سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم
سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم

یادگیری طالع بینی

هر سال 12 ماه است و هر ماه را طالعی گفته اند ، در زمان حضرت سلیمان که هر انسانی روزگار او شبیه یکی از این دوازده طالع می شود و آن طالع به نام :

1-    حمل به معنی بره (Aries) و به شکل میش نر صاحب دو شاخ تخیل شده (  لقب حضرت مسیح ) ، ماه شمسی معادل آن فروردین است .

2-   ثور به معنی گاو نر (Taurus) و به شکل گاو تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن اردیبهشت است .

3-    جوزا به معنی گوسفند سیاه (Gemini) و به شکل دو کودک برهنه که پی یکدیگر درآمده اند تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن خرداد و است . (به آن توأمال نیز گویند)

4-    سرطان به معنی خرچنگ (Cancer)  و به شکل خرچنگ تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن تیر است . 

5-   اسد به معنی شیر  (Leo)  و به شکل شیر نر تخیل شده و ماه شمسی معادل آن مرداد است .

 

6-   سنبله به معنی خوشه گندم  (Virgo) و به شکل دختری که خوشه گندم به دست گرفته تخیل شده و ماه شمسی معادل آن شهریور  است . 

7-    میزان به معنی ترازو  (Libra)  و به شکل ترازو تخیل شده ( دلیل نام گذاری که در این مدت روزها با شبها برابر اند ) ، ماه شمسی معادل آن مهر است . 

8-    عقرب به معنی کژدم (Scorpio) و به شکل عقرب یا کژدم تخیل شده و ماه شمسی معادل آن آبان   است . 

9-    قوس به معنی کمان یا کمان گردون (Sagittarius) و به شکل مرد تیراندازی تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن آذر است . 

10-    جدی به معنی بزغاله نر (Capricorn) و به شکل بزغاله نر با دو شاخ تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن دی است . 

11-     دلو به معنی کوزه (Aquarius) و به شکل مرد ایستاده که یک کوزه واژگون در دست دارد و آب از آن روان است تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن بهمن است . 

12-     حوت به معنی ماهی (Pisces) و به شکل دو ماهی درهم کنند ، دنبال هردو به هم تخیل شده ، ماه شمسی معادل آن اسفند  است . 

حلال مشکلات

بسیاری از مشکلات در دنیا
 محو می شدند 
اگر
رو در روی همدیگر
حرف می زدیم
نه پشت سر یکدیگر

بودن یا نبودن


بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری

هردو رنج است

پس اگر همچون خود نیافتی مثل خدا تنها باش.

بهانه

تو برای رفتن بهانه ای میخواستی و من برای ماندن؛
تو رفتی و این بهانه ای شد برای ماندن و انتظار؛
اما همیشه به این می اندیشم که بهانه تو برای رفتن چه بود؟

محاسبات سرریز در تصفیه خانه

فایل اکسل موجود فقط مقادیر مورد نیاز را وارد کرده و دبی بدست می آید

ورزش و آموزش نحوه انجام در فایل پاورپوینت

ورزش و آموزش نحوه انجام در فایل پاورپوینت 

تفاوت طرح توجیهی(Feasibility Study ) و طرح کسب و کار (Business Plan)

همانطور که دیوید گامپرت می­گوید: اگرچه یک طرح توجیهی (مطالعه امکان سنجی) ناموفق ممکن است در ظاهر شکست تلقی شود اما در واقع اینگونه نیست. شکست واقعی زمانی است که شما از پول خود و دیگران را سرمایه گذاری کرده و به خاطر برخی موانع از تحقیق پیش از انجام پروژه باز می ماندید و کل آن پول را از دست می دادید.

واقعا چگونه می توان یک برنامه کسب و کار موفق تدوین کرد؟

طرح توجیهی (مطالعه امکان سنجی) و طرح کسب و کار دو گام اساسی برای شروع یک کسب و کار به شمار می­روند. در این بخش تفاوت طرح توجیهی و طرح کسب و کار مختصرا توضیح داده می­شود.


طرح توجیهی چیست؟


 یک طرح توجیهی  طرحی کلی از مهم ترین مسایل مرتبط با یک ایده کسب و کار است و هدف آن شناسایی عواملی است که مانع موفقیت شما در بازار کار می شود. به عبارت دیگر، طرح توجیهی است که تعیین می کند آیا یک ایده کسب و کار ایده ای معقول است یا نه.


یک طرح توجیهی جامع اطلاعات ضروری بسیاری برای طرح کسب و کار به دست می دهد. برای مثال، به منظور تعیین امکان سنجی یک پروژه، تحلیل خوبی از بازار ضروری است. این اطلاعات مبنای بخش بازار یک طرح کسب و کار قرار می گیرند.


از آنجا که تدوین یک طرح کسب و کار، سرمایه گذاری ارزشمندی از پول و زمان محسوب می شود، شما می خواهید پیش از انجام این سرمایه گذاری اطمینان حاصل کنید که هیچ مانع بزرگی بر سر راه ایده کسب و کارتان وجود ندارد. شناسایی موانع این هدف تدوین یک طرح توجیهی است.


یک  طرح توجیهی به سه حوزه اصلی نظر دارد:


الف: مسایل بازار


ب: مسایل فنی/سازمانی


ج: مسایل مالی


به علاوه، این مطالعه به معنای نگاهی دقیق در این سه حوزه است. برای مثال، یک طرح توجیهی نباید شامل تخمین­های بلند مدت و جزئی نگرانه باشد بلکه باید تحلیلی بنیادی از متوازن نمودن درآمدها و هزینه ها باشد تا ببیند برای تامین هزینه عملیات شما چه میزان درآمدی ضروری است.


هدف برنامه کسب و کار به حداقل رساندن خطرات مرتبط با یک کسب و کار جدید و به حداکثر رساندن شانس موفقیت از طریق برنامه ریزی و تحقیق است


طرح کسب و کار چیست؟




چنانچه طرح توجیهی بیانگر این است که ایده کسب و کار شما محکم و مستدل است، گام بعدی تهیه یک طرح کسب و کار است. طرح کسب و کار این تحلیل را در سطحی پیچیده تر و عمیق تر ادامه داده و بر پایه ای که طرح توجیهی ایجاد کرده، استوار است. برای مثال، بخش مالی طرح شامل برآورد صورت وضعیت های مالی و تخمین های مالی خواهد بود.


یک طرح کسب و کار به شما این فرصت را می دهد که نقاط ضعف را یافته و از مشکلات پنهان پیشاپیش پرده بردارید. این طرح در خدمت دو هدف قرار می گیرد: نخست، تحلیلی است از اینکه کسب و کار شما تا چه میزان به خوبی کار خواهد کرد؛ و دوم، سند مکتوب و مستنداتی است که می­تواند پشتوانه ای برای تامین مالی پروژه به حساب آید.


اگرچه طرح های کسب و کار  و طرح های توجیهی اغلب به عنوان بخشی از فرایند تقاضای وام به بانک ارائه می شوند، اما این مهمترین ویژگی آنها نیست. مهمترین ویژگی در این روند این است که آنها شما را به فکر وا می دارند.


یک طرح کسب و کار گاهی به عنوان سندی از فرایند ذهنی شما توصیف می­شود، آنگاه که شما به تحلیل نیاز های پرسنل و مدیریت، هزینه عملیاتتان، بازار، رقابتتان و غیره می پردازید. این طرح به شما کمک می­کند مقصودتان را روشن و مشخص کنید. بنابراین، اهمیت طرح توجیهی و طرح کسب و کار برای صاحبان شرکت بسیار بیشتر از هر کس دیگری خواهد بود، حتی اگر آنها متصدیان پرداخت وام در بانک ها باشند.

میلیونرهایی که در گذشته فقیر بوده اند

از دست دادن شغل ممکن است یکی از دشوارترین تجربه ها و چالش های پیش روی هر فرد در زندگی باشد. اما این رویداد بدترین اتفاقی نیست که احتمال دارد در زندگی حرفه ای ما رخ دهد.


سرنوشت چنین مقدر کرده بود که «مارک کوبان»، سرمایه دار و میلیاردر آمریکایی، باقی سال های عمرش را به عنوان فروشنده یک فروشگاه زنجیره ای نگذارند. «جی کی رولینگ»، یکی از محبوب ترین و موفق ترین نویسندگان معاصر، نیز هرگز به شغل قبلی خود یعنی منشی گری ذره ای هم علاقه نداشت. اما شکست ها و بحران های شغلی به هردو آن ها این فرصت را داد تا راه و هدف اصلی زندگی حرفه ای شان را پیدا کنند.

آگاهی از تجربیات انسان های موفقی که در زندگی خود بحران شغلی را تجربه کرده اند و اکنون با گذر از آن دوران، به الگوی موفقیت در سطح جهان تبدیل شده اند می تواند برای همه ما امیدوارکننده و انگیزه بخش باشد. در ادامه به طور مختصر با شش فردی آشنا خواهید شد که در زندگی حرفه ای خود بارها به بن بست خورده و اخراج و تحقیر شده اند، اما دست از تلاش برنداشته و امروزه تبدیل به نمادهای موفقیت شده اند.

جی کی رولینگ؛ سفری پنج ساله از فقر و افسردگی به ثروت و محبوبیت

جی کی رولینگ

جی کی رولینگ

جی کی رولینگ که اکنون یکی از محبوب ترین نویسندگان کودکان و حتی بزرگ سالان است، زمانی زندگی کاملا فقیرانه ای داشت و از افسردگی حاد رنج می برد. او که از همسر خود جداشده بود و مجبور بود به تنهای و با تکیه بر کمک های مالی دولتی فرزند خود را بزرگ کند، بعدها به چنان موفقیتی دست یافت که علاقه مندان آثارش از ساعت ها پیش از آغاز فروش کتاب هایش در مقابل کتاب فروشی های سراسر جهان صف می کشیدند.
او پیش از دستیابی به این جایگاه رفیع، مدتی به عنوان منشی در دفتر سازمان عفو بین الملل در لندن کار می کرد و مخفیانه داستان می نوشت. کارفرمای رولینگ پس از مدتی از این موضوع باخبر شد و او را از شغلی که از آن متنفر هم بود، اخراج کرد. رولینگ سال های بعد را به خلق مجموعه داستان های جادویی هری پاتر گذراند و طی فقط پنج سال به ثروت و موفقیتی افسانه ای دست یافت.




والت دیزنی؛ از اخراج و ورشکستی تا تسخیر دنیای انیمیشن

walt-disney
امروزه شرکت «والت دیزنی» درآمدی کهکشانی از فیلم ها، پارک های تفریحی و محصولات خود به دست می آورد. اما چه کسی فکر می کرد در سال 1919 میلادی «والتر الیاس دیزنی»، بنیان گذار این شرکت، به دلیل آنچه سردبیر روزنامه معروف کانزاس سیتی استار «فقدان قوه تخیل و ضعف در ایده پردازی» خوانده بود، اخراج شود؟ والتر پس از این شکست یک استودیوی انیمیشن سازی را راه اندازی کرد که این کسب و کار شخصی هم با ورشکستی پایان یافت. او علی رغم این شکست ها از پا ننشست و همراه برادرش به هالیوود رفت و یک استودیوی کوچک انیمیشن سازی را تاسیس کرد که بعدها به یکی از بزرگ ترین استودیوهای تاریخ هالیوود تبدیل شد.

 



رابرت رد فورد؛ کارگر ساده خراب کاری که ستاره سینما شد

redford
«رابرت رد فورد» در دوران نوجوانی کارگر ساده و فاقد مهارتی خاص بود که در شرکت نفتی «استاندارد اویل» کار می کرد. روزی یکی از سرپرستان واحد او را هنگام چرت زدن سر کار غافل گیر کرد و تصمیم گرفت به جای اخراج، او را به واحد دیگری با وظایف سخت تر منتقل کند. خراب کاری های ردفورد پایانی نداشت و بنابراین دیری نپایید که به دلیل خسارات متعددی که او به شرکت وارد کرد، با حکم اخراج رو به رو شد.
مواجهه با این بحران، ردفورد را به دنبال کردن آرزوها و رویاهایش ترغیب کرد. او بلافاصله وارد دانشگاه «کلورادو» شد و پس از فارغ التحصیلی به نیویورک نقل مکان کرد تا به آرزویش که بازیگری بود، جامه عمل بپوشاند. موفقیت های او در دنیای فیلم و سینما هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان کارگردان تقریبا بی پایان است. ردفورد در سال 1980 میلادی جایزه اسکار بهترین کارگردانی را نیز از آن خود کرد.


لی ایاکوکا؛ رانده شده از فورد و قهرمان در کرایسلر

lee
«لی ایاکوکا» موقعیت شغلی بسیار بالا و خوبی در شرکت خودروسازی فورد داشت، اما اختلاف نظرهای او با هنری فورد که آن زمان مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره این شرکت بود و عدم موفقیت چند طرح پیشنهادی باعث اخراج او از فورد شد.
دیری نگذشت که شرکت خودروسازی کرایسلر که آن زمان در آستانه ورشکستگی و تعطیلی قرار داشت، موقعیت شغلی جذابی را به ایاکوکا پیشنهاد داد و او پس از قبول این پیشنهاد، وام بسیاربزرگی را از دولت گرفت و با کمک این سرمایه، کرایسلر را از خطر تعطیلی نجات داد و احیا کرد. بسیاری از ایده ها و طرح های ایاکوکا که توسط مدیران فورد نادیده گرفته شده و باعث اخراج او شده بودند، در کرایسلر مجال بروز یافتند و در مسیر رهایی این شرکت از بحران تاثیرگذار شدند.
ایاکوکا تا سال 1992 میلادی مدیرعامل کرایسلر بود و همگی او را عامل اصلی نجات کرایسلر از بحران می دانند.



اپرا وینفری؛ خوشبخت ترینی که بدبخت بود

opera
اکثر ما «اپراو وینفری» را به عنوان یکی از معروف ترین چهره های تلویزیونی و یکی از ثروتمندترین و موفق ترین زنان جهان می شناسیم. اپرا مسیر سخت و پرفراز و نشیبی را برای دستیابی به این جایگا پیموده است. دوران کودکی و نوجوانی او بسیار غم انگیز بود و در این سال ها با فقر نیز دست و پنجه نرم می کرد. علی رغم اتفاقات ناگوار این دوران، اپرا توانست با تلاش و پشتکار خود به دانشگاه برود و در رشته مورد علاقه اش، یعنی هنرهای نمایشی، تحصیل کند.
اپرا بعد از فارغ التحصیلی در شبکه های رادیویی و تلویزیونی متعددی مشغول به کار شد و موفقیت چندانی به دست نیاورد. او مدتی را به عنوان گزارشگر اخبار عصرگاهی در شبکه های تلویزیونی «دبلیوجی زی» کار کرد. مشکل اپرا این بود که نمی توانست خود را از لحاظ احساسی در گزارش هایی که تهیه می کرد، دخیل نکند. تهیه کننده این بخش خبری که نمی توانست این رفتار را از اپرا بپذیرد، او را از گزارشگری کنار گذاشت و از آنجا که از شرایط زندگی نه چندان مناسب او اطلاع داشت، تصمیم گرفت نقشی را در یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی به او پیشنهاد دهد.
انتقال از بخش خبر عصرگاهی به یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی یک پس رفت بزرگ به شمار می رفت و اپرا از این موضوع بسیار ناراحت و دل شکسته بود. اما با پرطرفدارشدن این برنامه تلویزیونی که «مردم حرف می زنند» نام داشت، ناراحتی و غم اپرا از بین رفت. موفقیت این برنامه باعث شد تا او مسیر حرفه ای مناسب و استعدادهای خود را شناسایی کند و به عنوان مجری برنامه های گفت و گوی تلویزیونی به موفقیت هایی باورنکردنی دست یابد. طبق آمار منتشر شده، اپرا وینفری عنوان ثروتمندترین آمریکایی آفریقایی تبار در قرن بیستم میلادی را هم از آن خود کرده است.

سالی کراوچک؛ شجاعت قدرتمندترین زن وال استریت در مواجهه با بحران

sali
«سالی کراوچک» که در بالاترین رده های شغلی دو سازمان مالی بزرگ آمریکا شامل «سیتی گروپ» و «بنک آو آمریکا» کار کرد، علی رغم موفقیت های چشمگیری که در این مدت به دست آورد، به دلیل اختلاف نظر با مدیران این موسسات و تغییر ساختار سازمانی از کار اخراج شد. موفقیت های او در آن دوران به اندازه ای خیره کننده بود که او را «قدرتمندترین زن وال استریت» نیز می نامیدند. او توانسته بود این موفقیت ها را در محیطی به دست آورد که به مردانگی معروف بود و زنان در آن کمتر مجال پیشرفت و حتی ابراز وجود داشتند.
هر دو مورد اخراج کراوچک که از سوی رسانه ها «صادق ترین صدای وال استریت» نامیده می شد، بازتابی گسترده و پرسروصدا در رسانه ها داشت. اما او تصمیم گرفته بود که خود را پشت پرده پنهان نکند و علنا درباره این رویدادها برای مردم سخن بگوید. پس از این دو بحران شغلی، کرواچک ناامید نشد و سربلندتر از قبل به پا خاست و شرکت 85 «بوردر» را خریداری کرد و آن را به «اِلِوِیت» تغییر نام داد. هدف این شرکت گسترش شبکه های ارتباطی برای زنانی است که می خواهند مسیر شغلی خود را بهبود بخشند