های مالی

صورت جریان وجوه نقد مقدار ابتدا و انتهای دوره وجه نقد در یک دوره مالی را مرتبط می‌سازد. تغییر در میزان موجودی نقد و درنتیجه فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و با در نظر گرفتن موارد استثناء، فعالیت‌های عملیاتی مربوط به دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری هست. فعالیت‌های سرمایه‌گذاری معمولا مربوط به دارایی‌های غیر جاری و فعالیت‌های تامین مالی عموما مربوط به بدهی‌های غیر جاری و حقوق صاحبان سهام هستند.

استهلاک: استهلاک عبارت است از کاهش تدریجی و سیستماتیک در ارزش ثابت استهلاک‌پذیر به عللی همچون استفاده، مرور زمان و تغییر تکنولوژی. مفهوم روش سیستماتیک این است که کاهش ارزش دارایی مستقل از ارزش روز دارایی و بر اساس یک سیستم از پیش تعیین شده است.

عوامل موثر بر میزان استهلاک:

 قیمت تمام شده

 هزینه خرید

 هزینه‌های حمل و نقل

 هزینه‌های نصب و آماده سازی

 عمر مفید

 ارزش اسقاط

تاثیر استهلاک بر صورت های مالی:

ترازنامه: استهلاک به‌صورت تجمعی در ترازنامه نشان داده شده و از دارایی‌های ثابت کسر می‌گردد؛ بنابراین استهلاک با کاهش دارایی‌های ثابت باعث کاهش مجموع دارایی‌ها می‌شود. در سمت چپ ترازنامه نیز، با توجه به اینکه استهلاک یک هزینه است، از طریق کاهش سود خالص باعث کاهش سود انباشته (و بالطبع کاهش حقوق صاحبان سهام) می‌شود تا بدین طریق ترازنامه، تراز بماند.

صورت سود و زیان: استهلاک به‌عنوان یک هزینه در صورت سود و زیان، قبل از مالیات اثر می‌گذارد. مستهلک کردن به‌جای هزینه کردن باعث از بین بردن نوسان سود خالص در دوره‌های مختلف می‌شود. استهلاک باعث کاهش هزینه‌های مالیاتی می‌شود از این رو به‌عنوان سپر مالیاتی از آن نام برده می‌شود.

صورت جریان وجه نقد: استهلاک یک هزینه غیر نقدی است و در گردش وجوه نقد وارد نمی‌شود.

مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد

دو روش برای ارائه صورت جریان وجوه نقد وجود دارد، روش مستقیم و غیرمستقیم. روش غیرمستقیم توسط بیشتر شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دو روش تنها در ارائه جریان‌های نقدی عملیاتی تفاوت دارند و ارائه جریان‌های نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی و سرمایه‌گذاری در هر دو روش یکسان است.

همواره در نظر داشته باشید:

 محاسبه جریان وجه نقد عملیاتی در روش مستقیم و غیرمستقیم متفاوت است.

 محاسبه جریان وجه نقد ناشی از فعالیت‌های تامین مالی و سرمایه‌گذاری در هر دو روش یکسان است.

 بین تغییرات در دارایی‌ها و تغییرات در جریان وجه نقد رابطه معکوس وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب‌ دارایی‌ها موجب خروج وجه نقد و کاهش در حساب دارایی‌ها ورود وجه نقد می‎‌شود.

 بین تغییرات در حساب بدهی‌ها و تغییرات در جریان نقدی رابطه مستقیم وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب بدهی‌ها موجب ورود وجه نقد و کاهش در حساب بدهی‌ها موجب خروج وجه نقد می‌شود.

 جریان‌های نقدی ورودی مثبت و جریان‌های نقدی خروجی منفی هستند.

محاسبات روش مستقیم

این روش ارائه صورت جریان وجه نقد تنها دریافت‌ها و پرداخت‌های وجه نقد در طول دوره را نشان می‌دهد. حاصل جمع این جریان‌های نقدی ورودی و خروجی، جریان نقدی عملیاتی شرکت است. روش مستقیم اطلاعات بیشتری به تحلیلگر می‌دهد. تحلیل‌گر می‌تواند مقدار وجه نقدی که در هر حوزه مصرف شده است و در هر حوزه ایجاد شده است را به‌طور دقیق مشاهده کند. این اطلاعات به تحلیلگر در درک بهتر عملکرد شرکت در طول زمان و پیش‌بینی جریان نقدی کمک می‌کند.

در زیر اجزای وجه نقد که به‌طور معمول در تهیه صورت جریان وجه نقد به روش مستقیم ظاهر می‌شوند آورده شده است:

 دریافت نقدی از مشتریان که به‌طور معمول عمده‌ترین جز جریان نقدی عملیاتی است.

 وجه نقد به کار رفته در تولید محصول و خدمات

 هزینه‌های عملیاتی نقدی

 وجه نقد پرداختی بابت بهره

 وجه نقد پرداختی بابت مالیات

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری به‌وسیله تغییرات در حساب‌های دارایی‌های ناخالص مانند حساب اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات، دارایی‌های نامشهود و سرمایه‌گذاری در سهام محاسبه می‌شود. حساب استهلاک انقضای انباشته در نظر گرفته نمی‌شوند، زیرا جز هزینه‌های نقدی به‌حساب نمی‌آیند.

در محاسبه جریان نقدی پرداختی برای خرید دارایی جدید لازم است مشخص شود که آیا دارایی قدیمی فروخته شده است یا خیر. اگر دارایی قدیمی در طول دوره فروخته شده است از فرمول زیر استفاده می‌کنیم:

نقد پرداختی بابت دارایی جدید= دارایی ناخالص انتهای دوره+ بهای دارایی فروخته شده –دارایی ناخالص ابتدای دوره

که اگر به شکل زیر نوشته شود ساده‌تر به نظر می‌رسد:

دارایی ناخالص در انتهای دوره=بهای ناخالص دارایی فروخته شده+نقد پرداختی بابت دارایی جدید+ناخالص دارایی‌های ابتدای دوره

برای محاسبه جریان نقدی حاصل از فروش دارایی قدیمی لازم است سود و زیان حاصل از فروش آن‌ها طبق رابطه زیر در نظر گرفته شود:

نقد ناشی از فروش دارایی=ارزش دفتری دارایی+سود (زیان) ناشی از فروش

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی با اندازه‌گیری جریان نقدی رد و بدل شده بین شرکت و تامین‌کنندگان سرمایه محاسبه می‌شود. جریان نقدی دریافتی از اعتباردهندگان مثبت و جریان نقدی پرداختی بابت اصل بدهی منفی خواهد بود. جریان وجه نقد ناشی از فعالیت‌های تامین مالی از جمع دو مقدار زیر به دست می‌آید.

=جریان نقدی ورودی از محل اعتباردهندگان استقراض جدید + بازپرداخت مبالغ اصل بدهی

جریان نقدی ورودی از محل سهامداران=سهام جدید منتشرشده- بازخرید سهام-سود نقدی پرداخت شده

سود نقدی پرداختی می‌تواند از طریق محاسبه سود نقدی اعلام شده و تغییرات سود نقدی پرداختی به دست آید.

جریان نقدی کل از حاصل جمع جریان نقدی عملیاتی، جریان نقدی سرمایه‌گذاری و جریان نقدی تامین مالی به دست می‌آید. اگر این مقادیر درست محاسبه شوند جریان نقدی کل با تغییرات در حساب وجه نقد ترازنامه از یک سال به سال دیگر برابر خواهد بود.

مثال: محاسبه جریان نقد عملیاتی از روش مستقیم

ترازنامه شرکت فرضی برای سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ و صورت سود و زیان این شرکت برای سال ۱۳۸۹ ارائه شده است. با استفاده از اطلاعات بخش عملیاتی صورت جریان وجه نقد سال ۱۳۸۷ به روش مستقیم مطابق با استانداردهای حسابداری ایران به دست آورید.

صورت های مالی

صورت های مالی

هرگونه تفاوت میان تغییرات در حساب‌های گزارش شده در ترازنامه و حساب‌های گزارش شده در صورت جریان وجوه نقد معمولا به دلیل تحصیل سایر شرکت‌ها و تاثیر ارز است.

برای شروع باید نوع حساب را مشخص کنیم و تحلیل کنیم که حساب موردنظر در طی دوره افزایش یا کاهش یافته است. همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد این تحلیل‌ها برای درک روابط صورت‌های سود و زیان، ترازنامه و جریان وجوه نقد مناسب است.

جریان نقدی حاصل از عملیات:

اقلامی که ترازنامه را که برای محاسبه جریان نقد عملیاتی مدنظر قرار می‌گیرد، محاسبه می‌کنیم:

وجه نقد ورودی=فروش –افزایش در حساب‌های دریافتنی=۱۰۰،۰۰۰-۱،۰۰۰=۹۹،۰۰۰

وجه نقد پرداختی به تامین‌کنندگان=-بهای تمام شده کالای فروش رفته+کاهش در موجودی کالا+افزایش در حساب‌های پرداختنی=-۴۰،۰۰۰+۲،۰۰۰+۴،۰۰۰=-۳۴،۰۰۰

موجودی کالای پایان دوره=موجودی کالای ابتدای دوره+خرید-بهای تمام شده کالای فروش رفته=۷،۰۰۰+۳۸،۰۰۰-۴۰،۰۰۰=۵،۰۰۰

کاهش در میزان موجودی طی دوره=۷،۰۰۰-۵،۰۰۰=۲،۰۰۰

حساب‌های پرداختنی پایان دوره=حساب‌های پرداختنی اول دوره+خرید-وجه نقد پرداختی به تامین‌کنندگان =۵،۰۰۰+۳۸،۰۰۰-۳،۰۰۰=۹،۰۰۰

افزایش در حساب‌های پرداختنی طی دوره=۹،۰۰۰-۵،۰۰۰=۴،۰۰۰

وجه نقد پرداختی بابت حقوق=-هزینه حقوق-کاهش در حقوق پرداختنی=-۵۰۰-۳۵۰۰=-۸۵۰۰

حقوق پرداختنی انتهای دوره=حقوق پرداختنی ابتدای دوره+هزینه حقوق طی دوره-حقوق پرداخت شده طی دوره=۸،۰۰۰+۵،۰۰۰-۸،۵۰۰=۴،۵۰۰

بنابراین داریم:

صورت های مالی

مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد به روش غیر مستقیم

در این روش سود خالص با لحاظ کردن تعدیلات مربوط به عملیاتی که سود خالص را تحت تاثیر قرار می‌دهند، اما غیر نقدی هستند، به جریان نقد عملیاتی تبدیل می‌شود. این تعدیلات شامل حذف هزینه‌های غیر نقدی (مانند استهلاک)، اقلام غیرعملیاتی (مانند سود و زیان ناشی از فعالیت‌هایی غیر از فعالیت اصلی شرکت) و تغییرات در حساب‌های ترازنامه ناشی از حسابداری تعهدی هست. در جدول زیر مثالی از چگونگی ارائه جریان نقدی عملیاتی طبق روش غیرمستقیم آورده شده است.

صورت های مالی

به این نکته توجه داشته باشید که در روش غیرمستقیم نقطه شروع سود خالص است (آخرین نقطه صورت سود و زیان). در روش مستقیم نقطه شروع قسمت بالایی صورت سود و زیان (درآمدها) است که تعدیل می‌شوند تا وجه نقد دریافتی از مشتریان را منعکس کند، اما درنهایت جریان نقدی عملیاتی به دست آمده از هر دو روش یکسان خواهد بود، تنها شیوه ارائه متفاوت خواهد بود.

جریان نقدی عملیاتی طبق روش مستقیم و غیر مستقیم به‌طور متفاوتی به تصویر کشیده می‌شود، اما مقدار جریان نقدی عملیاتی به دست آمده از هر دو روش یکسان است. محاسبه جریان نقدی حاصل از فعالیت سرمایه‌گذاری و تامین مالی از هر دو روش یکسان است.

به‌طور خلاصه گام‌های زیر را در روش تهیه صورت جریان وجه نقد، بخش عملیاتی به روش غیرمستقیم باید طی کرد:

 به دست آوردن سود عملیاتی

 افزودن تمام هزینه‌های غیر نقدی (مانند استهلاک و انقضا) به سود عملیاتی و کسر تمام اجزای غیر نقدی درآمدها

 افزودن (کسر) کردن تغییرات در حساب‌های عملیاتی ترازنامه از سود عملیاتی به‌صورت زیر:

  • افزایش در حساب دارایی‌های عملیاتی (خروج وجه نقد) از سود خالص کسر می‌گردد، در حالی که کاهش آن (ورود وجه نقد) به آن اضافه می‌شود.
  • افزایش در حساب‌ بدهی‌های عملیاتی (ورود وجه نقد) به سود خالص اضافه می‌شود، در حالی که کاهش آن (خروج وجه نقد) از آن کسر می‌گردد.

مزایای هر یک از دو روش

مزیت اولیه روش مستقیم این است که دریافت‌ها و پرداخت‌های نقدی شرکت را نشان می‌دهد، در حالی که روش غیرمستقیم تنها نتیجه خالص این دریافت‌ها و پرداخت‌ها را نشان می‌دهد؛ بنابراین روش مستقیم اطلاعات بیشتری نسبت به روش غیرمستقیم در اختیار قرار می‌دهد. داشتن اطلاعات درباره دریافت‌ها و پرداخت‌های گذشته برای پیش‌بینی جریان نقدی عملیاتی آینده مناسب است.

مزیت عمده روش غیر مستقیم این است که بر تفاوت سود خالص و جریان نقدی عملیاتی تمرکز می‌نماید و این برای پیش‌بینی جریان نقدی عملیاتی آتی بسیار مناسب است. تحلیل‌گران ابتدا سود خالص شرکت را پیش‌بینی می‌کنند و سپس جریان عملیاتی نقدی پیش‌بینی شده را با تعدیل سود خالص به دست می‌آوردند.

درک نسبت‌های نقدی

نسبت‌های نقدی عملکرد

نسبت جریان نقد عملیاتی به درآمد که میزان جریان نقد عملیاتی تولید شده به ازای هر یک ریال از درآمد را نشان می‌دهد:

صورت های مالی

نسبت بازده نقدی دارایی‌ها که بازده جریان نقدی عملیاتی که توسط دارایی (تامین‌کنندگان سرمایه و بدهی) شرکت تپلید شده است را نشان می‌دهد.

صورت های مالی

نسبت جریان نقد عملیاتی به سود عملیاتی که توانایی تولید وجه نقد توسط عملیات شرکت را می‌سنجد:

صورت های مالی

نسبت‌های پوششی

نسبت پوشش بدهی که اهرم و ریسک مالی را می‌سنجد.

صورت های مالی

نسبت پوشش بهره که توانایی شرکت در پوشش هزینه بهره را می‌سنجد.

صورت های مالی

یادداشت‌های توضیحی

یادداشت‌های توضیحی به‌عنوان یکی از بخش‌های غیرقابل تفکیک صورت های مالی اطلاعات ارزنده‌ای در مورد صورت های مالی به مخاطب ارائه می‌دهد. یکی از ویژگی‌های صورت های مالی، خلاصه بود آن‌هاست، بدین معنا که مخاطب می‌تواند با یک نگاه اجمالی به مهم‌ترین اطلاعات مورد نیاز در مورد شرکت دست یابد. از سوی دیگر ممکن است مخاطب به اطلاعات کلی علاقه نشان ندهد و بخواهد که در یک مورد اطلاعات ریز و با جزییات کافی را کسب نماید. در این مواقع یادداشت‌های توضیحی به کمک مخاطب آمده که در یک مورد اطلاعات را در اختیار وی قرار می‌دهد. برای مثال ممکن است در ترازنامه ذکر شود که شرکت ۱ میلیارد تومان وجه نقد دارد ولی به این موضوع اشاره نشود که چه میزان از این مبلغ در حساب‌های بانکی و در کدام بانک‌ها قرار دارد. یادداشت‌های توضیحی این جزییات را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

اطلاعات زیر باید در یادداشت‌های توضیحی واحد تجاری افشا شود:

  • تصریح اینکه صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه شده است.
  • رویه‌های حسابداری اعمال شده در خصوص معاملات و رویدادهای بااهمیت
  • مواردی که افشای آن‌ها طبق استانداردهای حسابداری الزامی شده و در بخش دیگری از صورت های مالی ارائه نشده است.
  • موارد دیگری که در صورت های مالی اساسی ارائه نشده است، لیکن افشای آن‌ها برای ارائه مطلوب ضرورت دارد.

یادداشت‌های توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزئیات بیشتر از اقلام منعکس شده در صورت های مالی اساسی است. ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهی‎‌های احتمالی و تعهدات را ارائه می‌کند.


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

تفاوت EPS و DPS چیست؟

تفاوت EPS و DPS چیست؟

در سری مقالات خانه سرمایه آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند مفاهیم و اصطلاحات اصلی و کاربردی مربوط به فعالیت در بورس است که هر سرمایه گذاری که وارد بورس می شود باید در درباره آنها اطلاعات نسبی داشته باشد، برای شما توضیح دهیم. در این قسمت قصد داریم به بررسی دو کلمه ساده ولی بسیار پرکاربرد در بین سرمایه گذاران، یعنی معنی EPS و DPS بپردازیم. پس توصیه می کنیم که اگر با این دو واژه آشنایی زیادی ندارید در این مقاله با ما همراه باشید تا متوجه شوید که تفاوت EPS و DPS چیست؟

معنی EPS چیست؟

EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایه گذاران تازه کار و حرفه ای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایه گذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است. در واقع EPS یکی از مهم ترین مفاهیمی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بورس تاثیر می گذارد. زمانی که شما سرمایه گذاری در بورس را شروع می کنید همیشه به اشکال مختلف با این کلمه درگیر هستید. اگر بخواهیم خیلی ساده تعریف کنیم که eps چیست می توانیم بگوییم که eps یک شرکت برابر است با میزان سودی که در آن شرکت به ازای هر یک عدد سهم شرکت بدست می آید.

EPS مخفف چیست؟

خود کلمه eps مخفف عبارت earning per share است که به معنی درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد (سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال (سال مالی) را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم بکنید در واقع eps آن شرکت را محاسبه کرده اید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان یک سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز ۱ میلیون سهم است. در نتیجه eps آن شرکت برابر است با: ریال۱۰۰ = ۱,۰۰۰,۰۰۰ / ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰

تفاوت EPS و DPS چیستیعنی این شرکت توانسته است در انتهای سال به ازای هر ۱عدد سهم خود ۱۰۰ ریال سود بدست آورد. پس eps این شرکت در انتهای سال برابر ۱۰۰ ریال شده است. در ادامه به توضیح درباره دونوع از eps که در بورس بسیار رایج هستند می پردازیم:

EPS پیش بینی شده

EPS پیش بینی شده (درآمد پیش بینی شده هر سهم) مقدار سودی است که یک شرکت در ابتدای سال مالی خود پیش بینی می کند که در انتهای همان سال مالی به آن برسد. شرکتهای بورسی هر ساله موظف هستند که قبل از شروع سال مالی جدید یک پیش بینی از عملکرد مالی خود به بورس ارائه کنند که در آن پیش بینی براساس عملکرد گذشته شرکت و همچنین نظر مدیران و کارشناسان شرکت یک eps برای سال مالی پیش روی شرکت پیش بینی می شود. به این eps به اصطلاح eps پیش بینی شده گفته می شود. این eps همانطور که از نامش پیداست یک پیش بینی است که هنوز محقق نشده است. این eps همان سودی است که شما در سایت tsetmc.com به عنوان عدد روبروی eps شرکتها مشاهده می کنید. پس باید توجه داشته باشید که عددی که شما در سایت tsetmc.com به عنوان eps یک شرکت مشاهده می کنید، فقط پیش بینی آن شرکت از میزان سودی است که در انتهای آن سال بدست خواهد آمد و هیچ قطعیت و تضمینی وجود ندارد که حتما در انتهای سال این مقدار از eps برای شرکت بدست بیاید.

EPS محقق شده

این eps سودی است که یک شرکت توانسته بعد از گذشت یکسال مالی بدست بیاورد. حسابداران و مدیران شرکت بعد از پایان سال مالی شرکت عملکرد واقعی شرکت را بررسی می کنند، بعد از محاسبه درآمدها و هزینه های شرکت، مبلغی را به عنوان سود خالص و نهایی شرکت اعلام می کنند که این سود همان eps تحقق یافته است.

پس به طور خلاصه می توان گفت eps پیش بینی شده سودی است که شرکت در ابتدای سال مالی خود پیش بینی می کند در انتهای آن سال به آن سود برسد. eps تحقق یافته میزان سودی است که شرکت بعد از پایان سال مالی خود به آن می رسد.

نکاتی درباره eps شرکتها

  • از آنجایی که eps پیش بینی شده فقط یک پیش بینی است، در نتیجه ممکن است که در طی سال چندین بار تغییر پیدا کند. زیرا شرایط ممکن است در طی سال تغییر پیدا کند. مثلا ممکن است با گذشت عملکرد شرکت بهتر یا بدتر شود. یا اتفاق خاصی در روند سودآوری شرکت رخ بدهد. احتمال دارد شرکت به این دلایل پیش بینی eps اولیه را کاهش یا افزایش دهد. به این اتفاق تعدیل سود یا تعدیل eps گفته می شود.
  • شرکت های بورسی موظف هستند بعد از گذشت هر فصل از سال مالی خود، گزارش عملکرد خود را اعلام کنند و بعد از آن مجددا یک eps پیش بینی شده برای ادامه سال مالی خود ارائه بدهند. این eps جدید می تواند نسبت به eps پیش بینی شده قبلی تفاوتی نداشته باشد و یا تفاوت پیدا کرده باشد و شرکت تعدیل eps داشته باشد که این به عملکرد شرکت در ۳ ماه گذشته بستگی دارد.
  • هرچقدر از شروع سال مالی می گذرد، به دلیل اینکه اطلاعات بیشتری از عملکرد واقعی شرکت وجود دارد و اطلاعات مالی در دسترس مدیران شرکت واقعی تر است، eps پیش بینی شده شرکت به آن eps که در انتهای سال محقق خواهد شد نزدیکتر می شود و قابلیت اتکای بیشتری برای سهامداران شرکت خواهد داشت.
  • معمولا eps پیش بینی شده مبنای قیمت گذاری قرار می گیرد، چرا که eps تحقق یافته بعد از پایان سال مالی شرکت بدست می آید و اثر آن قبلا بر روی قیمت سهم گذاشته شده است. در نتیجه یک سرمایه گذار باید این توانایی را بدست بیاورد که خودش بررسی کند که آیا براساس شرایط موجود eps پیش بینی شده شرکت به واقعیت نزدیک است. یا اینکه شرکت پیش بینی درستی از eps خود ارائه نداده است و این eps می تواند در انتهای سال افزایش یا کاهش پیدا کند.

معنی DPS چیست؟

کلمه dps مخفف عبارت dividend per share است. dps آن قسمتی از eps است که بین سهامداران تقسیم می شود. درصد سود تقسیمی یا dps در بین شرکتها متفاوت است. شرکت‌ها سیاست‌های متفاوتی درخصوص تقسیم سود دارند. برخی ترجیح می‌دهند بیشتر سود سهام را بین سهامداران تقسیم کنند. اما برخی دیگر درصد کمی از سود را تقسیم کرده و بخش عمده آن را به تأمین نقدینگی مورد نیاز برای انجام طرح‌های توسعه‌ای، اختصاص می‌دهند. حال اینکه چه مقدار از eps به عنوان dps بین سهامداران تقسیم شود، در مجمع شرکت تصمیم گیری می شود.می توانید برای اطلاعات بیشتر درباره مجامع شرکتها مقاله همه چیز درباره مجمع و مجامع شرکتهای بورسی را نیز مطالعه کنید.

تفاوت EPS و DPSتفاوت EPS و DPS چیست؟

به مأخذ کتاب تکنیک های ساده و کاربردی در تحلیل بنیادی خود dps در واقع بخشی از eps است. جنس هردوی آنها از سود شرکت است. تفاوت در این است که در بیشتر مواقع با هم برابر نیستند.معمولا مقدار dps از eps شرکت کمتر است. چون شرکتها علاقه دارند بخشی از سود را نزد خود نگهدارند. اما گاهی نیز ممکن است به دلایلی dps از eps بیشتر شود. مثلا شرکت علاوه بر سود امسال، ازسود انباشته ای که از سال گذشته داشته است نیز مقداری را تقسیم کند. این کار باعث می شود که مقدار dps از مقدار eps بیشتر شود.

نکات مهم در مورد DPS

  • معمولا شرکتها همه سود خود را به عنوان dps بین سهامداران تقسیم نمی کنند. بلکه مقداری از آن را نزد خود نگه می دارند تا بر حسب شرایط و نیاز خود از آن استفاده درست بکنند.
  • هر شخصی که در هنگام مجمع شرکت سهامدار است، سودی که به عنوان dps در مجمع تصویب می شود به او تعلق می گیرد. پس حتی اگر فردای مجمع سهام خود را بفروشد نیز dps یه او تعلق می گیرد.
  • شرکتها طبق قوانین بورس ۸ ماه زمان دارند که سود نقدی سهامداران را پرداخت کنند. بعضی از شرکتها این سود را زود و بعضی نیز خیلی دیر پرداخت می کنند.

در نهایت اینکه میزان تقسیم سود و زمان پرداخت آن، به سیاستهای شرکت بستگی دارد. برای فهمیدن این رویه می توانید روند گدشته شرکت را بررسی کنید.


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

افزایش سرمایه چیست؟ انواع روش های افزایش سرمایه

اگر به تازگی فعالیت خود را در بورس شروع کرده باشید حتما دوست دارید که بدانید افزایش سرمایه چیست؟ و همچنین درباره انواع روش های افزایش سرمایه اطلاعات بیشتری بدست بیاورید.همه شرکت ها در طی چرخه حیات خود در مقاطعی از زمان به دلایل مختلف نیاز به منابع مالی بیشتری نسبت به آنچه که در اختیار دارند ، پیدا می کنند.یکی از روش هایی که می توانند به این منابع مالی جدید دست پیدا بکنند افزایش سرمایه است.در بورس حتی خبر افزایش سرمایه یک شرکت نیز می تواند قیمت سهام آن را دستخوش تغییرات قابل توجهی بکند.به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا در این مقاله توضیحاتی درباره این موضوع و انواع روش های آن برای علاقه مندان به این موضوع ارائه کنیم.

افزایش سرمایه شرکت چیست

همانطور که گفته شد افزایش سرمایه یکی از روش های تامین مالی شرکتهاست.شرکتها برای اینکه بتوانند فعالیت های خود را توسعه دهند و قدرت رقابت خود را حفظ و یا افزایش دهند اقدام به افزایش سرمایه می کنند.در برخی از مواقع نیز این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت می گیرد. این تامین منابع مالی جدید می تواند به شکل های مختلفی صورت پذیرد. هنگامی که یک شرکت در بورس اوراق بهادار بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ مورد نیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند. تفاوت اصلی بین انواع روش های افزایش سرمایه،در محل تامین این منابع جدید است. در ادامه درباره انواع روش های آن بیشتر توضیح خواهیم داد.

راه های افزایش سرمایه

معمولا روند افزایش سرمایه در شرکتها به این شکل است که در مرحله اول هیئت مدیره شرکت پیشنهاد خود را به همراه دلایل کافی در خصوص افزایش سرمایه به سهامداران شرکت ارائه می کند. این پیشنهاد در مجمع عمومی فوق العاده شرکت مورد رای گیری سهامداران شرکت قرار می گیرد. (در مقاله همه چیز درباره مجمع و مجامع شرکت های بورسی می توانید اطلاعات بیشتری درباره مجمع شرکت ها بدست بیاورید). سپس در صورت تصویب این پیشنهاد در مجمع و پس از ارائه مجوز از سوی بورس،افزایش سرمایه شرکت صورت می گیرد.قیمت سهام شرکت پس از افزایش سرمایه، دستخوش تغییر می شود. این که افزایش سرمایه شرکت از چه روشی انجام شود، اثرات متفاوتی در این تغییرات قیمت دارد. درادامه درباره انواع روش های افزایش سرمایه بیشتر توضیح می دهیم.

انواع افزایش سرمایه

اگر بخواهیم یک دسته بندی از انواع روش های افزایش سرمایه داشته باشیم،می توان ۴ دسته کلی در نظر گرفت:

  1. از محل سود انباشته (سهام جایزه)
  2. از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
  3. از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
  4. به روش صرف سهام

فرمول محاسبه افزایش سرمایه

برای اینکه بدانید قیمت و تعداد سهام شما پس از افزایش سرمایه چه تغییری می کند باید با فرمول های محاسبه قیمت سهام پس از افزایش سرمایه آشنایی داشته باشید. هر کدام از روش ها فرمول محاسباتی جداگانه ای دارد. در ادامه پس از توضیح هرکدام از این روش ها فرمول محاسبه قیمت و تعداد سهام را برای شما توضیح می دهیم.

افزایش سرمایه از محل سود انباشته

طبق قانون تجارت شرکت ها موظف هستند سالیانه درصدی از سود خود را نزد خود نگهداری شوند. این سود در حسابی تحت عنوان سود انباشته در صورت های مالی شرکت ثبت می شود. در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، تصمیم می گیرد که افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و با این کار منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند. پس در روش سود انباشته عملا جریان نقدینگی جدید به شرکت وارد نمی شود. پس به دلیل اینکه سهامداران پولی برای سهام جدید خود پرداخت نمی کنند به سهامی که به این روش به سهامدار تعلق می گیرد، سهام جایزه هم گفته می شود. در روش سود انباشته درصد مالکیت شما در شرکت تغییری پیدا نمی کند. یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می شود تعداد سهام شما نیز افزایش پیدا می کند. از نظر تئوریک میزان دارایی شما نیز تغییری نمی کند، یعنی به همان نسبت که تعداد سهام شما زیاد می شود قیمت سهام کاهش پیدا می کند. فرمول محاسبه در این روش به شرح زیر است:

افزایش سرمایه از محل آورده نقدی

در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی ندارد و یا می خواهد که منابع مالی جدید به شرکت وارد کند از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه می کند. به دلیل اینکه افزایش سرمایه از این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت می‌دهد. به این صورت که اوراقی تحت عنوان حق تقدم سهام در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد. سهامدار در مدت زمان مجاز برای معاملات این اوراق که معمولا ۲ ماه است و به آن مهلت پذیره نویسی گفته می شود، می تواند یکی از دو کار را انجام دهد:

  1. پرداخت مبلغ اسمی سهام: در این روش شما به ازای هر سهم باید مبلغی را دراین بازه زمانی ۲ماهه به شرکت پرداخت نمایید. این مبلغ در ایران معمولا ۱۰۰۰ ریال (قیمت اسمی سهم) است. با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه، حق تقدم شما تبدیل به سهم عادی می شود.
  2. فروش حق تقدم: اگرشما به هر علتی تمایل نداشته باشید که از حق تقدم های خود استفاده کنید می توانید در این بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشید. این حق تقدم ها مثل سهام عادی در بورس قابل معامله هستند. مثلا حق تقدم ایران خودرو با نماد خودرو، با نماد خودروح معامله می شود. قیمت حق تقدم به اندازه آورده شما (معمولا ۱۰۰۰ ریال) از قیمت روز سهم اصلی در بازار کمتر است.
  • نکته: اگر شما به هر علتی مبلغ اسمی سهام را پرداخت نکنید و همچنین حق تقدم خود را نیز به فروش نرسانید، پس از اتمام مهلت پذیره نویسی حق تقدم سهام شما به فروش می رود.یعنی شرکت حق تقدم های استفاده نشده را از طریق بورس به فروش می رساند و مبلغ حاصل از فروش را بعد از کسر کارمزدها به حساب شما واریز می کند. قیمت فروش در این مواقع معمولا نزدیک به قیمت روزهای آخر پذیره نویسی حق تقدم هاست.

فرمول محاسبه در این روش به شرح زیر است:

افزایش سرمایه

مثال برای روش سودانباشته و روش آورده نقدی

روش سود انباشته:

فرض کنید قیمت سهام شرکتی ۲۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل سود انباشته ۴۰ درصد افزایش سرمایه میدهد. طبق فرمول، قیمت هر سهم جدید به صورت زیرمحاسبه خواهد شد:

X=40/100=0.4

ریال۱۴۲۸٫۵=۰٫۴+۱/۲۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه

همانطور که مشاهده می کنید اگر مثلا شما قبل از افزایش سرمایه ۱۰۰۰ سهم ۲۰۰۰ ریالی داشتید پس از آن ۱۴۰۰ سهم ۱۴۲۸ ریالی دارید که مجموع دارایی شما در این ۲ حالت یکی می شود.

روش آورده نقدی:

فرض کنید قیمت هر سهم شرکتی ۶۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل مطالبات و آورده نقدی ۳۰۰ درصد افزایش سرمایه داده و به ازای هر سهم جدید ۱۰۰۰ ریال(یعنی همان ارزش اسمی) از سهامداران مطالبه می‌کند. قیمت هر سهم جدید و همچنین قیمت حق تقدم سهم این شرکت به صورت زیر خواهد بود:

X=300/100=3

ریال۲۲۵۰=۱+۳/(۳ *۱۰۰۰ )+۶۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه

ریال۱۲۵۰=۱۰۰۰-۲۲۵۰=قیمت حق تقدم

افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها

در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت دارایی های ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار می دهند. با این کار ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز می شود. در نتیجه از آنجایی که معادله حسابداری در ترازنامه باید برقرار باقی بماند و بدهی های شرکت نیز تغییری نکرده، سرمایه شرکت باید افزایش پیدا بکند تا این معادله برقرار بماند.در این روش نیز پولی به شرکت وارد نمی شود و فقط یک عملیات حسابداری در صورتهای مالی شرکت رخ می دهد. در این روش نیز به همان مقدار که تعداد سهام شما افزایش پیدا می کند قیمت آن کاهش پیدا می کند، در نتیجه تغییری در دارایی شما رخ نمی دهد.

روش صرف سهام

در این روش، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی میدهد.

در افزایش سرمایه به روش صرف سهام بجای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام میگیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام میباشد. شرکت در خصوص صرف سهام سه کار می توانند انجام دهند:

  • انتقال اضافه ارزش به اندوخته شرکت
  • تقسیم نقدی اضافه ارزش به سهامداری قبلی
  • دادن سهام جدید به سهامداران قبلی
  • در مورد فروش هم دو کار می توانند انجام دهند
  • فروش با حفظ حق تقدم
  • فروش با سلب حق تقدم

کدام نوع افزایش سرمایه برای شرکتها بهتر است؟

از آنجایی که ساختار شرکتها با یکدیگر تفاوت دارد، در نتیجه هر شرکت پیچیدگی های خاص خودش را دارد. پس نمی توان یک نسخه کلی برای همه شرکتها در نظر گرفت. اما به صورت کلی آن نوع از افزایش سرمایه که باعث شود منابع جدید به شرکت وارد شود می تواند وضعیت بهتری را برای شرکت ایجاد کند. پس افزایش سرمایه از آورده نقدی و از طریق صرف سهام می تواند به صورت کلی بهتر قلمداد شود. همچنین روش تجدید ارزیابی دارایی ها از آنجایی که عملا پولی وارد شرکت نمی شود، صرفا یک عملیات حسابداری برای بهبود صورتهای مالی شرکت محسوب می شود. روش سود انباشته نیز مزیت اصلی که دارد این است که باعث می شود حداقل سود انباشته شرکت از آن خارج نشود و در شرکت باقی بماند و مورد استفاده قرار گیرد.

چند نکته در مورد افزایش سرمایه

  • هر اتفاقی که در رابطه با افزایش سرمایه یک شرکت در مجمع آن شرکت تصویب شود، شامل حال افرادی می شود که در زمان برگزاری مجمع شرکت، سهامدار آن شرکت بوده اند.
  • بعد از اینکه افزایش سرمایه شرکت در مجمع فوق‌العاده به تصویب رسید، موضوع در روزنامه کثیرالانتشاری که به عنوان روزنامه رسمی شرکت انتخاب شده، منتشر می‌شود. این موضوع در سامانه کدال نیز به سهامداران اطلاع رسانی می شود. همچنین فرمی برای سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست می‌شود تا درصورت تمایل به استفاده از حق تقدم خود برای خرید سهام جدید، فرم مذکور را تکمیل و برای شرکت ارسال نمایند. به این فرم، اصطلاحا گواهی حق تقدم خرید سهام گفته می‌شود.
  • در برخی از موارد شرکتها اقدام به افزایش سرمایه ترکیبی می کنند. مثلا بخشی از آن از محل سود انباشته و بخش دیگر از طریق آورده نقدی سهامداران انجام می شود. برای محاسبه قیمت سهم در این روش، باید فرمول دو روش مزکور را با یکدیگر تلفیق کنید.
  • قیمت هایی که از طریق فرمول ها محاسبه می شوند قیمت تئوریک سهم می باشند. در بسیاری از مواقع در واقعیت این قیمت ها ممکن است تغییر پیدا کند. یعنی به دلیل عرضه و یا تقاضای زیاد در سهم ممکن است قیمت سهم بعد از بازگشایی بیشتر یا کمتر از قیمت تئوریک آن شود.
  • AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن

مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن

download

نخبگان عزیز خانه سرمایه سلام امروز می خواهیم یک روش برای موفقیت بیشتر در معاملاتتان معرفی کنیم. یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن.

شرط بندی که این بار به نفع سرمایه گذاران است

همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارتینگل در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).

مارتینگل

یک مثال از نوع شرط بندی

در روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:

فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود 2B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی 2B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: 2B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی 4B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: 4B تومان
سود کل: 4B-3B= B تومان

و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!

روش مارتینگل در بورس ایران

خود را در این شرایط قرار دهید

خرید پله‌ای یکی از روش‌هایی است که معامله‌گران حرفه‌ای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده می‌کنند درواقع یکی از مهم‌ترین خصوصیاتی که یک معامله‌گر موفق را از یک معامله‌گر معمولی متمایز می‌کند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همه‌ی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار به‌گونه‌ای پیش می‌رود که علی‌رغم اینکه احساس می‌کنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کرده‌ایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده می‌کنیم.

در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم می‌توان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربه‌سر بفروشیم؟

در این نوشته می‌خواهیم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم:

روش مارتینگل

روش مارتینگل چیست؟

مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید.

فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری می‌کنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان می‌رسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش می‌یابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور می‌شود، درحالی‌که قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.

حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 93 تومان کاهش می‌یابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.

مزیت روش مارتینگل چیست؟

مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله می‌گیرد و منفی می‌شود، می‌توان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چه‌بسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معامله‌ای که می‌توانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.

 اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!

این روش توسط معامله‌گران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومی‌سازی کرده‌اند. طبق این روش ما می‌توانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن به‌شدت افزایش پیدا می‌کند.

روش مارتینگل

حالا چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم

باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه می‌شود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدین‌صورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته می‌شود که همان توان‌های عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید به‌کاربرده می‌شوند (یعنی کل سرمایه شما به 15 قسمت تقسیم‌شده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده می‌شود: مثلاً 15 میلیون به 1 میلیون،2میلیون،4میلیون و 8 میلیون تقسیم می‌شود).

با این تقسیم‌بندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیه‌تان، بازه‌ی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم می‌کنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، پله بعدی خرید خود را انجام می‌دهید.

درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کرده‌اید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه‌شده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود می‌شود.

بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست؟

این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمام‌شده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه می‌کنند، استفاده شود.

یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس

در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پله‌ای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم می‌بینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفته‌شده است.

روش مارتینگل

اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید می‌کنیم (7800 سهم 128 تومانی).

با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون تومان بعدی را هم خرید می‌کنیم(16200 سهم 123 تومانی).

با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید می‌کنیم(34200 سهم 117 تومانی).

و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید می‌کنیم(72700 سهم 110 تومانی).

با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش می‌یابد.

روش مارتینگل

درنتیجه به‌محض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسب‌شده است (معادل 46%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،4,680,000 تومان سود از این خرید کسب می‌شد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.

شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.

 

چند نکته بسیار مهم در مورد این روش

این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.

همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته 10 شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.

 

download

انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟

انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟

برای انجام سرمایه‌گذاری موفق در بازار بورس نیازمند اطلاعات متعدد و مختلفی هستیم تا بتوانیم با بررسی و تحلیل آن داده‌ها به یک نتیجه‌گیری معقول و منطقی دست پیدا کنیم. اطلاعاتی از قبیل آمار فروش و بهای تمام شده شرکت‌ها, حجم و ارزش معاملات, تغییرات نرخ ارز و قیمت‌های جهانی و هم‌چنین میزان ورود و خروج اشخاص حقیقی و حقوقی. یکی از داده‌های مهم موجود در بازار که هر روزه در اثر معاملات بازار تغییر می‌کند شاخص بورس نام دارد که به مرور زمان و در نتیجه نیازهای موجود انواع مختلفی از آن تعریف شده است و در نتیجه هر کدام کارایی خاص خود را دارد. در ادامه در مقاله ((انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟)) به معرفی انواع شاخص های بورس موجود در تاریخ تهیه این مقاله پرداخته می‌شود و تلاش می‌گردد تا جایگاه تحلیلی هر کدام از شاخص‌ها تبیین گردد.

شاخص چیست؟

در فرهنگ فارسی معین شاخص به این صورت تعریف شده است. عددی که میانگین ارزش مجموعه‌ای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصله زمانی دو تاریخ بیان کند. همان‌طور که از تعریف فوق برداشت می‌گردد شاخص نماینده مجموعه‌ای از متغیرهای همگن است. برای مثال در معاملات بورس اوراق بهادار از آنجایی که دارایی اصلی مورد مبادله سهام است بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر این اساس انواع شاخص های بورس تعریف می‌گردد. با عنایت به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته می‌پردازیم. در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایه‌گذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهم‌ترین شاخص‌های مهم در بازار بورس تهران هستند. در ادامه به تشریح این شاخص‌ها می‌پردازیم.

شاخص کل قیمت چیست؟

همان‌طور که پیش از این نیز مطرح شد شاخص نماگری است که سطح عمومی قیمت یا بازدهی را برای گروهی یا کل سهام نشان می‌دهد. بنابراین شاخص کل قیمت نشان‌دهنده سطح عمومی قیمت کلیه سهام موجود در بازار بورس است. از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازه‌گیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل می‌گردد. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف می‌کنند و تمامی ارقام شرکت‌ها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف می‌کنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سال‌های بعد را نسبت به آن سال می‌سنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق می‌افتد. فرمول محاسبه شاخص کل قیمت از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

انواع شاخص های بورس

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید در مخرج کسر شاهد ارقام مذکور در سال مبدأ هستیم. منظور از ارزش جاری که در صورت و مخرج کسر به آن اشاره شده چیست؟ لازم به ذکر است که ارزش جاری هر سهم از حاصل‌ضرب قیمت پایانی سهام ضربدر تعداد سهام آن شرکت به دست می‌آید. هم‌چنین عنایت داشته باشید که سال مبدأ در بورس اوراق بهادار تهران سال ۱۳۶۹ تعریف شده است و قیمت سهام در آن سال به عنوان مبنای محاسبات لحاظ گردیده است. برای درک این موضوع سعی می‌کنیم تا در قالب یک مثال مواردی را خدمت شما شرح دهیم:

فرض کنید که کل بازار از سال ۱۳۶۹ تا الآن تنها از سه سهم الف، ب و پ تشکیل شده باشد. اطلاعات سهام در آن سال به شرح زیر است:

سهم الف: ۱۰۰۰ سهم به ارزش ۱۰۰۰ ریال

سهم ب: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۳۰۰۰ ریال

سهم پ: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۲۰۰۰ ریال

در نتیجه ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ در مثال ما برابر خواهد بود:

(۱۰۰۰*۱۰۰۰) + (۲۰۰۰*۳۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۰۰۰) = ۱۰۰۰۰۰۰ + ۶۰۰۰۰۰۰ +۴۰۰۰۰۰۰ = ۱۱۰۰۰۰۰۰

بنابراین ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ معادل ۱۱ میلیون ریال بوده است و طبق فرمول شاخص، رقم شاخص در آن سال ۱۰۰ واحد است. حال فرض کنید در سال ۱۳۷۰ قیمت سهام الف به ۲۰۰۰ ریال؛ سهام ب به ۲۷۵۰ ریال و سهام پ به ۲۵۰۰ ریال افزایش پیدا کند. بنابراین ارزش جاری بازار سهام در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:

(۱۰۰۰*۲۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۷۵۰) + (۲۰۰۰*۲۵۰۰) = ۲۰۰۰۰۰۰ + ۵۵۰۰۰۰۰ + ۵۰۰۰۰۰۰ = ۱۲۵۰۰۰۰۰

بنابراین همان‌طور که در محاسبات فوق مشاهده می‌فرمایید ارزش جاری بازار سهام در مثال ما در سال ۱۳۷۰ به ۱۲۵۰۰۰۰۰ افزایش پیدا کرده است. حال اگر شاخص کل را محاسبه نماییم شاهد رشد ۱۴ درصدی شاخص کل قیمت هستیم:

(۱۲۵۰۰۰۰۰/۱۱۰۰۰۰۰۰) * ۱۰۰ = ۱۱۴

همان‌طور که در بالا مشاهده می‌فرمایید شاخص کل نسبت به سال ۱۳۶۹ در حدود ۱۴ واحد افزایش داشته است که نشان از رشد ۱۴ درصدی شاخص بورس دارد.

نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت:

در این شاخص زمانی که شرکت‌ها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه می‌دهد و یا تعداد شرکت‌ها کم و یا زیاد می‌شوند تعدیل می‌گردد که به دلیل پیچیدگی محاسبات از تشریح شیوه آن خودداری می‌گردد.

زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفاف‌سازی؛ برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوق‌العاده بسته می‌شود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور می‌گردد.

از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکت‌های مختلف اثر می‌پذیرد و بنابراین شرکت‌های بزرگ‌تر موجب تغییرات بزرگ‌تر شاخص بورس می‌گردند نبایستی صرفاً تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار بایستی از سایر شاخص‌ها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشته‌اند شاخص کل رشد قابل‌توجهی را ثبت می‌کند.

سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیم‌بندی می‌کند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفته‌شده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه می‌گردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد می‌گردد.

شاخص کل هم‌وزن:

شیوه محاسبه شاخص کل هم‌وزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده می‌گردد. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکت‌ها چه اندازه‌ای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمت‌ها اثر بااهمیتی در محاسبات دارند. با لحاظ توضیحات فوق مجدداً به محاسبه شاخص هم‌وزن می‌پردازیم:

سال ۱۳۶۹:

سهم الف: ۱۰۰۰ ریال

سهم ب: ۳۰۰۰ ریال

سهم پ: ۲۰۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۶۹:

((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰

سال ۱۳۷۰ :

سهم الف: ۲۰۰۰ ریال

سهم ب: ۲۷۵۰ ریال

سهم پ: ۲۵۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:

((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید که شاخص هم‌وزن رشد قابل‌توجه‌تری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان می‌دهد.

تفاسیر مهم هم‌زمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هم‌وزن:

در بازار بورس تفاسیر هم‌زمان شاخص قیمت کل و شاخص هم‌وزن بسیار رایج است.

 زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هم‌وزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشته‌اند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.

 زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هم‌وزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزول کرده‌اند و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایه‌گذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.

 اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبه‌رو شده است و اگر این موضوع براتی چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است شاهد این تفسیر ایجاد گردد که بازار به سمت رکود پیش می‌رود.

 اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی می‌شوند و رخداد این حالت در طی چند روز می‌تواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماه‌های آتی را بدهد.

شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. لازم به ذکر است که سود حاصل از سرمایه‌گذاری در بازار بورس از دو محل است:

 سود نقدی مصوب مجامع

 سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش می‌دهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور می‌گردد.

انواع شاخص های بورس

شاخص بازده نقدی چیست؟

این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه می‌نماید و از این دریچه بازدهی ناشی از کلیه سودهای پرداختی توسط شرکت‌های بورسی را محاسبه می‌نماید. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول نماید به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت می‌گردد و در این حالات نبایستی خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معامله‌گری خود را اصلاح نماییم.

شاخص صنعت و شاخص مالی:

پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشاره‌کنیم که شرکت‌ها را بر اساس ماهیت فعالیتشان می‌توان تقسیم‌بندی کرد. شرکت‌های تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکت‌های بورسی را شامل می‌شوند. بیش از ۶۰ درصد شرکت‌های فعال در بورس را شرکت‌های تولیدی تشکیل می‌دهند. هم‌چنین مشاوره مالی و شرکت‌های تأمین سرمایه جزو خدمات مالی محسوب می‌شوند. شرکت‌های حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکت‌های حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیم‌بندی می‌کنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فن‌آوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیم‌بندی می‌گردند. لازم به ذکر است که شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکت‌های فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه می‌گردند و تفاوت آن‌ها با شاخص مزبور در تعداد شرکت‌های حاضر در آن صنعت است.

شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :

عموماً برخی از شرکت‌های حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکت‌های سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته می‌شود و سهام تحت مالکیت آن‌ها معمولاً جزو سهامی به حساب نمی‌آید که به صورت فعال در بازار معامله شود. شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایه‌گذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمی‌گردد.درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده می‌شود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه می‌کند که توسط سرمایه‌گذاران خرد مورد معامله قرار می‌گیرد. شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌گردد.

انواع شاخص های بورس

برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ می‌گردد در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌گردد. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیک‌تر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایین‌تر باشد به نظر می‌رسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعی‌تر باشد.

شاخص ۵۰ شرکت برتر:

سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یک‌بار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه می‌نماید. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را ارائه می‌نماید. بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکت‌های لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ می‌گردند.

شاخص ۳۰ شرکت بزرگ‌تر:

بزرگی شرکت‌ها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه می‌شود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته می‌شود:

قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت

۳۰ شرکت بزرگ‌تر شامل شرکت‌هایی می‌شود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگ‌تر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد می‌نماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگ‌تر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی می‌دهند.

کلام آخر:

در بالا به تشریح مهم‌ترین شاخص‌های محاسبه شده در سازمان بورس پرداختیم. نکته مهم و حیاتی پیرامون شاخص این هست که با استفاده از تحلیل شاخص‌ها صرفاً می‌توان یک دیدگاه کلی از وضعیت جاری بازار کسب کرد و اینکه برای ارزیابی تغییر وضعیت در بازار (برای مثال از رکود به رونق) باید رفتار شاخص را طی چندین روز و یا چندین هفته بررسی کرد تا بتوان به نتیجه قطعی دست یافت.

چگونه می توان با محاسبه شاخص بورس، هوشمندانه سرمایه گذاری کرد؟

چگونه می توان با محاسبه شاخص بورس، هوشمندانه سرمایه گذاری کرد؟

بررسی بازدهی و قیمت یک شرکت، آن هم قبل از انجام سرمایه گذاری، یکی از کارهایی است که هر سرمایه‌گذار، تحلیل‌گر یا علاقه‌مند به بازار بورس باید انجامش دهد. وقتی سخن از بررسی یک شرکت در میان باشد، کار ساده است. اما وقتی قرار باشد چندین و چند شرکت را یک جا بررسی کنیم، کار دشوار می‌شود و ریزه‌کاری حساب و کتاب از دستمان در می‌رود. در این شرایط به ابزاری نیاز داریم که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی را در میان شرکت‌های مورد نظرمان به خوبی نمایش دهد. در بازار سهام این ابزار «شاخص» نام‌گذاری شده است. در این مقاله شیوه محاسبه شاخص بورس را با تمام جزئیات برایتان توضیح می‌دهیم.

محاسبه شاخص بورس بر چه اساسی انجام می‌شود؟

شاخص‌ها یا نماگر‌ها در واقع ابزارهایی هستند که تصویری کلی نسبت به شرایط عمومی قیمت، بازدهی تمامی شرکت‌های بورسی یا گروه خاصی از آن‌ها را در اختیار تحلیل‌گر قرار می‌دهند. به همین دلیل می‌توان شاخص را این‌گونه تعریف کرد: «شاخص، نماگری‌ است که نشان‌دهنده‌ سطح عمومی پارامتری مشخص (معمولا قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیر‌های مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکت‌ها) است». با توجه به تعریف بالا می‌توان شاخص را ‌بر اساس پارامتری مشخص مورد بررسی قرار داد که در این‌صورت با شاخص قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی و شاخص بازده نقدی سر و کار خواهیم داشت. همچنین برای محاسبه شاخص بورس می‌توان آن را از جنبه متغیر‌های مشخص نیز بررسی کرد؛ در چنین مواردی باید از شاخص‌های صنعت و مالی ۵۰ شرکت فعال‌تر استفاده کرد. در ادامه‌ این مقاله، چگونگی محاسبه شاخص‌ قیمت بورس، شاخص قیمت و بازده نقدی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

شاخص قیمت چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ شاخص قیمت با نام اختصاری «TEPIX» به بورس تهران راه یافت. در آن زمان این شاخص تنها قیمت سهام ۵۲ شرکت فعال در بورس را در برمی‌گرفت. شاخص قیمت، نشانگر وضعیت عمومی قیمت سهام شرکت‌ها است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه می‌شود.

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
Dt= عدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
Pio= قیمت شرکت i ام در زمان مبدأ
qio= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان مبدأ
n= تعداد شرکت‌های مشمول شاخص

در واقع شاخص قیمت، نوعی میانگین وزنی است که در آن وزن به صورت تعداد سهام منتشر شده‌ همه‌ شرکت‌های بورسی تعریف می‌شود. چنین موضوعی باعث تاثیرگذاری بیشتر شرکت‌های بزرگ در این شاخص می‌شود. اگر در زمان محاسبه شاخص قیمت، نماد شرکتی بسته باشد، قیمت آخرین معامله، مبنای محاسبه شاخص بورس قرار می‌گیرد.

منظور از شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ شاخص دیگری با نام «شاخص قیمت و بازده نقدی» با نام اختصاری «TEDPIX» به بورس تهران راه یافت که امروزه به آن «شاخص کل» می‌گویند. در این شاخص، علاوه بر قیمت، بازده نقدی (DPS) سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد و به همین دلیل می‌توان تغییرات شاخص کل را بیانگر بازدهی کل بازار بورس دانست. برای محاسبه شاخص بورس می‌توان مطابق فرمول زیر عمل کرد:

 

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
RDt= پایۀ شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است

در بخش‌های قبلی با مفهوم ریاضی شاخص آشنا شدید. اجازه بدهید برای درک بهتر مفهوم شاخص کل، مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که شما از هر شرکت بورسی متناسب با تعداد کل سهام آن شرکت‌ها، سهم خریده‌اید؛ بنابراین هر تغییر در شاخص کل با بازدهی سبد سرمایه‌گذاری شما برابر خواهد بود. مثلا ۳ درصد افزایش در شاخص کل، باعث می‌شود تا سبد سهام شما به اندازه‌ ۳ درصد رشد کند. هنگام بررسی و محاسبه شاخص بورس باید به این نکته توجه کرد که اعداد شاخص به تنهایی نمی‌توانند اطلاعات زیادی درباره‌ وضعیت کلی بازار در اختیار ما بگذارد. برای گرفتن بهترین نتیجه، اعداد شاخص باید در یک دوره زمانی مشخص – معمولا یک‌ساله – مورد بررسی قرار بگیرند.

شاخص آزاد شناور (TEFIX)

سهام شرکت‌های بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار می‌گیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکت‌هایی هستند که در این بازار معامله انجام می‌دهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.

معمولا شرکت‌‌ها یا افراد حقوقی، با سرمایه زیادی که دارند، هم از لحاظ ارزشی و هم تعداد، دارای سهام بیشتری نسبت به افراد حقیقی هستند. در نتیجه تاثیر آن‌ها در تغییرات بازار بیشتر خواهد بود. با توجه به این موضوع، به تعداد سهامی که در بازار سرمایه، در اختیار سهامداران حقیقی است و مرتباً در بازار خرید و فروش می‌شود، سهام شناور آزاد گفته می‌شود. ارزش میانگین این سهام به عنوان شاخص سهام آزاد شناور به کار گرفته می‌شود. به این ترتیب هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایه‌گذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده می‌شود.

چرا شاخص کل هم وزن ایجاد شد؟

هنگام محاسبه‌ شاخص کل، مقدار سرمایه و بزرگ بودن برخی شرکت‌ها سبب تاثیر بیشتر آن‌ها بر شاخص کل خواهد شد. به همین دلیل برخی کارشناسان و تحلیل‌گران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی ‌می‌شود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، تمام شرکت‌های بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکت‌های کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود.

نکات مهم در رابطه با شاخص کل

افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت‌های حاضر در بورس نیست، همان‌طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت‌ها در بورس نیست، زیرا همان‌گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه‌بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل‌توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه‌گذاران که سهام ارزنده‌ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می‌آورند. بنابراین، سرمایه‌گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص‌ کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.

ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. یکی از اصول بسیار مهم سرمایه‌گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایه‌گذار، متنوع‌تر و به ترکیب سهام شرکت‌های موجود در بورس نزدیک‌تر باشد، بازدهی آن سرمایه‌گذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده می‌شود، نزدیک‌تر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را به‌طور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز به‌طور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.

این نوع از سرمایه گذاری،  به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط است و سرمایه‌گذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایه‌گذاری فرد سعی می‌کند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا می‌رود و با پایین آمدن آن ضرر می‌کند.

سایر شاخص های بورس

در بورس اوراق بهادار تهران، شاخص‌های دیگری نظیر شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعال‌تر وجود دارد. هر یک از این شاخص‌ها در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه است. به عنوان مثال تغییرات شاخص صنعت بیانگر میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در شرکت‌های تولیدی است و تغییرات شاخص مالی نیز بیانگر میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در گروه خدمات مالی و سرمایه‌گذاری است.