سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم
سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم

مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن

مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن

download

نخبگان عزیز خانه سرمایه سلام امروز می خواهیم یک روش برای موفقیت بیشتر در معاملاتتان معرفی کنیم. یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن.

شرط بندی که این بار به نفع سرمایه گذاران است

همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارتینگل در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).

مارتینگل

یک مثال از نوع شرط بندی

در روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:

فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود 2B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی 2B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: 2B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی 4B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: 4B تومان
سود کل: 4B-3B= B تومان

و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!

روش مارتینگل در بورس ایران

خود را در این شرایط قرار دهید

خرید پله‌ای یکی از روش‌هایی است که معامله‌گران حرفه‌ای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده می‌کنند درواقع یکی از مهم‌ترین خصوصیاتی که یک معامله‌گر موفق را از یک معامله‌گر معمولی متمایز می‌کند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همه‌ی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار به‌گونه‌ای پیش می‌رود که علی‌رغم اینکه احساس می‌کنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کرده‌ایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده می‌کنیم.

در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم می‌توان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربه‌سر بفروشیم؟

در این نوشته می‌خواهیم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم:

روش مارتینگل

روش مارتینگل چیست؟

مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید.

فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری می‌کنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان می‌رسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش می‌یابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور می‌شود، درحالی‌که قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.

حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 93 تومان کاهش می‌یابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.

مزیت روش مارتینگل چیست؟

مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله می‌گیرد و منفی می‌شود، می‌توان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چه‌بسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معامله‌ای که می‌توانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.

 اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!

این روش توسط معامله‌گران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومی‌سازی کرده‌اند. طبق این روش ما می‌توانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن به‌شدت افزایش پیدا می‌کند.

روش مارتینگل

حالا چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم

باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه می‌شود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدین‌صورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته می‌شود که همان توان‌های عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید به‌کاربرده می‌شوند (یعنی کل سرمایه شما به 15 قسمت تقسیم‌شده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده می‌شود: مثلاً 15 میلیون به 1 میلیون،2میلیون،4میلیون و 8 میلیون تقسیم می‌شود).

با این تقسیم‌بندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیه‌تان، بازه‌ی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم می‌کنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، پله بعدی خرید خود را انجام می‌دهید.

درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کرده‌اید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینه‌شده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود می‌شود.

بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست؟

این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمام‌شده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه می‌کنند، استفاده شود.

یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس

در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پله‌ای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم می‌بینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفته‌شده است.

روش مارتینگل

اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید می‌کنیم (7800 سهم 128 تومانی).

با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون تومان بعدی را هم خرید می‌کنیم(16200 سهم 123 تومانی).

با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید می‌کنیم(34200 سهم 117 تومانی).

و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید می‌کنیم(72700 سهم 110 تومانی).

با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش می‌یابد.

روش مارتینگل

درنتیجه به‌محض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسب‌شده است (معادل 46%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،4,680,000 تومان سود از این خرید کسب می‌شد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.

شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.

 

چند نکته بسیار مهم در مورد این روش

این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.

همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته 10 شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.

 

download

انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟

انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟

برای انجام سرمایه‌گذاری موفق در بازار بورس نیازمند اطلاعات متعدد و مختلفی هستیم تا بتوانیم با بررسی و تحلیل آن داده‌ها به یک نتیجه‌گیری معقول و منطقی دست پیدا کنیم. اطلاعاتی از قبیل آمار فروش و بهای تمام شده شرکت‌ها, حجم و ارزش معاملات, تغییرات نرخ ارز و قیمت‌های جهانی و هم‌چنین میزان ورود و خروج اشخاص حقیقی و حقوقی. یکی از داده‌های مهم موجود در بازار که هر روزه در اثر معاملات بازار تغییر می‌کند شاخص بورس نام دارد که به مرور زمان و در نتیجه نیازهای موجود انواع مختلفی از آن تعریف شده است و در نتیجه هر کدام کارایی خاص خود را دارد. در ادامه در مقاله ((انواع شاخص های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟)) به معرفی انواع شاخص های بورس موجود در تاریخ تهیه این مقاله پرداخته می‌شود و تلاش می‌گردد تا جایگاه تحلیلی هر کدام از شاخص‌ها تبیین گردد.

شاخص چیست؟

در فرهنگ فارسی معین شاخص به این صورت تعریف شده است. عددی که میانگین ارزش مجموعه‌ای از اقلام مرتبط با یکدیگر را برحسب درصدی از همان میانگین در فاصله زمانی دو تاریخ بیان کند. همان‌طور که از تعریف فوق برداشت می‌گردد شاخص نماینده مجموعه‌ای از متغیرهای همگن است. برای مثال در معاملات بورس اوراق بهادار از آنجایی که دارایی اصلی مورد مبادله سهام است بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر این اساس انواع شاخص های بورس تعریف می‌گردد. با عنایت به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته می‌پردازیم. در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایه‌گذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهم‌ترین شاخص‌های مهم در بازار بورس تهران هستند. در ادامه به تشریح این شاخص‌ها می‌پردازیم.

شاخص کل قیمت چیست؟

همان‌طور که پیش از این نیز مطرح شد شاخص نماگری است که سطح عمومی قیمت یا بازدهی را برای گروهی یا کل سهام نشان می‌دهد. بنابراین شاخص کل قیمت نشان‌دهنده سطح عمومی قیمت کلیه سهام موجود در بازار بورس است. از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازه‌گیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل می‌گردد. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف می‌کنند و تمامی ارقام شرکت‌ها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف می‌کنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سال‌های بعد را نسبت به آن سال می‌سنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق می‌افتد. فرمول محاسبه شاخص کل قیمت از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

انواع شاخص های بورس

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید در مخرج کسر شاهد ارقام مذکور در سال مبدأ هستیم. منظور از ارزش جاری که در صورت و مخرج کسر به آن اشاره شده چیست؟ لازم به ذکر است که ارزش جاری هر سهم از حاصل‌ضرب قیمت پایانی سهام ضربدر تعداد سهام آن شرکت به دست می‌آید. هم‌چنین عنایت داشته باشید که سال مبدأ در بورس اوراق بهادار تهران سال ۱۳۶۹ تعریف شده است و قیمت سهام در آن سال به عنوان مبنای محاسبات لحاظ گردیده است. برای درک این موضوع سعی می‌کنیم تا در قالب یک مثال مواردی را خدمت شما شرح دهیم:

فرض کنید که کل بازار از سال ۱۳۶۹ تا الآن تنها از سه سهم الف، ب و پ تشکیل شده باشد. اطلاعات سهام در آن سال به شرح زیر است:

سهم الف: ۱۰۰۰ سهم به ارزش ۱۰۰۰ ریال

سهم ب: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۳۰۰۰ ریال

سهم پ: ۲۰۰۰ سهم به ارزش ۲۰۰۰ ریال

در نتیجه ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ در مثال ما برابر خواهد بود:

(۱۰۰۰*۱۰۰۰) + (۲۰۰۰*۳۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۰۰۰) = ۱۰۰۰۰۰۰ + ۶۰۰۰۰۰۰ +۴۰۰۰۰۰۰ = ۱۱۰۰۰۰۰۰

بنابراین ارزش جاری بازار در سال ۱۳۶۹ معادل ۱۱ میلیون ریال بوده است و طبق فرمول شاخص، رقم شاخص در آن سال ۱۰۰ واحد است. حال فرض کنید در سال ۱۳۷۰ قیمت سهام الف به ۲۰۰۰ ریال؛ سهام ب به ۲۷۵۰ ریال و سهام پ به ۲۵۰۰ ریال افزایش پیدا کند. بنابراین ارزش جاری بازار سهام در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:

(۱۰۰۰*۲۰۰۰) + (۲۰۰۰*۲۷۵۰) + (۲۰۰۰*۲۵۰۰) = ۲۰۰۰۰۰۰ + ۵۵۰۰۰۰۰ + ۵۰۰۰۰۰۰ = ۱۲۵۰۰۰۰۰

بنابراین همان‌طور که در محاسبات فوق مشاهده می‌فرمایید ارزش جاری بازار سهام در مثال ما در سال ۱۳۷۰ به ۱۲۵۰۰۰۰۰ افزایش پیدا کرده است. حال اگر شاخص کل را محاسبه نماییم شاهد رشد ۱۴ درصدی شاخص کل قیمت هستیم:

(۱۲۵۰۰۰۰۰/۱۱۰۰۰۰۰۰) * ۱۰۰ = ۱۱۴

همان‌طور که در بالا مشاهده می‌فرمایید شاخص کل نسبت به سال ۱۳۶۹ در حدود ۱۴ واحد افزایش داشته است که نشان از رشد ۱۴ درصدی شاخص بورس دارد.

نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت:

در این شاخص زمانی که شرکت‌ها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه می‌دهد و یا تعداد شرکت‌ها کم و یا زیاد می‌شوند تعدیل می‌گردد که به دلیل پیچیدگی محاسبات از تشریح شیوه آن خودداری می‌گردد.

زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفاف‌سازی؛ برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوق‌العاده بسته می‌شود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور می‌گردد.

از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکت‌های مختلف اثر می‌پذیرد و بنابراین شرکت‌های بزرگ‌تر موجب تغییرات بزرگ‌تر شاخص بورس می‌گردند نبایستی صرفاً تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار بایستی از سایر شاخص‌ها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشته‌اند شاخص کل رشد قابل‌توجهی را ثبت می‌کند.

سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیم‌بندی می‌کند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفته‌شده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه می‌گردد و از آن به عنوان شاخص بازار اول و بازار دوم یاد می‌گردد.

شاخص کل هم‌وزن:

شیوه محاسبه شاخص کل هم‌وزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده می‌گردد. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکت‌ها چه اندازه‌ای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمت‌ها اثر بااهمیتی در محاسبات دارند. با لحاظ توضیحات فوق مجدداً به محاسبه شاخص هم‌وزن می‌پردازیم:

سال ۱۳۶۹:

سهم الف: ۱۰۰۰ ریال

سهم ب: ۳۰۰۰ ریال

سهم پ: ۲۰۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۶۹:

((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰

سال ۱۳۷۰ :

سهم الف: ۲۰۰۰ ریال

سهم ب: ۲۷۵۰ ریال

سهم پ: ۲۵۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:

((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید که شاخص هم‌وزن رشد قابل‌توجه‌تری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان می‌دهد.

تفاسیر مهم هم‌زمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هم‌وزن:

در بازار بورس تفاسیر هم‌زمان شاخص قیمت کل و شاخص هم‌وزن بسیار رایج است.

 زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هم‌وزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشته‌اند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.

 زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هم‌وزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزول کرده‌اند و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایه‌گذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.

 اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبه‌رو شده است و اگر این موضوع براتی چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است شاهد این تفسیر ایجاد گردد که بازار به سمت رکود پیش می‌رود.

 اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی می‌شوند و رخداد این حالت در طی چند روز می‌تواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماه‌های آتی را بدهد.

شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. لازم به ذکر است که سود حاصل از سرمایه‌گذاری در بازار بورس از دو محل است:

 سود نقدی مصوب مجامع

 سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش می‌دهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور می‌گردد.

انواع شاخص های بورس

شاخص بازده نقدی چیست؟

این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه می‌نماید و از این دریچه بازدهی ناشی از کلیه سودهای پرداختی توسط شرکت‌های بورسی را محاسبه می‌نماید. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول نماید به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت می‌گردد و در این حالات نبایستی خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معامله‌گری خود را اصلاح نماییم.

شاخص صنعت و شاخص مالی:

پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشاره‌کنیم که شرکت‌ها را بر اساس ماهیت فعالیتشان می‌توان تقسیم‌بندی کرد. شرکت‌های تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکت‌های بورسی را شامل می‌شوند. بیش از ۶۰ درصد شرکت‌های فعال در بورس را شرکت‌های تولیدی تشکیل می‌دهند. هم‌چنین مشاوره مالی و شرکت‌های تأمین سرمایه جزو خدمات مالی محسوب می‌شوند. شرکت‌های حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکت‌های حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیم‌بندی می‌کنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فن‌آوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیم‌بندی می‌گردند. لازم به ذکر است که شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکت‌های فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه می‌گردند و تفاوت آن‌ها با شاخص مزبور در تعداد شرکت‌های حاضر در آن صنعت است.

شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :

عموماً برخی از شرکت‌های حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکت‌های سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته می‌شود و سهام تحت مالکیت آن‌ها معمولاً جزو سهامی به حساب نمی‌آید که به صورت فعال در بازار معامله شود. شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایه‌گذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمی‌گردد.درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده می‌شود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه می‌کند که توسط سرمایه‌گذاران خرد مورد معامله قرار می‌گیرد. شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌گردد.

انواع شاخص های بورس

برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ می‌گردد در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌گردد. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیک‌تر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایین‌تر باشد به نظر می‌رسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعی‌تر باشد.

شاخص ۵۰ شرکت برتر:

سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یک‌بار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه می‌نماید. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را ارائه می‌نماید. بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکت‌های لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ می‌گردند.

شاخص ۳۰ شرکت بزرگ‌تر:

بزرگی شرکت‌ها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه می‌شود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته می‌شود:

قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت

۳۰ شرکت بزرگ‌تر شامل شرکت‌هایی می‌شود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگ‌تر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد می‌نماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگ‌تر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی می‌دهند.

کلام آخر:

در بالا به تشریح مهم‌ترین شاخص‌های محاسبه شده در سازمان بورس پرداختیم. نکته مهم و حیاتی پیرامون شاخص این هست که با استفاده از تحلیل شاخص‌ها صرفاً می‌توان یک دیدگاه کلی از وضعیت جاری بازار کسب کرد و اینکه برای ارزیابی تغییر وضعیت در بازار (برای مثال از رکود به رونق) باید رفتار شاخص را طی چندین روز و یا چندین هفته بررسی کرد تا بتوان به نتیجه قطعی دست یافت.

چگونه می توان با محاسبه شاخص بورس، هوشمندانه سرمایه گذاری کرد؟

چگونه می توان با محاسبه شاخص بورس، هوشمندانه سرمایه گذاری کرد؟

بررسی بازدهی و قیمت یک شرکت، آن هم قبل از انجام سرمایه گذاری، یکی از کارهایی است که هر سرمایه‌گذار، تحلیل‌گر یا علاقه‌مند به بازار بورس باید انجامش دهد. وقتی سخن از بررسی یک شرکت در میان باشد، کار ساده است. اما وقتی قرار باشد چندین و چند شرکت را یک جا بررسی کنیم، کار دشوار می‌شود و ریزه‌کاری حساب و کتاب از دستمان در می‌رود. در این شرایط به ابزاری نیاز داریم که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی را در میان شرکت‌های مورد نظرمان به خوبی نمایش دهد. در بازار سهام این ابزار «شاخص» نام‌گذاری شده است. در این مقاله شیوه محاسبه شاخص بورس را با تمام جزئیات برایتان توضیح می‌دهیم.

محاسبه شاخص بورس بر چه اساسی انجام می‌شود؟

شاخص‌ها یا نماگر‌ها در واقع ابزارهایی هستند که تصویری کلی نسبت به شرایط عمومی قیمت، بازدهی تمامی شرکت‌های بورسی یا گروه خاصی از آن‌ها را در اختیار تحلیل‌گر قرار می‌دهند. به همین دلیل می‌توان شاخص را این‌گونه تعریف کرد: «شاخص، نماگری‌ است که نشان‌دهنده‌ سطح عمومی پارامتری مشخص (معمولا قیمت یا بازدهی) در میان گروهی از متغیر‌های مورد بررسی (تمام یا گروهی از شرکت‌ها) است». با توجه به تعریف بالا می‌توان شاخص را ‌بر اساس پارامتری مشخص مورد بررسی قرار داد که در این‌صورت با شاخص قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی و شاخص بازده نقدی سر و کار خواهیم داشت. همچنین برای محاسبه شاخص بورس می‌توان آن را از جنبه متغیر‌های مشخص نیز بررسی کرد؛ در چنین مواردی باید از شاخص‌های صنعت و مالی ۵۰ شرکت فعال‌تر استفاده کرد. در ادامه‌ این مقاله، چگونگی محاسبه شاخص‌ قیمت بورس، شاخص قیمت و بازده نقدی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

شاخص قیمت چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ شاخص قیمت با نام اختصاری «TEPIX» به بورس تهران راه یافت. در آن زمان این شاخص تنها قیمت سهام ۵۲ شرکت فعال در بورس را در برمی‌گرفت. شاخص قیمت، نشانگر وضعیت عمومی قیمت سهام شرکت‌ها است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه می‌شود.

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
Dt= عدد پایه در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است
Pio= قیمت شرکت i ام در زمان مبدأ
qio= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان مبدأ
n= تعداد شرکت‌های مشمول شاخص

در واقع شاخص قیمت، نوعی میانگین وزنی است که در آن وزن به صورت تعداد سهام منتشر شده‌ همه‌ شرکت‌های بورسی تعریف می‌شود. چنین موضوعی باعث تاثیرگذاری بیشتر شرکت‌های بزرگ در این شاخص می‌شود. اگر در زمان محاسبه شاخص قیمت، نماد شرکتی بسته باشد، قیمت آخرین معامله، مبنای محاسبه شاخص بورس قرار می‌گیرد.

منظور از شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

در فروردین ماه سال ۱۳۷۷ شاخص دیگری با نام «شاخص قیمت و بازده نقدی» با نام اختصاری «TEDPIX» به بورس تهران راه یافت که امروزه به آن «شاخص کل» می‌گویند. در این شاخص، علاوه بر قیمت، بازده نقدی (DPS) سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد و به همین دلیل می‌توان تغییرات شاخص کل را بیانگر بازدهی کل بازار بورس دانست. برای محاسبه شاخص بورس می‌توان مطابق فرمول زیر عمل کرد:

 

محاسبه شاخص بورس

Pit= قیمت شرکت i ام در زمان t
qit= تعداد سهام منتشر شده شرکت i ام در زمان t
RDt= پایۀ شاخص قیمت و بازده نقدی در زمان t که در زمان مبداء برابر ∑pioqio بوده است

در بخش‌های قبلی با مفهوم ریاضی شاخص آشنا شدید. اجازه بدهید برای درک بهتر مفهوم شاخص کل، مثالی برایتان بزنیم. تصور کنید که شما از هر شرکت بورسی متناسب با تعداد کل سهام آن شرکت‌ها، سهم خریده‌اید؛ بنابراین هر تغییر در شاخص کل با بازدهی سبد سرمایه‌گذاری شما برابر خواهد بود. مثلا ۳ درصد افزایش در شاخص کل، باعث می‌شود تا سبد سهام شما به اندازه‌ ۳ درصد رشد کند. هنگام بررسی و محاسبه شاخص بورس باید به این نکته توجه کرد که اعداد شاخص به تنهایی نمی‌توانند اطلاعات زیادی درباره‌ وضعیت کلی بازار در اختیار ما بگذارد. برای گرفتن بهترین نتیجه، اعداد شاخص باید در یک دوره زمانی مشخص – معمولا یک‌ساله – مورد بررسی قرار بگیرند.

شاخص آزاد شناور (TEFIX)

سهام شرکت‌های بورسی توسط دو گروه از خریداران یا فروشندگان، مورد معامله قرار می‌گیرد. گروه اول سهامداران حقیقی یا افرادی هستند که در بازار سرمایه فعالیت دارند و گروه دوم افراد حقوقی یا شرکت‌هایی هستند که در این بازار معامله انجام می‌دهند. برای مثال ممکن است سهام یک شرکت توسط شرکت دیگری (فرد حقوقی) خریداری شود.

معمولا شرکت‌‌ها یا افراد حقوقی، با سرمایه زیادی که دارند، هم از لحاظ ارزشی و هم تعداد، دارای سهام بیشتری نسبت به افراد حقیقی هستند. در نتیجه تاثیر آن‌ها در تغییرات بازار بیشتر خواهد بود. با توجه به این موضوع، به تعداد سهامی که در بازار سرمایه، در اختیار سهامداران حقیقی است و مرتباً در بازار خرید و فروش می‌شود، سهام شناور آزاد گفته می‌شود. ارزش میانگین این سهام به عنوان شاخص سهام آزاد شناور به کار گرفته می‌شود. به این ترتیب هر چه میزان یا درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایه‌گذاران، جذابیت بیشتری برای شرکت در بازار مالی وجود دارد. با توجه به این موضوع، شاخص آزاد شناور درست به مانند شاخص کل محاسبه شده ولی به جای تعداد کل سهام از سهام آزاد شناور استفاده می‌شود.

چرا شاخص کل هم وزن ایجاد شد؟

هنگام محاسبه‌ شاخص کل، مقدار سرمایه و بزرگ بودن برخی شرکت‌ها سبب تاثیر بیشتر آن‌ها بر شاخص کل خواهد شد. به همین دلیل برخی کارشناسان و تحلیل‌گران معتقدند که شاخص کل، معیار مناسبی برای سنجش وضعیت کلی بازار سهام نیست. برای رفع این مشکل شاخص دیگری با نام «شاخص کل هم وزن» معرفی ‌می‌شود. در محاسبه شاخص کل هم وزن، تمام شرکت‌های بورسی با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل حضور دارند. در نتیجه، نوسانات شرکت‌های کوچک و بزرگ به اندازه مساوی در تغییرات شاخص کل هم وزن سهیم خواهند بود.

نکات مهم در رابطه با شاخص کل

افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری سهام همه شرکت‌های حاضر در بورس نیست، همان‌طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت‌ها در بورس نیست، زیرا همان‌گونه که گفته شد، شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است و چه‌بسا، در برخی موارد، علیرغم رشد قابل‌توجه شاخص کل بورس، برخی سهام با افت قیمت مواجه شده و سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخی سرمایه‌گذاران که سهام ارزنده‌ای را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولی به دست می‌آورند. بنابراین، سرمایه‌گذاران نباید صرفاً با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسی کامل در خصوص ارزش ذاتی سهام، اقدام به سرمایه‌گذاری در بورس کنند و حتی در شرایط رشد مستمر شاخص‌ کل نیز در انتخاب سهام، کاملاً دقت کنند.

ارتباط بین شاخص کل و سبد سهام است. یکی از اصول بسیار مهم سرمایه‌گذاری در بورس، تشکیل سبد سهام متنوع است. هر اندازه سبد سهام یک سرمایه‌گذار، متنوع‌تر و به ترکیب سهام شرکت‌های موجود در بورس نزدیک‌تر باشد، بازدهی آن سرمایه‌گذار نیز به متوسط بازدهی کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده می‌شود، نزدیک‌تر خواهد بود تا آنجا که اگر فردی بتواند ترکیب سهام موجود در سبد سهام خود را به‌طور کامل، منطبق بر ترکیب تمامی سهام حاضر در بورس کند، بازدهی وی نیز به‌طور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد ۳۰ درصدی شاخص، وی نیـز حدودا ۳۰درصد سود به دست خواهد آورد.

این نوع از سرمایه گذاری،  به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط است و سرمایه‌گذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایه‌گذاری فرد سعی می‌کند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا می‌رود و با پایین آمدن آن ضرر می‌کند.

سایر شاخص های بورس

در بورس اوراق بهادار تهران، شاخص‌های دیگری نظیر شاخص قیمت مالی، شاخص قیمت صنعت، شاخص قیمت به تفکیک هر صنعت و شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعال‌تر وجود دارد. هر یک از این شاخص‌ها در واقع یک زیر شاخص از کل بازار سرمایه است. به عنوان مثال تغییرات شاخص صنعت بیانگر میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در شرکت‌های تولیدی است و تغییرات شاخص مالی نیز بیانگر میانگین بازدهی سرمایه‌گذاران در گروه خدمات مالی و سرمایه‌گذاری است.

مفهوم نسبت قیمت به ارزش دفتری(P/B) در تحلیل بنیادی

مفهوم نسبت قیمت به ارزش دفتری(P/B) در تحلیل بنیادی

در این مطلب در خصوص یکی از مباحث مهم در تحلیل بنیادی آموزشی را خدمت شما ارائه خواهیم داد.

نسبت P/B برابر است با حاصل تقسیم ارزش بازار یک سهم(Price) به ارزش دفتری آن(Book value)

 ارزش دفتری هر سهم عبارت است از حاصل تقسیم ارزش ویژه (مجموع حقوق صاحبان سهام)یک شـرکت بـه تعداد سهام آن‌ که نشان‌دهنده ارزش تاریخی(ترازنامه‌ای) شرکت است.از طرفی ارزش بازار انعکاسی از انتظارات سهامداران از وضعیت آتی شرکت است.در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به عملکرد گذشته و دورنمای آتی شرکت را بیان می‌کند.

در شرایطی که درآمد(EPS) هر سهم مقداری منفی است و یا بسیار متغیر بوده و به‌طور غیرمعمول بزرگ و یا کوچک باشد،ارزش دفتری هر سهم که در اغلب موارد مثبت است و چندان متغیر نیست،اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و این نسبت کمک زیادی در برآورد وضعیت شرکت به ما می‌کند.

مثال:در شکل زیر حقوق صاحبان سهام شرکت ایران‌خودرو از آخرین ترازنامه شرکت(۳ ماهه سال ۹۴) استخراج شده است:

مفهوم نسبت قیمت به ارزش دفتری(P/B) در تحلیل بنیادی

برای محاسبه نسبت (P/B)  ابتدا ارزش دفتری هر سهم شرکت را محاسبه می‌کنیم که برابر است با حقوق صاحبان سهام شرکت تقسیم‌بر تعداد سهام شرکت:

ریال ۱۲۴۷= ۱۴۹۶۲۵۲۸۰۰۰۰۰۰/۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰

ارزش بازار هر سهم ایران‌خودرو نیز در حال حاضر ۲۰۲۳ ریال است.درنتیجه P/B هر سهم ایران‌خودرو برابر خواهد شد با:

                                          ۲۰۲۳/۱۲۴۷=۱٫۶۲  

این عدد به این معنا است که قیمت بازاری هر سهم ایران خودرو ۱٫۶۲ برابر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام آن(به ازای هر سهم) است.

مفهوم نسبت قیمت به فروش(P/S) در تحلیل بنیادی

مفهوم نسبت قیمت به فروش(P/S) در تحلیل بنیادی

مفهوم نسبت قیمت به فروش(P/S) در تحلیل بنیادی

در این مطلب در خصوص یکی از مباحث مهم در تحلیل بنیادی آموزشی را خدمت شما ارائه خواهیم داد.

نسبت P/S برابر است با نسبت قیمت بازار(price)  هر سهم به فروش(sale) هر سهم.اعتقاد بر این است که رشد فروش ثابت و قوی وسیله‌ای برای رشد شرکت است،بدین معنی که رشد شرکت باید از رشد فروش آغاز شود.در شرکت‌هایی که زیان و یا جریان نقدی منفی دارند و یا در شرکت‌های رشد یافته سیکلی و با سود نزدیک به صفر ،این نسبت می‌تواند کمک بیشتری برای داشتن برآورد صحیح نسبت به شرکت به ما بکند.

به‌طورکلی نیز با توجه به امکان دستکاری کمتر فروش نسبت به سود و همچنین پایداری بیشتر فروش نسبت به سود و جریان نقدی،محاسبه این نسبت می‌تواند دقت تحلیل و ارزیابی شرکت مورد نظر را افزایش دهد.

مثال:در شکل زیر مقدار فروش شرکت ایران‌خودرو از آخرین صورت سود و زیان شرکت (۳ماهه ۹۴) استخراج شده است:

مفهوم نسبت قیمت به فروش(P/S) در تحلیل بنیادی

برای محاسبه نسبت (P/S) ابتدا مقدار فروش به ازای هر سهم را محاسبه می‌کنیم:

   ۳۱۲۵۳۳۲۰۰۰۰۰۰۰/۱۲۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰=۲۶۰۴

ارزش بازار هر سهم ایران‌خودرو نیز در حال حاضر ۲۰۲۳ ریال است.درنتیجه P/S هر سهم ایران‌خودرو برابر خواهد شد با:

۲۰۲۳/۲۶۰۴=۰٫۷۷

عدد ۰٫۷۷ محاسبه شده در بالا به این معنی است که قیمت هر سهم ۰٫۷۷ برابر فروش به ازای هر سهم شرکت است. این نسبت هر چه کمتر باشد می تواند بیانگر پایین بودن قیمت سهم باشد

نکته هایی در نسبت P/E نهفته است

نکته هایی در نسبت P/E نهفته است

نکته هایی در نسبت P/E نهفته است

همان گونه که از نام آن پیدا است، برای محاسبه P/E آخرین قیمت روز سهام یک شرکت به سود هر سهم (EPS) آن تقسیم می‌شود. غالبا P/E در تاریخ‌هایی محاسبه می‌شود که شرکت‌ها اطلاعات EPS (معمولا سه ماهانه)  را افشا می‌کنند.

به لحاظ نظری،P/E یک سهم به ما می‌گوید که سرمایه‌گذاران چند ریال حاضرند به ازای هر ریال سود یک شرکت پرداخت نمایندبه همین جهت به آن ضریب سهام نیز می‌گویند. به عبارت دیگر اگر P/E یک سهم ۲۰ باشد، به این معنی است که سرمایه‌گذاران حاضرند ۲۰ ریال برای هر ریال از سود این سهم (که شرکت تولید می‌کند) بپردازند.

نکته هایی در نسبت P/E نهفته است

همه چیز یا به عبارتی حرف آخر را درباره ارزش سهم نمی‌گوید، اما برای مقایسه شرکت‌های یک صنعت، کل بازار یا روند تاریخی P/E یک شرکت سودآور است.

به یاد بسپارید که :

  p/e -1  یک نسبت است و از تقسیم P یا PRICE یا قیمت روز سهم به EPS یا E یا سود هر سهم به دست می‌آید.  -۲  سه نوع EPS به نام‌های EPS دنباله دار، آینده و میانگین وجود دارد.  -۳  به لحاظ تاریخی، میانگین P/E‌ها در بازه ۲/۳ _ ۲/۱۳ قرار می‌گیرد.  -۴  به لحاظ نظری، P/E یک سهم به ما می‌گوید که سرمایه‌گذاران حاضرند چند ریال به ازای هر ریال سود بپردازند.۵ -۵  تفسیر بهتری از P/E این است که آن بازتاب خوشبینی بازار از آینده رشد یک شرکت است. p/e  -۶  در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهتری برای ارزش گذاری یک سهم است.  -۷ بدون در نظر گرفتن نرخ‌های رشد صنعت، صحبت از بالا یا پایین بودن P/E یک شرکت بی معناست.  -۸ تغییر در اصول حسابداری شامل وجود چندین روش مجاز برای سود (EPS) تجزیه و تحلیل P/E را دشوار می‌کند. -۹ ‌‌ها عموما در زمان تورم حاد پایین تر می‌آیند.  -۱۰ تفاسیر بسیاری پیرامون دلیل پایین بودن P/E یک شرکت وجود دارد.  -۱۱ تنها به اتکای ضریب P/E اقدام به خرید و فروش سهام نکنید.

نسبت P/E چیست؟ هر چیزی که باید درباره نسبت P/E بدانید

نسبت p/e چیست؟

اگر شما حتی برای مدت کمی در بورس فعالیت کرده باشید، حتما جملاتی مثل: p/e این سهم پایینه، p/e این سهم چندوقته خیلی بالا رفته، p/e این سهم خیلی مناسبه و…. به گوش شما خورده است. نسبت p/e یکی از اصطلاحاتی است که کاربرد زیادی در بین سرمایه گذاران بورس دارد. برای بسیاری از افرادی که آشنایی زیادی با این نسبت ندارند سوال است که این نسبت p/e چیست و چرا انقدر در بین سرمایه گذاران بورس کاربرد دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم مقاله ای در این باره در خانه سرمایه بنویسیم و مفهوم p/e را به صورت ساده برای شما شرح دهیم. پس اگر علاقه مند به آشنایی بیشتر با نسبت p/e هستید در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

نسبت p/e به چه معناست؟

یکی از فاکتورهایی که همیشه در بین سرمایه گذاران بورس کاربرد زیادی دارد نسبت p/e است. هر کدام از سرمایه گذاران به نوعی از این نسبت استفاده می کنند. برخی آن را درست و بسیاری نیز به شکل اشتباه مورد استفاده قرار می دهند. برای اینکه بتوانید از این نسبت به درستی استفاده کنید باید با مفهوم و کارکرد آن آشنایی پیدا کنید. به طور خلاصه نسبت p/e خلاصه شده عبارت price تقسیم بر eps است: price / earning per share = P/E

در فارسی اصطلاحا به نسبت p/e نسبت قیمت به درآمد نیز گفته می شود (کلمه price به معنی قیمت و کلمه eps به معنی سود هر سهم است). اگر با مفهوم eps آشنایی ندارید می توانید مقاله تفاوت eps و dps چیست را مطالعه کنید. حال سوال اینجاست که این نسبت چه چیزی به ما می گوید.

نسبت p/eمفهوم نسبت p/e

نسبت p/e در واقع انتظارات سرمایه گذاران از بازدهی آینده یک دارایی را به ما نشان می دهد.به این معنی که یک سرمایه گذار حاضر است به ازای هر ۱ ریال بازدهی (در این مقاله بازدهی از سهام) که بدست می آورد، چند ریال پرداخت کند. برای درک بهتر این مفهوم به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید شما ۱ میلیون تومان در بانک سپرده گذاری می کنید. بانک به شما می گوید که به ازای این پولی که شما سپرده گذاری کرده اید سالیانه ۲۰% سود به شما پرداخت می کند. یعنی در ازای ۱ میلیون تومان سپرده گذاری شما، سالیانه ۲۰۰ هزار تومان سود به شما پرداخت می کند. برای اینکه در این مثال p/e را محاسبه کنید باید قیمتی که یرداخت می کنید (یعنی ۱ میلیون تومان) را به سودی که بدست می آورید (یعنی ۲۰۰ هزار تومان) تقسیم کنید: ۵ = ۲۰۰,۰۰۰ / ۱۰۰۰,۰۰۰

پس در این مثال p/e سود بانکی برابر با ۵ شده است. اینجا p/e برابر ۵ به این معنی است که شما حاضر شده اید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت می کنید ۵ ریال پرداخت بکنید. برخی نیز اینگونه تفسیر می کنند که اگر p/e برابر ۵ است به این معنی است که ۵ سال زمان می برد تا سرمایه شما از طریق بازدهی های بدست آمده برگردد.

نسبت p/e در بورس

در بورس نیز مفهوم کلی p/e شبیه به همین مثالی است که گفته شد. مثلا فرض کنید شرکتی در حال حاضر ۲۰۰ تومان قیمت دارد و eps (سودی) که برای سال جاری پیش بینی کرده است برابر با ۵۰ تومان است. برای محاسبه p/e این شرکت قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم می کنیم: ۴ = ۵۰ / ۲۰۰

اینجا نیز p/e برابر ۴ به این معنی است که سرمایه گذاران بورس حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سودی که این شرکت دارد ۴ ریال پرداخت کنند. در شکل زیر آخرین p/e شرکت فولاد مبارکه اصفهان با توجه به سودی که پیش بینی کرده برابر با ۸٫۸۴ است. این عدد از تقسیم قیمت فولاد به eps آن بدست آمده است.

نسبت p/e

این مفهوم کلی نسبت p/e است. اما این عدد فقط انتظارات سرمایه گذاران از آینده سهم را به ما نشان می دهد. ولی نمی گوید که چرا سرمایه گذاران حاضر هستند برای هر ۱ ریال سود این شرکت ۸٫۸۴ ریال پرداخت کنند. همچنین به ما نمی گوید که این انتظارات سرمایه گذاران درست است یا نه. در اینجا هرچه قیمت سهم بالاتر برود p/e نیز افزایش پیدا می کند و برعکس. حال باید ابتدا ببینیم که اصلا p/e باعث بالا و پایین شدن قیمت می شود و یا اینکه تغییر قیمت باعث بالا و پایین شدن p/e می شود. به همین دلیل لازم است ابتدا یک آشنایی با کاربرد این نسبت و همچنین انواع آن داشته باشیم.

نسبت p/e چه کاربردی دارد؟

اگر بخواهیم در یک جمله و خیلی ساده بگوییم که p/e چه کاربردی دارد، می توان گفت این نسبت یکی از ابزارهایی است که برای ارزش گذاری سهام مورد استفاده قرار می گیرد. تاکید می کنیم این نسبت فقط یکی از ابزارهای ارزش گذاری سهام است، نه تنها ابزار ارزش گذاری. اما چگونه از این نسبت برای ارزش گذاری استفاده می شود؟ یکی دیگر از نام های این نسبت، ضریب سهام است. برای ارزش گذاری با استفاده از p/e باید عکس رابطه ای که توضیح دادیم مورد استفاده قرار بگیرد. به این شکل که یک p/e برای سهم محاسبه می شود، سپس در سود آن ضرب می شود و ارزش آن سهم بدست می آید: P/E * eps = price

وقتی شما ارزش سهم را با این روش محاسبه می کنید، باید ببینید که قیمت آن سهم در بازار بیشتر از قیمت محاسباتی شماست یا کمتر. اگر قیمت سهم در بازار بیشتر از این عدد باشد، یعنی آن سهم ارزنده نیست. ولی اگر قیمت سهم در بازار کمتر از این عدد باشد، به این معنی است که آن سهم ارزنده است و قابلیت رشد دارد. نکته ای که اینجا وجود دارد این است که تمام این موارد به این بستگی دارد که شما نسبت p/e را به درستی محاسبه کنید. در غیر این صورت ارزشی که برای سهام بدست می آورید اشتباه خواهد بود. نحوه محاسبه نسبت p/e یک بحث مفصل و تخصصی است که از حوصله این مقاله خارج است.

مثال برای ارزش گذاری سهم با استفاده از نسبت p/e

فرض کنید که شما با استفاده از روش های محاسبه p/e، این نسبت را برای شرکتی ۶ محاسبه کرده اید. سود (eps) این شرکت نیز برابر با ۱۰۰ تومان است. با استفاده از روشی که توضیح دادیم. ارزش این شرکت برابر است با: تومان ۶۰۰ = ۱۰۰ * ۶

حال اگر قیمت روز این سهم در بازار ۵۰۰ تومان باشد،یعنی این سهم ارزنده است و جا دارد که تا قیمت ۶۰۰ تومان رشد بکند. پس می توان اقدام به خرید آن کرد. ولی اگر قیمت آن در بازار مثلا ۷۰۰ تومان باشد به این معنی است که این سهم گران است و جا دارد که تا ۶۰۰ تومان افت بکند. پس نباید این سهم را خرید. همانطور که گفته شد تمام این موارد و استراتژی ها مستلزم این است که شما p/e سهم را به درستی محاسبه کرده باشید.

انواع p/e

p/e دنباله دار: این نوع از p/e ساده ترین شکل و همان است که در مثال ابتدای مقاله برای شما توضیح دادیم. نحوه محاسبه آن به این شکل است که قیمت روز سهم بر سود (eps) آن تقسیم می شود و p/e سهم بدست می آید. این نسبت نشان می دهد که سرمایه گذاران حاضر هستند به ازای هر ۱ ریال سود شرکت، چند ریال پرداخت کنند. پس هر چقدر قیمت سهام تغییر بکند این نسبت نیز به دنبال آن تغییر خواهد کرد.

p/e برآوردی: به این نوع از p/e، تحلیلی یا پیشتاز هم گفته می شود. این نسبت با استفاده از روش های خاص و با در نظر گرفتن عواملی از قبیل نرخ رشد سود شرکت، نرخ بهره بانکی، تورم و …. محاسبه می شود. این نسبت همانی است که در ارزش گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. بعد از محاسبه آن، نسبت را در سود (eps) برآوردی سال آینده شرکت ضرب می کنیم و ارزش شرکت بدست می آید. اگر سود شرکت نیز توسط ما تحلیل شود و خود سود اعلامی شرکت مورد استفاده قرار نگیرد، این کامل ترین نوع ارزش گذاری بر مبنای p/e خواهد بود.

تفاوت بین p/e دنباله دار و p/e تحلیلی چیست؟

اگر خیلی ساده بخواهیم تفاوت این دو را بررسی کنیم باید بگوییم p/e دنباله دار آن چیزی است که در حال حاضر برای یک سهم وجود دارد. ولی p/e تحلیل آن p/e است که ما انتظار داریم سهم به آن برسد. مثلا p/e سهمی در بازار ۵ است (p/e دنباله دار) و ما تحلیل کرده ایم که p/e آن باید ۶ باشد (p/e تحلیلی). پس انتظار داریم که قیمت آن سهم رشد بکند تا به آن نسبت p/e مورد انتظار ما برسد.

p/e بالا و p/e پایین نشان دهنده چه چیزی هستند

همانطور که در کتاب تکنیک های ساده و کاربردی در تحلیل بنیادی اشاره شده است، اگر مفهوم ۲ نوع p/e را به خوبی درک کرده باشید، می توانید متوجه شوید که چرا در بازار p/e برای بعضی از سهم های بازار بالا و برای بعضی سهم های دیگر پایین است. وقتی p/e یک سهم بالاست، نشان دهنده این است که بازار توقع دارد که سود آن شرکت در آینده رشد پیدا بکند. اگر انتظار بازار درست باشد وقتی سود شرکت زیاد شود، مخرج فرمول محاسبه p/e نیز بزرگ شده و در نتیجه نسبت p/e سهم مجددا متعادل می شود. همچنین اگر p/e یک سهم پایین باشد، نشان دهنده این است که بازار انتظار دارد در آینده سود آن شرکت کاهش پیدا کند. اگر انتظار بازار درست باشد، وقتی سود شرکت کم شود، مخرج فرمول محاسبه p/e کوچک می شود و در نتیجه نسبت p/e مجددا متعادل می شود.

نسبت p/eنکاتی درباره p/e در بورس

    • یکی از تاثیر گذار ترین آیتم های موثر در نسبت p/e یک شرکت سود یا eps آن شرکت است. وقتی شرکت ها برای محاسبه سود خود از روش های مختلف حسابداری استفاده می کنند، ممکن است این سود تحت تاثیر قرار بگیرد و کمتر یا بیشتر از مقدار واقعی خود نشان داده شود. پس باید این نکته را مد نظر خود قرار دهید.
  • نسبت های p/e بالا یا پایین همیشه نشان دهنده ارزنده بودن و یا گران بودن سهم نیستند. بلکه همانطور که گفته شد بالا یا پایین بودن این نسبت، توقع بازار از آینده شرکت و سودآوری آن را نشان می دهد. در بسیار از موارد بازار اشتباه می کند، شما نباید به انتظار بازار بسنده کنید. سعی کنید خودتان نحوه صحیح محاسبه p/e را یاد بگیرید و از آن استفاده کنید.
  • p/e یک ابزار مناسب برای ارزش گذاری شرکت است، ولی به تنهایی کافی نیست. بهتر است برای خرید سهام علاوه بر استفاده از این نسبت کاربردی، ابزارهای بیشتری را نیز مورد استفاده قرار دهید.
  • برای شرکت هایی که سود ندارند و اصطلاحا زیانده هستند، محاسبه p/e عملا کاربردی ندارد. چرا که این نسبت از تقسیم قیمت به درآمد بدست می آید. وقتی که سود یک شرکت منفی است یعنی آن شرکت درآمدی نداشته است. پس نسبت p/e منفی نداریم! برای ارزش گذاری شرکت هایی که اینگونه هستند از روش های دیگری استفاده می شود.