سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم
سبزبنا

سبزبنا

مختصص باشیم

تفاوت بورس و فرابورس چیست؟

تفاوت بورس و فرابورس چیست؟

بازارهای مالی تشکیلات پیچیده ‌ای هستند که ساختار اقتصادی و سازمانی خاص خود را دارند و نقش مهمی در قیمت گذاری بازار ایفا می‌کنند. به طور گسترده، به هر بازاری که در آن معاملات اوراق بهادار صورت می‌گیرد، از جمله بازار سهام، بازار اوراق ‌قرضه، بازار فارکس و بازار مشتقات، بازارهای مالی گفته می‌شود. بازارهای مالی برای عملکرد صحیح اقتصاد سرمایه داری بسیار حیاتی هستند. امروزه بسیاری از بازارهای مالی در سراسر جهان (مانند بازارهای سهام) معاملات خود را از طریق بورس انجام می‌دهند. به بیان ساده، بورس محلی است که در آن بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان یا خریداران و فروشندگان، معامله‌ای صورت می‌گیرد. برای روشن شدن این موضوع ابتدا به تفکیک به هر ۲ بازار می پردازیم و سپس تفاوت بورس و فرابورس را خواهیم گفت.

بازار بورس

در بازار بورس، دارایی‌های مختلفی اعم از دارایـی مالی و دارایی واقعی مورد معامله قرار می‌گیرند. به بورسی که در آن دارایی‌های مالی یا اصطلاحاً دارایی‌های کاغذی (اسنادی مانند سهام و اوراق مشارکت) خرید و فروش می‌شود، بورس اوراق بهادار و به بورسی که در آن دارایی‌های واقعی یا کالاهای فیزیکی مورد معامله قرار می‌گیرند، بورس کالا گفته می‌شود. نوع دیگری از بورس هم به نام بورس ارز وجود دارد که در آنجا، پول رایـج کشورها خرید و فروش می‌شوند (اما هنوز در کشور ما این بورس راه‌اندازی نشده است). بورس اوراق بهادار، یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکت‌ها، اوراق قرضه دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام می‌شود. خرید و فروش اوراق بهادار در ایران نیز به‌طور رسمی و دائمی در محلی معین به نام بورس اوراق بهادار تهران انجام می‌شود. تعیین قیمت هر سهم در این بازار بر مبنای عرضه و تقاضای آن است، یک سرمایه‌گذار می‌تواند با هر مقدار سرمایه‌ای وارد بورس شود و در سهم شرکت‌های موجود سرمایه‌گذاری کند.

بازار فرابورس

بازار فرابورس ایران نیز در آبان سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد که این بازار دارای ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس است، اما شرایط پذیرش و معامله در آن ساده‌تر است تا اهرمی کمک‌کننده به تامین مالی اقتصاد کشور باشد. از مهم‌ترین وظایف این بازار، ساماندهی و هدایت بخشی از بازار سرمایه است که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را نداشته و یا تمایل به ورود سریع‌تر به بازار را دارند. علاوه بر این‌که انواع متنوعی از اوراق بهادار در بازار فرابورس قابل معامله هستند، ورود به آن نیز نیازمند شرایط و الزامات کمتری است. سازوکارهایی ساده‌تر و تنوع در شرایط پذیرش شرکت‌ها در فرابورس ایران، امکانی را فراهم کرده تا بنگاه‌های اقتصادی بتوانند با کسب حداقل شرایط و در سریع‌ترین زمان ممکن، به این بازار مالی وارد شده و از تمامی مزایای شرکت‌های پذیرفته شده در بازار مبادلات اوراق بهادار بهره‌مند شوند. فرابورس دارای پنج بازار است با نام‌های بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار ابزارهای نوین مالی و بازار پایه.

بــازار سهام فرابورس ایران شامل بازارهای اول، دوم و پایه است. سهام شرکت‌هایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دو مبادله می‌شوند و شرکت‌هایی که این شرایط را نداشته باشند می‌توانند در بازار پایه معامله شوند. در بازار اول، شرکت‌های سهامی عام که طبق دستورالعمل پذیرش موفق بــه احراز شرایط لازم شده باشند، مجاز بــه انجام معاملات سهام خود خواهند بـود. در بازار دوم، همانند بازار اول معاملات سهام شرکت‌های سهامی عام انجام می‌شود؛ اما شرایط پذیرش در این بازار، منعطف‌تر از بازار اول است. بازار پایه فرابورس نیز، به‌منظور ایجاد قابلیت نقل و انتقال سهام شرکت‌های سهامی عام که در بورس یا سایر بازارهای فرابورس پذیرش نشده‌اند، ایجاد شده است. در این بازار اکثر شرکت‌های سهامی می‌توانند حضور داشته باشند.

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

این اندیکاتور اولین بار توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda درسال ۱۹۳۰  طراحی شده است  . در نگاه اول این اندیکاتور کمی پیچیده به نظر می رسد اماجزء اندیکاتورهای پرکاربرد و مفید محسوب می گردد و سیگنال هایی که از آن بدست می آید به خوبی تعریف شده است .  Ichimoku Kinko Hyo ترجمه شده one look equilibrium chart می باشد . مفهوم این جمله اگر بخواهیم بیان کنیم به این صورت است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار می توانند روند را شناسایی کنند سپس به دنبال سیگنال های خرید و فروش باشند

کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو

  1. شناسایی روند سهم
  2. بررسی نقاط حمایت و مقاومت
  3. شناسایی جهت و قدرت روند
  4. بدست آوردن اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
  5. سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهم
  6. مشخص کردن حد ضرر
  7. شناسایی نقاط برگشت قیمت سهم

نحوه اضافه کردن اندیکاتور در نرم افزار

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

همان طور که در تصویر بالا مشخص است ، در قسمت اندیکاتورها و در بخش اندیکاتور های روند دار دسته بندی شده است .

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است ، از سه قسمت تشکیل شده که دوره های زمانی در هرکدام از آنها متفاوت می باشد .

اندیکاتور ایچیموکو از چه قسمت هایی تشکیل شده است ؟

در تصویر زیر در قسمت Colors نرم افزار قسمت های مختلف به خوبی نشان داده شده می باشد :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

  •  Kijun Sen (خط آبی) : به این خط ، خط استاندارد گفته می شود . نحوه محاسبه به این صورت است که میانگین بیشترین قیمت را با کمترین قیمت در دوره زمانی ۲۶ روزه محاسبه می کنند .

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

  • Tenkan Sen(خط قرمز) : این خط به خط برگشت معروف می باشد . نحوه محاسبه به این صورت می باشد که میانگین بیشترین و کمترین قیمت را در بازه زمانی ۹ روزه محاسبه می کنند.

آموزش اندیکاتور ایچیموکو

  • Chikou Span (خط سبز) : این خط به خط تاخیری شناخته می شود و نحوه محاسبه آن به این صورت می باشد که قیمت بسته شدن امروز نمایانگر قیمت ۲۶ روز گذشته می باشد .

کاربردهای  Chikou Span در آموزش اندیکاتور ایچیموکو

  1. شناسایی روند معاملات
  2. مشخص کردن نقاط حمایتی و مقاومتی سهم

حمایت

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

مقاومت

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

به مثال زیر توجه نمایید :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

به طور کلی دانستن نحوه محاسبه هر یک از این خطوط ضرورتی ندارد ، نکته مهم این است که بدانید هر کدام از این خط ها چه تفسیرو کاربردی دارند .

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

نمودار بالا سهم رکیش در تایم فریم روزانه است . سیگنال هایی که از خطوط مختلف در تصویر بالا بدست می آید به شرح زیر می باشد :

Kijun Sen (خط آبی) : از این خطوط برای شناسایی سرعت تغییرات روند سهم در آینده استفاده می گردد . به این صورت که اگر قیمت بالاتر از خط آبی قرار بگیرد به این معنی می باشد که روند سهم صعودی خواهد شد و هرگاه که قیمت پایین تر از خط Kijun Sen قرار بگیرد احتمال اینکه روند سهم نزولی شود وجو دارد .

Tenkan Sen(خط قرمز) : از این خط بیشتر برای شناسایی روند استفاده می شود . زمانی که به سمت بالا و پایین حرکت می کند به این معنی است که در بازار روند وجود دارد و هرگاه که به صورت افقی درآمد ، در بازار شاهد روند خاصی نخواهیم بود .

شناسایی روند به وسیله این دو خط

روند صعودی : هرگاه Tekan sen ، خط Kijun sen را به سمت بالا قطع کند شاهد صعودی شدن روند هستیم . به مثال زیر توجه نمایید :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

روند نزولی : هرگاه Kijun sen ، خط Teken sen را به سمت بالا قطع کند شاهد نزولی شدن روند سهم می باشیم . به مثال زیر توجه نمایید :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

به تصویر زیر که نمودار روزانه اخابر است توجه نمایید ، روند سهم را همراه با تغییرات KS و TS هم زمان نشان داده است .

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

Chikou Span (خط سبز) : سیگنال هایی که با استفاده از این خط می توان استفاده کرد شامل موارد زیر می باشد :

  • زمانی که خط سبز نمودار قیمت را از پایین به سمت بالا قطع کند سیگنالی مبنی بر خرید محسوب می گردد .
  • زمانی که خط سبز نمودار قیمت را از بالا به سمت پایین قطع کند سیگنالی مبنی بر فروش شناسایی می گردد .

ابر کومو در آموزش اندیکاتور ایچیموکو

در نرم افزار Down komo به رنگ بنفش مشخص شده است که شکل زیر تایید می کند :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

تصویر زیر هم نمونه ای از روند نزولی است که توسط ابرکومو نزولی تایید شده می باشد .

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

این خطوط ابر کومو از دو خط تشکیل شده است :

Senkou span A : که از طریق بدست آوردن میانگین Tenkan sen و Kijun sen طی دوره زمانی ۲۶ روزه بدست می آید.

Senkou span B : از طریق بدست آوردن میانگین بیشترین و کمترین قیمت در بازه زمانی ۵۲ روزه بدست می آید .

سیگنال های خرید و فروش در آموزش اندیکاتور ایچیموکو

  • سیگنال خرید : زمانی که خط قرمز (منظور Tekan sen ) بالای خط آبی (kijun sen) قرار می گیرد و هم زمان هر دو خط در بالای ابر کومو قرار می گیرند ، نشانی از صعودی شدن روند سهم می باشد  به مثال زیر توجه نمایید :[user_id]

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

  • سیگنال فروش : اگر خط آبی (kijun sen) بالای خط قرمز (Tekan sen) قرار بگیرد ، و هم زمان هر دوی این خطوط در پایین ابر کومو قرار بگیرند ، نشان از روند نزولی سهم دارد . به مثال زیر توجه نمایید :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

سیگنال خنثی

زمانی که قیمت در داخل ابر کومو قرار داشته باشد ، اقدام جهت خرید یا فروش سهم نباید صورت بگیرد .

چون در این شرایط  روند سهم به خوبی مشخص نمی باشد . به مثال زیر توجه نمایید :

آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال

روند “فعلی” بازار چیست؟

  • اگر نمودار قیمت بالای ابر کومو باشد >> روند صعودی
  • اگر نمودار قیمت پایین ابر کومو باشد >> روند نزولی
  • اگر نمودار قیمت داخل ابر کومو باشد >> روند خنثی

روند “آینده” بازار چیست؟

  • اگر سنکو اسپن A بالای سنکو اسپن B باشد >> روند صعودی
  • اگر سنکو اسپن A پایین سنکو اسپن B باشد >> روند نزولی
  • اگر سنکو اسپن A برابر با سنکو اسپن B باشد >> روند خنثی

روند چقدر “قدرت” دارد؟

۱- روند صعودی

  • اگر سنکو اسپن A بالای سنکو اسپن B باشد و هر دو خط به سمت بالا (صعودی) باشند. >> قوی
  • اگر سنکو اسپن A بالای سنکو اسپن B باشد و سنکو اسپن A به سمت بالا (صعودی) اما سنکو اسپن B  به صورت صاف باشد. >>  متعادل
  • اگر سنکو اسپن A بالایسنکو اسپن B باشد و سنکو اسپن A به سمت پایین (نزولی) اما سنکو اسپن B  به صورت صاف باشد. >> ضعیف

۲- روند نزولی

  • اگر سنکو اسپن A پایین سنکو اسپن B باشد و هر دو خط به سمت پایین (نزولی) باشند. >> قوی
  • اگر سنکو اسپن A پایین سنکو اسپن B باشد و سنکو اسپن A به سمت پایین (نزولی) اما سنکو اسپن B  به صورت صاف باشد. >> متعادل
  • اگر سنکو اسپن A پایین سنکو اسپن B باشد و سنکو اسپن A به سمت بالا (صعودی) اما سنکو اسپن B  به صورت صاف باشد.>> ضعیف


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

اندیکاتور CCI


این اندیکاتور حول و حوش خط میانی صفر و بین +100 تا -100 نوسان دارد. خط میانی صفر، همان سطح قیمت متوازن شدۀ میانگین است. هر چه این اندیکاتور از خط میانی صفر بالاتر رود، رسیدن به سقف خرید بیشتر تضمین می شود و هرچه بیشتر وارد محوطۀ منفی شود، پتانسیل بیشتری برای افزایش قیمت وجود دارد.

قیمت متوازن شده به تنهایی نمی تواند به عنوان یک اندیکاتور شفاف نه جهت قیمت آینده را و نه قدرت آن را نشان دهد. همزمان باید به مقادیر بسیار مهم و امتدادهای متقاطع به دقت توجه شود:

  • اگر از سطح +100 بالاتر رود، به معنای احتمال حرکت صعودی بیشتر است.
  • اگر از سطح +100 پایین تر برود، به معنای تغییر جهت 180 درجه ای است و سینگالی برای فروش محسوب می شود.
  • اگر از سطح -100 بالاتر رود، به معنای حرکت نزولی بیشتر است.
  • اگر از سطح -100 پایین تر رود، به معنای تغییر جهت 180 درجه ای است و سیگنالی برای خرید محسوب می شود.
  • اگر از پایین و به شکل صعودی خط میانی صفر را قطع کند به معنای تائید خرید است.
  • اگر از بالا و به شکل نزولی خط میانی صفر را قطع کند به معنای تائید فروش است.

کاهش دوره زمان اندیکاتور منجر به افزایش حساسیت آن میشود. انتقال سطح بحرانی تا 200، اجازه میدهد تانوسان های ناچیز قیمت لحاظ نشوند.


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد‌ ملی، صنعت و وضعیت شرکت که هدف اصلی از آن، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست و معادل انگلیسی آن Fundamental Analysis می باشد.

فاندامنتال معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی درج شده در صورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا چگونگی ارزشیابی قیمت سهام را مشخص کند و بخشی از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصاد ملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال اولین ابزاری است که برای بررسی و تحلیل رفتار بازار بورس و عوامل تاثیرگذار بر آن و با استفاده از اطلاعات گسترده ای همچون: اطلاعات اقتصاد جهانی، طرح‌های توسعه، اقتصاد کلان داخلی، اطلاعات درون شرکت، تحلیل صنایع و… مورد استفاده قرار میگیرد.

در تحلیل بنیادی ، افراد به دنبال پیدا کردن سهامی هستند که کمتر از ارزش واقعی (ذاتی) خود در بازار معامله می شود که این امر با استفاده از اعداد و ارقام صورت های مالی، میزان کالای خرید و فروش شده توسط شرکت، تحلیل هزینه های شرکت، وضعیت کلان اقتصادی و … انجام میگیرد.

زمانی که ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی است، زمان برای خرید مناسب است و بلعکس اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.

معمولا تحلیلگران بنیادی دید بلندمدت تری نسبت به تحلیل گران تکنیکال دارند و نخستین مسئله‌ای که هر سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است و پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

در تحلیل بنیادی منابع مختلف و مفیدی برای کسب اطلاعات مرتبط با شرکت وجود دارد از جمله:

  • صورت های مالی و گزارش مالی شرکت مدنظر
  • بازارهای جهانی و داخلی محصولات و مواد اولیه (از نظر قیمت خرید و فروش)
  • مطالعه تحلیل سایر تحلیلگران در خصوص شرکت
  • صورت ها و گزارش های مالی شرکت های مشابه و ذینفع
  • سایت ها و آمارهای جهانی معتبر

رویکرد معمول در تحلیل شرکت ۴ مرحله کلی را در بر می گیرد:

 

تجزیه و تحلیل اقتصاد کشور

تنها بخشی از سوالاتی که تحلیل‌گر بنیادی برای تعیین‌کردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه‌ میشود به شرح زیر است:

آیا شرایط‌ کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟ آیا تورم موثر می باشد؟ نرخ‌های ‌بهره در چه وضعیتی هستند؟در حال افزایش است یا کاهش؟ آیا مصرف‌کنندگان کالاها را مصرف ‌می‌کنند؟ تراز تجاری مطلوب می باشد؟ عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟

 

تجزیه و تحلیل صنعت

توجه داشته باشید که وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، قطعا تأثیر زیاد و قابل‌توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب و خوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت هم نمی‌تواند بازده مناسبی داشته‌ باشد. به‌قول ‌معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.

 

تجزیه و تحلیل شرکت‌

بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت که تاثیر قابل توجهی بر نحوه فعالیت شرکت داشتند، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل‌ شود. تجزیه و تحلیل شرکت، معمولاً از طریق بررسی صورت‌های مالی شرکت انجام‌ می‌شود. از روی این صورت‌ها می‌توان نسبت‌های مالی مفیدی را محاسبه‌نمود.

در یک طبقه‌بندی کلی و با توجه به ماهیت نسبت‌های مالی، نسبت‌های مالی به چهار دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

    1.  نسبت‌های نقدینگی
    2. نسبت‌های سودآوری
    3. نسبت‌های فعالیت و کارایی
    4.  نسبت‌های سرمایه‌گذاری و اهرمی

هنگام تحلیل نسبت‌های مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکت‌های موجود در آن صنعت مقایسه‌ شود تا عملکرد شرکت، شفاف‌تر و روشن‌تر گردد.

۱– نسبت‌های نقدینگی (Liquidity ratios)

نسبت‌های نقدینگی در تحلیل تکنیکالافرادی که به تحلیل بنیادی(فاندامنتال) می پردازند مهم است که به نسبت های مالی تسلط داشته باشند که یکی از مهم ترین آن ها نسبت نقدینگی می باشد. نسبت‌های نقدینگی، توانایی نقدی شرکت را بررسی می کند و به بررسی توانایی بازپرداخت بدهی‌های جاری و تعهدات کوتاه‌مدت شرکت می‌پردازد. از مهم‌ترین و رایج‌ترین نسبت‌های این گروه می‌توان، نسبت جاری و آنی را نام برد.

۱-۱  نسبت جاری:

نسبت جاری در واقع توانایی شرکت را در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) از طریق دارایی‌های کوتاه‌مدت(جاری) نشان می‌دهد. برخی از تحلیلگران معتقدند عدد مناسب برای این نسبت یک می باشد و اگر این نسبت کمتر از یک باشد، شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه‌مدت خود دچار مشکل شده.

نحوه محاسبه نسبت:

بدهی جاری/ دارایی‌های جاری = نسبت‌های جاری

تجزیه‌ و تحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت جاری به این معناست که بستانکاران می‌توانند نسبت به دریافت اصل وام و سود خود از شرکت، اطمینان کافی داشته باشند و شرکت به‌راحتی می‌تواند کمبود نقدینگی خود را از محل استقراض از بستانکاران تأمین کند. از سوی دیگر به دلیل ارتباط معنادار میان ریسک و بازده، کاهش ریسک بستانکاران در مقابل کاهش بازده سهامداران قرار دارد.

چنانچه نسبت جاری بیش‌ازحد بالا باشد به این معناست که شرکت به نحو مطلوب از دارایی‌های جاری خود برای سودآوری استفاده نمی‌کند. از طرف دیگر پایین بودن این نسبت نشان‌دهنده وضعیت نامطلوب نقدینگی شرکت است و شرکت باید انواع دارایی‌های جاری ازجمله موجودی نقد، حساب‌ها و اسناد دریافتنی، اوراق بهادار کوتاه‌مدت و یا موجودی‌ها را افزایش دهد.

استفاده‌کنندگان از نسبت جاری:
اکثر استفاده‌کنندگان از نسبت‌های جاری، بستانکاران کوتاه‌مدت و اعتباردهندگان به شرکت‌ها می باشند.

۱-۲  نسبت آنی / سریع:

این نوع دارایی شامل وجوه نقد، سپرده‌های بانکی، اوراق بهادار کوتاه‌مدت و حساب‌های دریافتنی است. اگر از دارایی‌های جاری، موجودی کالا و پیش‌پرداخت‌ها را کم کنیم عدد حاصل شده مقدار دارایی‌های سریع شرکت را نشان می‌دهد چون موجودی کالا و پیش‌پرداختی‌ها را نمی‌توان همیشه درکوتاه‌مدت به وجه نقد تبدیل کرد.

نحوه محاسبه نسبت:

بدهی‌های جاری/دارایی سریع = نسبت آنی

*دارایی سریع: مجموع دارایی‌های جاری منهای موجودی کالا و پیش‌پرداخت‌ها

این نسبت ارتباط بین دارایی‌های جاری که به سرعت به وجه نقد تبدیل می‌شوند و بدهی‌های جاری را بیان می‌کند.

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
از بالا بودن عدد نسبت سریع دو  برداشت می‌توان داشت:

  • ایجاد اطمینان خاطر بیشتر برای اعتباردهندگان کوتاه‌مدت شرکت
  • بیش‌ازحد بودن نقدینگی و یا مطالبات شرکت

هر دو عامل ذکر شده به‌ علت ضعف مدیریت شرکت یا محافظه‌کاری بیش‌از حد شرکت در تأمین نقدینگی جاری، اتفاق می‌افتد.

پایین بودن این نسبت بیانگر احتمال وجود مشکلات آتی در پرداخت تعهدات کوتاه‌مدت برای شرکت است. عده ای از تحلیلگران معتقدند درصورتی که نسبت آنی کمتر از یک باشد، شرکت در معرض خطر عدم توانایی پرداخت سریع بدهی‌ها، قرار دارد.

*نسبت آنی شرکت معمولاً از نسبت جاری آن کوچک‌تر است. زیرا موجودی کالا و اسناد پرداختنی که در نسبت جاری وجود دارد در نسبت آنی لحاظ نمی‌شود.

 

۲- نسبت‌های سودآوری Profitability ratios:


نسبت‌های سودآوری در تحلیل تکنیکالدومین نسبت مالی که دانستن آن برای انجام تحلیل بنیادی(فاندامنتال) مهم و کاراست نسبت های سودآوری می باشد که نشان‌دهنده منبع درآمد شرکت و تأثیر آن بر کل سود شرکت می باشد. این نسبت‌ها یکی از شاخص‌های مهم در تعیین کارایی مدیریت شرکت، توانایی در کسب سود یا نرخ بازگشت مناسب در سرمایه‌گذاری‌ هاست. نسبت‌های سودآوری، نحوه تأمین سود شرکت از محل درآمدها، فروش، نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری‌ها و … را مورد بررسی قرار می دهد.

۲-۱  نسبت سود ناخالص به فروش:

نسبت سود ناخالص به فروش نشان می‌دهد که از هر یک ریال فروش شرکت، چند درصد سود به دست آمده است. این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش‌رفته را بررسی کرده و رابطه‌ی بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌شده را نشان می‌دهد در واقع نسبت سود ناخالص به فروش، تأثیر غیرمستقیم بهای تمام شده کالا را در سود شرکت نمایش می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

۱۰۰* ( فروش / سود ناخالص(قبل از کسر مالیات) )= نسبت سود ناخالص به فروش

نکته مهم اینجاست که به‌منظور محاسبه سود ناخالص کافی است بهای تمام‌شده کالاهای فروخته شده را از مبلغ فروش شرکت، کسر نماییم.

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت سود ناخالص به فروش، نشان‌دهنده این است که شرکت توانسته کالاهای خود را با قیمتی بالاتر از بهای تمام‌شده به فروش برساند. بالا بودن میزان این نسبت، نشانه خوبی یرای شرکت محسوب می‌شود. زیرا بیانگر میزان سود ناخالص شرکت از هر یک ریال فروش محصولات و خدمات آن است.

رشد این نسبت، موفقیت شرکت در تولید ارزان‌تر کالا یا فروش آن به قیمت بالاتر را نشان می‌دهد. در مقابل، پایین بودن این نسبت،شرکت را ازنظر رقابتی در وضعیت نامناسبی قرار می‌دهد. چنانچه این نسبت را از عدد ۱ کسر کنیم، عدد به‌دست‌آمده نسبت بهای تمام‌شده به فروش را نمایش می‌دهد.

 

۲-۲  نسبت سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی تأثیر فروش در سود عملیاتی را نشان می‌دهد.نسبت سود عملیاتی نشان‌دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد. در واقع سود عملیاتی حاصل تفاوت درآمدهای عملیاتی از هزینه‌های مربوط به تولید محصول مانند بهای تمام‌شده کالا، هزینه‌های اداری و عمومی و توزیع و فروش می باشد.

نحوه محاسبه نسبت:

فروش / سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت سود عملیاتی نشان‌دهنده موفقیت شرکت در ایجاد سود حاصل از عملیات معمولی خود است. کاهش مستمر این نسبت می‌تواند شرکت را در شرایط پر پر ریسک قرار دهد.

 

۲-۳  نسبت بازده فروش:

نسبت بازده فروش نشان می‌دهد از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص برای شرکت ایجاد شده . این نسبت مقیاس سودآوری شرکت است و هزینه‌هایی مانند هزینه تأمین مالی شرکت که ارتباطی با فروش ندارد، در این نسبت تأثیر داده می‌شود.

نحوه محاسبه نسبت:

فروش خالص/ سود خالص سود(قبل از مالیات) = بازده فروش

تجزیه‌ و تحلیل نسبت:
رشد نسبت بازده فروش، در طول دوره‌های زمانی نشان‌دهنده بهبود عملیات شرکت است و درصورتی‌ که عملیات شرکت در سطح فعلی حفظ شود، می‌توان انتظار بازده بیشتری را در آینده داشت. استمرار روند رو به رشد در نسبت بازده فروش، اغلب در شرایط انحصار کامل برای شرکت ایجاد می‌شود.

 

۲-۴  نسبت بازده ارزش ویژه:

نسبت بازده ارزش ویژه بیان می‌کند از هریک ریال حقوق صاحبان سهام چه میزان سود خالص برای شرکت ایجاد می شود. این نسبت، بازدهی متعلق به صاحبان سهام را نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

حقوق صاحبان سهام/ (سود سهام ممتاز)-سود خالص =بازده ارزش ویژه

۱۰۰ * بازده ارزش ویژه =درصد بازدهی ارزش ویژه

نکته مهم ارزش ویژه یا حقوق صاحبان سهام، حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری ترازنامه شرکت است.

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
نسبت بازده ارزش ویژه بیان‌کننده میزان موفقیت شرکت در حداکثر نمودن بازده سهام‌داران عادی است. حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایه‌ای است که در اختیار شرکت قرار دارد مسلما بزرگ بودن این نسبت، بسیار مطلوب سهامداران شرکت‌ها است و در حقیقت صاحبان سهام شرکت، این نسبت را مهم‌ترین نسبت مالی می‌دانند زیرا نتایج سرمایه‌گذاری ایشان را نشان می‌دهد.

 

۲-۵  نسبت بازده دارایی‌ها:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود استفاده کرده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد نموده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

نحوه محاسبه نسبت:

۱۰۰ *( متوسط دارایی‌ها/سود خالص قبل از کسر مالیات) = نسبت بازده دارایی

نحوه محاسبه میانگین یا متوسط دارایی‌های شرکت:

متوسط دارایی‌ها برابر است با مجموع دارایی‌ها در ابتدا وانتهای دوره مالی موردبررسی تقسیم‌بر ۲

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
نسبت بازده دارایی‌ها، بازدهی ایجادشده توسط دارایی‌های شرکت را مشخص می‌کند. بالا بودن عدد حاصل از این نسبت، موفقیت شرکت را در استفاده مناسب از دارایی‌های خود نشان می‌دهد و هر چه عدد نسبت بالاتر باشد، به معنای کسب سود بیشتر از دارایی‌های موجود شرکت خواهد بود.

 

۲-۶  نسبت بازده سرمایه در گردش:

برای توضیح این نسبت ابتدا به بررسی مفهوم سرمایه در گردش می‌پردازیم. سرمایه در گردش شرکت، حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری آن است. در واقع این نسبت بیان‌کننده میزان سود خالص (قبل از کسر مالیات) شرکت از سرمایه در گردش آن است.

نحوه محاسبه نسبت:

سرمایه در گردش/ سود خالص(قبل از کسر مالیات) = نسبت بازده سرمایه در گردش

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
با فرض ثابت بودن سرمایه در گردش، رشد سود خالص موجب افزایش بازده سرمایه در گردش می شود. با توجه به اینکه سرمایه در گردش حاصل تفاوت دارایی‌های جاری از بدهی‌های جاری است و چون دارایی جاری ماهیت نقدی دارد، برای افزایش بازدهی باید به‌طور پی‌درپی در حال تبدیل به هزینه، محصول و مجدداً به دارایی باشد.

۳-نسبت‌های کارایی یا فعالیت activity ratios :

نسبت‌های کارایی یا فعالیت در تحلیل تکنیکالسومین نسبت مالی مهم برای تحلیل بنیادی(فاندامنتال) نسبت فعالیت و کارایی می باشد. نسبت‌های فعالیت یا کارآیی ابزاری است که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت استفاده می شود و از طریق ارزیابی میزان فروش و تأثیر دارایی‌ها بر آن، اندازه‌گیری می‌شود. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌کارگیری مؤثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کند.

 

کاربرد نسبت‌های فعالیت:
مهم‌ترین عملکرد نسبت‌های گروه فعالیت این است که اقلام ترازنامه را با صورت سود و زیان مرتبط می‌سازد. یکی از نکاتی که در اینجا باید موردتوجه قرار گیرد این است که اقلام ترازنامه در لحظه محاسبه می‌شوند اما اقلام سود و زیان مربوط به یک دوره زمانی خاص هستند که در محاسبه و تحلیل این نسبت، اغلب این موضوع در نظر گرفته نمی‌شود.

انواع نسبت‌هایی که در این گروه قرار دارند شامل موارد زیر است؛

  • دوره گردش موجودی کالا
  • دوره وصول مطالبات
  • دوره گردش مواد و کالای نیم ساخته
  • دوره واریز بستانکاران
  • دفعات گردش سرمایه جاری
  • دفعات گردش سرمایه ثابت
  • دفعات گردش دارایی
  • درصد تغییر فروش

 

۳-۱  دوره گردش موجودی کالا:

گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت، در یک بازه زمانی مشخص چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است و دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است که درنتیجه مفهوم دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی موردنیاز برای اینکه یک کالای ساخته‌شده، فروخته شود را نشان می‌دهد.

 

نحوه محاسبه نسبت:
به‌منظور محاسبه نسبت گردش موجودی کالا باید به شیوه زیر عمل نماییم:
دفعات گردش کالا:
دوره گردش موجودی کالا در تحلیل بنیادی

متوسط موجودی کالا:
موجودی کالا در ابتدا و انتهای دوره و همچنین بهای تمام‌شده کالای فروش رفته از صورت سود و زیان قابل‌استخراج است.
دوره گردش موجودی کالا در تحلیل بنیادی
دوره گردش کالا:
دوره گردش موجودی کالا در تحلیل بنیادی

تجزیه و تحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت دوره گردش کالا،زمانی رخ می دهد که :

  • چرخه عملیاتی تبدیل مواد و موجودی کالا به وجه نقد، کوتاه است.
  • سرمایه‌گذاری‌ شرکت در موجودی کالا کاهش‌یافته است.
  • فروش شرکت نسبت به موجودی کالا، افزایش بیشتری داشته و شرکت از کارایی عملیاتی بالایی برخوردار است.
  • دوره رکود موجودی کالا در انبار کوتاه است.

پایین بودن نسبت گردش موجودی کالا به دلایل زیر اتفاق می‌افتد:

  • پایین بودن سطح فروش در شرکت
  • نگهداری میزان زیادی از موجودی‌ کالا در شرکت (انبار شدن کالاها)
  • ایجاد خط تولید جدید و عدم تبلیغات برای فروش محصولات آن
  • بالا بودن هزینه‌های نگهداری موجودی کالا در شرکت
  • احتمال بروز مشکل در تأمین مالی شرکت به دلیل پیش‌بینی پایین بودن وجوه نقد آن

 

۳-۲  نسبت گردش دارایی:

این نسبت میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نمایان می کند و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد بکار گرفته می‌شود. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.

نحوه محاسبه نسبت:

 نسبت گردش داراییدر تحلیل بنیادی

تجزیه‌وتحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت گردش دارایی‌ها، توانایی شرکت را در استفاده موفق از مجموع دارایی‌ها و امکانات خود نشان می‌دهد.
چنانچه دارایی‌های شرکت افزایش فراوانی داشته باشد اما از طرف دیگر در فروش شرکت رشد چندانی مشاهده نشود، در رابطه با فروش و دارایی‌های آن به نتایج زیر دست می یابیم:

  • افزایش در دارایی‌های جدید بدون برنامه‌ریزی دقیق صورت گرفته است و درنتیجه شرکت دچار تورم در بخش دارایی‌ها شده است.
  • شرکت دارای مشکل بازاریابی در فروش محصولات خود است؛ یعنی بازار محصول اشباع‌شده و شرکت باید به دنبال بازارهای جدید باشد.

 

۳-۳  نسبت گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

نحوه محاسبه نسبت:

 نسبت گردش دارایی‌های ثابت در تحلیل بنیادی

تجزیه‌وتحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت گردش دارایی‌های ثابت نشان دهنده این است که شرکت در استفاده از این دسته از دارایی‌های خود به‌عنوان یکی از عوامل تولید، موفق بوده است. از سوی دیگر پایین بودن این نسبت ناشی از سرمایه‌گذاری بیش‌ ازحد در دارایی‌های ثابت و پایین بودن درآمد شرکت، نسبت به آن است.

 

۳-۴  دوره وصول مطالبات:

هدف از بررسی مطالبات شرکت، آنالیز کیفی حساب‌ها و اسناد دریافتنی می باشد. نسبت دوره وصول مطالبات، به دوره زمانی گفته می‌شود که با فرآیند فروش آغاز و تا وصول وجوه مربوطه ادامه می‌یابد و با بررسی این نسبت درمی‌یابیم شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

نحوه محاسبه نسبت:
برای تعیین دوره وصول مطالبات لازم است ابتدا گردش مطالبات را به‌صورت زیر تعیین نماییم:

گردش مطالبات

 دوره وصول مطالبات در تحلیل بنیادی

دوره وصول مطالبات

 دوره وصول مطالبات در تحلیل بنیادی

تجزیه‌وتحلیل نسبت:
چنانچه دوره وصول مطالبات شرکت کوتاه باشد به این معناست که شرکت برای تأمین اعتبار خود و افزایش سرمایه در گردش، بار مالی کمتری دارد و این امر موجب افزایش درآمد شرکت نیز می‌شود و بالا بودن دوره وصول مطالبات بیانگر آن است که شرکت برای فروش کالاهای خود، از شرایط نسیه بسیار زیاد استفاده کرده و یا اینکه برنامه منظمی برای وصول مطالبات خود از بدهکاران ندارد.
دوره وصول مطالبات معیار اندازه‌گیری مدت زمان لازم برای جمع‌آوری وجوه حاصل از فروش به مشتریان است.

۳-۵  دوره گردش عملیات:

دوره گردش عملیات، دوره‌ای است که طی آن شرکت مواد اولیه را خریداری و کالایی را تولید کرده و به دست مشتری می‌رساند و در نهایت وجه نقد را از وی دریافت می‌کند. به بیان ساده دوره گردش عملیات را بر اساس سایر نسبت‌های فعالیت با مجموع دوره وصول مطالبات و گردش موجودی کالا برابر است.

 

نحوه محاسبه نسبت:
نحوه محاسبه نسبت دوره گردش عملیات در شرکت‌های غیرتولیدی با شرکت‌های تولیدی متفاوت است.

در شرکت‌های غیر تولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات= دوره گردش عملیات

در شرکت‌های تولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات+ دوره تولید کالا = دوره گردش عملیات

دوره تولید کالا:
به مدت‌زمانی که مواد اولیه به کالای ساخته‌شده تبدیل می‌شود، دوره تولید گفته می‌شود.

تجزیه‌ وتحلیل نسبت:
برای تحلیل این نسبت با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید دوره گردش عملیات در شرکتی ۳۰ روز است. این یعنی ۳۰ روز طول می‌کشد تا کالاهای خریداری‌شده و موجود در انبار به فروش رسیده و وجوه ناشی از حساب‌های دریافتنی جمع‌آوری و وصول شوند.

شرکتی که دوره گردش عملیات کوتاهی دارد، نیازمند سرمایه در گردش کمتری می باشد. به دلیل اینکه دوره وصول مطالبات پایین‌تری داشته و زمان کمی طول خواهد کشید تا کالای تولیدشده به وجه نقد تبدیل شود.

 

۳-۶  نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

سرمایه در گردش تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت می باشد. با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌دهنده دارایی جاری موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

نحوه محاسبه نسبت:

بدهی جاری- دارایی جاری =  سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش در تحلیل بنیادی

تجزیه‌وتحلیل نسبت:
بالا بودن نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش، نشان‌دهنده این است که شرکت در عملیات جاری خود به مشکل خورده است. تولید موجودی کالا به معنای تبدیل یک دارایی مولد (جاری) به یک دارایی غیر مولد است و تا زمانی که این دارایی به فروش نرسد و وجوه نقد حاصل از آن به چرخه تولید بازنگردد نمی‌توان از عملیات شرکت انتظار بازدهی داشت.

منفی شدن مقدار سرمایه در گردش دلایل متعددی دارد که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  • شرکت از محل اعتبارات کوتاه‌مدت برای بدست آوردن دارایی غیر جاری استفاده کرده است.
  • در دوره‌هایی که نسبت منفی شده است بخشی از بدهی‌های بلندمدت که سررسید شده‌اند، موجب افزایش بدهی جاری شده است.

از مهم ترین نکات تحلیل این نسبت این است: زمانی که سرمایه در گردش شرکت مقدار منفی به خود می‌گیرد برای بررسی بهتر وضعیت شرکت بهتر است به ارزیابی نسبت‌های نقدینگی آن در دوره‌های موردنظر بپردازیم.

 

۳-۷  نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کنند و نسبت گردش سرمایه جاری، تأثیر سرمایه در گردش را در فروش شرکت نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

نسبت گردش سرمایه جاری در تحلیل بنیادیبدهی جاری- دارایی جاری = سرمایه در گردش

تجزیه‌وتحلیل نسبت:
به ۲ دلیل نسبت گردش سرمایه جاری در یک شرکت افزایش می‌یابد؛ یا مخرج کسر این نسبت که نشان‌دهنده سرمایه در گردش است کاهش یافته و یا صورت کسر که نمایانگر فروش است افزایش داشته است. بهتر است این نسبت در کنار نسبت دوره گردش عملیات، مقایسه و ارزیابی شود.

 

۳-۸  نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران:

توجه داشته باشید چنانچه قیمت تمام‌شده کالای خریداری‌شده در طی دوره را بر متوسط بستانکاران که برابر است با مجموع حساب‌ها و اسناد پرداختنی ابتدای دوره و انتهای دوره تقسیم بر ۲، تقسیم کنیم عدد به‌دست‌آمده تعداد دفعات پرداخت به بستانکاران را نشان می‌دهد. حال با تقسیم عدد ۳۶۵ بر نتیجه کسب‌شده (تعداد دفعات پرداخت) نسبت دوره بازپرداخت را نشان می دهد.

 نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران در تحلیل بنیادی

۴-نسبت های اهرمی Leverage ratios

نسبت های اهرمی در تحلیل تکنیکالچهارمین نسبت مالی مهم برای تحلیل بنیادی(فاندامنتال) نسبت های اهرمی می باشد که تعدادی از نسبت‌های اهرمی مهم عبارت‌اند از:

  • نسبت بدهی
  • نسبت کل بدهی‌ها به حقوق صاحبان سهام
  • نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی‌های ثابت
  • نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
  • نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
  • نسبت مالکانه

 

۴-۱  نسبت بدهی:

نسبت بدهی در واقع نشان‌دهنده اهمیت و نقش بدهی‌های جاری و بلندمدت در تأمین کل دارایی‌های شرکت است و بیان می‌کند چه میزان از دارایی‌های کل شرکت از محل بدهی‌ها تأمین‌ شده است.

نحوه محاسبه نسبت:

 نسبت بدهی در تحلیل بنیادی

تجزیه و تحلیل نسبت:
نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع موردنیاز خود، از منابع مالی خارج از شرکت بهره‌مند میگیرد. درنتیجه بستانکاران و وام‌دهندگان مثل بانک‌ها ترجیح می‌دهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت، افزایش ریسک شرکت را به‌همراه خواهد داشت. بنابراین نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت نیز محسوب می‌شود.

 

۴-۲  نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه:

این نسبت نشان می‌دهد چه مقدار از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی‌های ثابت شده است.

نحوه محاسبه نسبت:

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه در تحلیل بنیادی

نکته مهم: ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

تجزیه و تحلیل نسبت:
پایین بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش کمی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. در نتیجه نقدینگی شرکت بالا بوده و توانایی پرداخت بدهی های جاری خود را خواهد داشت.

۴-۳  نسبت کل بدهی به ارزش ویژه:

این نسبت به بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران(اعتباردهندگان) در مقابل صاحبان سهام شرکت می‌پردازد و قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان سهام نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه در تحلیل بنیادی

نکته: همان‌طور که در مطالب پیشین بیان شد، ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.
مجموع بدهی‌های شرکت نشان‌دهنده قدرت بستانکاران و ارزش ویژه آن نشان‌دهنده قدرت صاحبان سهام است

تجزیه و تحلیل نسبت:
ازآنجایی‌که پایین بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی کمتری را به دنبال دارد، وام‌ و اعتباردهندگان ترجیح می‌دهند این گروه از نسبت‌ها مقادیر کم‌تری داشته باشد. علاوه بر این هر چه تامین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، به‌دنبال آن نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام آن افزایش خواهد یافت و این به معنای هزینه بهره وام کمتر برای شرکت است.

 

۴-۴  نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه:

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، همان‌طور که از عنوان آن مشخص است، ارتباط بین بدهی‌های جاری شرکت را با ارزش ویژه بیان می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت:

 نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه در تحلیل بنیادی

نکته مهم ارزش ویژه شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های شرکت از دارایی‌های آن است.

تجزیه و تحلیل نسبت:
ازآنجایی‌که بدهی‌های جاری(کوتاه‌مدت) شرکت از محل دارایی‌های جاری آن تأمین می‌شوند، این دسته از بدهی‌ها می‌توانند نقدینگی شرکت را تحت فشار قرار دهند. از طرفی سرمایه در گردش شرکت برابر با حاصل تفاضل بدهی‌های جاری از دارایی‌های جاری شرکت است، درنتیجه رشد بدهی‌های کوتاه‌مدت(جاری) منجر به کاهش سرمایه در گردش شرکت می‌شود.

_ بدهی‌های کوتاه‌مدت، نرخ بهره بالاتری نسبت به سایر بدهی‌ها دارند در نتیجه بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشان‌دهنده بالا بودن بدهی‌های جاری است و این موضوع می‌تواند باعث کاهش قدرت اهرمی این بخش از بدهی‌ها ‌شود.

_ بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یا روند رو به رشد آن، نشان‌دهنده الزام مدیریت به بازنگری در ساختار سرمایه شرکت است.

 

۴-۵  نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه:

این نسبت‌ ارتباط بین بدهی‌های بلندمدت که سررسیدی بیشتر از یک سال دارند را با ارزش ویژه شرکت بررسی می‌کند.

نحوه محاسبه نسبت:
نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه در تحلیل بنیادی

این نسبت معمولاً به‌صورت درصد بیان شده و در پایان محاسبه، عدد به‌دست‌آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌نماییم.

 

۴-۶  نسبت مالکانه:

نسبت مالکانه بیان کننده این است که چه میزان از دارایی‌های شرکت متعلق به سهامداران می باشد. این نسبت به‌صورت درصد بیان شده و نشان‌دهنده اهمیت سهام‌داران در تأمین دارایی‌های شرکت است.

نحوه محاسبه نسبت:

نسبت مالکانه در تحلیل بنیادیتجزیه و تحلیل نسبت:
هر چه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، شرکت به تعهدات خود پایبندتر است و بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمی‌کند و نسبت مالکانه پایین می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که شرکت بخش عمده‌ای از سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر سبب ایجاد ریسک مالی برای آن شده است.

۴-۷  نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها:

این نسبت معیار مناسبی جهت ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت است. نسبت مورد بررسی، نشان‌دهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وام‌ها و اعتباراتی است که شرکت دریافت کرده است.

نحوه محاسبه نسبت:
 نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها در تحلیل بنیادی

تجزیه و تحلیل نسبت:
بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده حقوق بیشتر سهام‌داران اصلی نسبت به اعتباردهندگان شرکت است و افزایش حقوق صاحبان سهام به‌کل بدهی‌ها، آسیب‌پذیری شرکت را نسبت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی کاهش می‌دهد.

 

۴-۸  نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت:

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت، میزان نقش سهامداران را در تأمین مالی برای خرید دارایی‌های ثابت نشان می‌دهد.

نحوه محاسبه نسبت:

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت در تحلیل بنیادی

 

مزایای تحلیل بنیادی(فاندامنتال):

  • ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺰﯾﺖ تحلیل بنیادی اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار اﺳﺖ
  • تحلیل‌های بنیادی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و تمرکز بر روندهای بلند‌مدت است
  • در نتیجه‌ی تحلیل بنیادی سهام مناسب برای بلندمدت شناسایی می‌شود
  • خطاهای تحلیل بنیادی دارای ضریب پایین‌تری نسبت به خطاهای تحلیل تکنیکال هستند

معایب تحلیل بنیادی(فاندامنتال):

  • تحلیل بنیادی نیاز به تخصص بیشتری در زمینه‌ی مالی دارد
  • بکارگیری تحلیل بنیادی باید نسبت به مشخصه صنایع و شرکت‌ها متفاوت باشد، و لازمه‌ی آن تحقیقات زمان‌بر و پر هزینه است
  • تحلیل بنیادی نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت‌هاست و ﻣﺤﺪودیت‌های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت‌ها از موانع آن به حساب می‌آیند
  • تحلیل بنیادی درصورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا مواجه می‌شود
  • تحلیل بنیادی یادگیری آن پیچیده و زمان‌بر است


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

کدام روش برای تحلیل سهام بهتر است؟

کدام روش برای تحلیل سهام بهتر است؟

بورس اوراق بهادار یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه است. مهم‌ترین وظیفه این بازار جذب سرمایه‌های پراکنده و تخصیص بهینه‌ی این منابع به واحدهایی است که هم در جهت توسعه گام بر می‌دارند و هم منافع مورد انتظار سرمایه‌گذاران را تامین می‌کنند.

سرمایه‌گذاران، با انگیزه‌های مختلف نقش اساسی در تامین منابع مالی بازی می‌کنند. واحدهای اقتصادی نیز از جذب سرمایه‌های پراکنده، اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند که هدف هر دو گروه، دستیابی به منابع بیشتر و حداکثر کردن ثروت سهامداران است.

یکی از عواملی که در توسعه و رشد پایدار سرمایه نقش موثری دارد، آشنایی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران بازار سرمایه با روش‌های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل‌گری آن هاست.

توجه: سرمایه‌گذاری در بورس نیازمند آموزش است. قوانین و مفاهیم مهم و نکات بسیار زیادی در بورس وجود دارد.

اگر بدون آموزش دیدن، در بورس سرمایه‌گذاری کنید سرمایه‌تان را به خطر انداخته‌اید.

با توجه به شرایط فعلی، ما دوره‌ی آنلاین ویژه ورود به بورس را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

جزییات بیشتر این دوره را اینجا ببینید (با امکان سفارش و دانلود فوری پس از خرید)

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری مهم در بازارها به حساب می‌آیند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. همچنین معامله‌گران و سرمایه‌گذارا بازار، از «روانشناسی بازار» نیز برای بررسی و تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند.

شاید روانشناسی بازار را نتوان یک روش تحلیلی مستقل نامید با این حال در ادامه به بررسی این روش نیز خواهیم پرداخت.

1- تحلیل بنیادی

تجزیه و تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزشی ذاتی است که بوسیله‌ی سرمایه‌گذاران قابل برآورد است.

در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغییرهای بنیادی انجام می‌شود.

اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد، زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.

در تحلیل بنیادی سرمایه‌گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می‌کنند تا بتوانند زمان مناسب را برای سرمایه‌گذاری تشخیص دهند.

سپس به تحلیل صنایع یا بخش‌هایی از اقتصاد می‌پردازند که دارای چشم اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه نیز تحلیل‌گر به این نتیجه می‌رسد که زمان سرمایه‌گذاری مناسب است و صنعت مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می‌کند و سپس به تحلیل شرکت‌های آن صنعت می‌پردازد.

از آنجا که تحلیل بازار دلالت بر زمان مناسب جهت سرمایه‌گذاری در سهام داشته و تحلیل صنعت به منظور یافتن صنایعی با روشن‌ترین آینده صورت می‌گیرد، بنابراین سرمایه گذار قادر به انتخاب شرکت‌هایی با آینده‌ای بهتر در محدوده‌ی آن صنایع خواهد بود.

به این منظور سرمایه‌گذار باید بر دو جزء مهم یعنی سودهای تقسیمی و نرخ بازگشت مورد انتظار و یا به صورت بدیل، درآمد و نسبت P/E و تحلیل آنها تکیه کند.

تحلیل بنیادی در سطح شرکت، شامل متغییرهای اصلی مالی برای تخمین ارزش ذاتی شرکت است.

این متغیرها شامل فروش، حاشیه سود، استهلاک، نرخ مالیات، منابع مالی، گردش دارایی ها و عوامل دیگر است.

تحلیل‌های بعدی می‌تواند شامل موقعیت رقابتی شرکت در آن صنعت، روابط کارگری، تغییرات تکنولوژیکی، مدیریت، رقابت خارجی و غیره باشد. نتیجه نهایی تحلیل بنیادی در سطح شرکت داده‌هایی است که برای تخمین قیمت سهام مورد نیاز است.

طرفداران استراتژی‌های بنیادی معتقدند که ” قیمت در بلندمدت به سوی ارزش ذاتی میل می‌کند ” بنابراین هرگاه در فرآیند ارزش‌گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش و قیمت روز ملاحظه کنند از این مسئله برای نتیجه‌گیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهام استفاده می‌کنند.

به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل بنیادی عبارتند از:

مزایای تحلیل بنیادی:

  • ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺰﯾﺖ آن اﻣﻨﯿﺖ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻣﻮاج رواﻧﯽ ﺑﺎزار اﺳﺖ
  • تحلیل‌های بنیادی مناسب برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و تمرکز بر روندهای بلند‌مدت است
  • در نتیجه‌ی تحلیل بنیادی سهام مناسب برای بلندمدت شناسایی می‌شود
  • خطاهای تحلیل بنیادی دارای ضریب پایین‌تری نسبت به خطاهای تحلیل تکنیکال هستند

معایب تحلیل بنیادی:

  • نیاز به تخصص بیشتری در زمینه‌ی مالی دارد
  • بکارگیری این تکنیک باید نسبت به مشخصه صنایع و شرکت‌ها متفاوت باشد، و لازمه‌ی آن تحقیقات زمان‌بر و پر هزینه است
  • نیازمند زﻣﺎنی ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ شرکت‌هاست و ﻣﺤﺪودیت‌های اﻃﻼع رﺳﺎﻧﯽ ﺷﺮکت‌ها از موانع آن به حساب می‌آیند
  • درصورت تغییرات محیطی، تحلیل با خطا مواجه می‌شود
  • یادگیری آن پیچیده و زمان‌بر است

2 – تحلیل تکنیکال

تجزیه تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های سنتی انتخاب سهام عادی و کاملا متمایز از روش بنیادی است.

برخلاف روش بنیادی که بر داده‌هایی از قبیل سود سهام، فروش، نرخ‌های رشد و یا قوانین و مقررات دولتی مبتنی است، روش تجزیه و تحلیل تکنیکی مبتنی بر داده‌های منتشر شده‌ی بازار است. داده‌های بازار (market data) شامل قیمت سهام یا سطح شاخص بازار، حجم (تعداد سهام معامله شده) و شاخص‌های تکنیکی است.

تحلیل تکنیکال (فنی) تغییر و حرکت قیمت اوراق بهادار را مدنظر دارد و از این داده‌ها برای پیش بینی تغییرات و حرکت آینده قیمت آن استفاده می‌کند.

تکنیکالیست‌ها از نمودارهای قیمت استفاده می‌کنند که این نمودارها اطلاعات ارزشمندی از قبیل حرکات و تغییرات روند قیمت در طول یک بازه زمانی، عکس العمل قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات گذشته و حال، حجم و میزان معاملات تاریخی و قدرت نسبی یک سهم نسبت به کل بازار را در اختیار ما قرار می‌دهند. همچنین تحلیل تکنیکال کمک زیادی به تشخیص زمان ورود به معامله می‌کند.

تجزیه تحلیل فنی یک روش پیش بینی قیمت با استفاده از قیمت‌های گذشته است. این روش مبتنی بر تحلیل عرضه و تقاضای کالاها، سهام، شاخص‌های معاملات آتی یا هر ابزار قابل معامله است.

اغلب به این روش، روش تجزیه و تحلیل بازار یا تجزیه و تحلیل داخلی نیز گفته می‌شود، به این علت که در این روش از طریق ثبت داده‌های مربوط به سهام به بررسی عرضه و تقاضای سهام در کل بازار پرداخته می‌شود.

هدف تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده از زمان است، بعبارت دیگر هدف آن پیش بینی تغییرات قیمتی کوتاه‌مدت در شاخص‌های بازار سهام و سهام بصورت جداگانه است.

این پیش‌بینی بر مطالعه بازار یا تغییرات سهام از طریق تجزیه و تحلیل داده‌های قیمتی و حجم مبادله سهام یا مطالعه شاخص‌های تکنیکی مبتنی است. توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیل‌گران تکنیکی نه تنها به سطوح قیمتی بلکه بر تغییرات قیمت نیز توجه داشته و سعی می‌کنند تغییرات قیمت را پیش بینی نمایند.

به صورت خلاصه، منطق تجزیه و تحلیل تکنیکی عبارت است از:

1. قیمت ها توسط نیروی عرضه و تقاضا تعیین می‌شوند.
2. عوامل مختلفی از قبیل عوامل بنیادی و عوامل روانشناختی بازار بر میزان عرضه و تقاضا تاثیر می‌گذارند.
3. قیمت سهام هم زمان با تغییر و تعدیل قیمت سهام به سطوح تعادل جدید، به روند جدید تغییر می‌یابد.
4. روندها و تغییرات می‌توانند از طریق مطالعه تغییرات قیمتی و حجم معامله در طول زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشخص شود.
معامله‌گرهایی که از استراتژی‌های تکنیکال استفاده می‌کنند، معتقدند “همه‌ی اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس شده است” و اگر بخشی از اطلاعات خود را در قیمت نشان نمی‌دهند، عملا برای فعالان بازار ارزش ندارد.

تحلیلگران تکنیکال از مفاهیم و ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها، خطوط روند، حمایت‌ها و مقاومت‌ها و… برای تحلیل استفاده می‌کنند.

به طور خلاصه برخی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال عبارتند از:

مزایای تحلیل تکنیکال:

  • ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرت‌ها اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ. (درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ تحلیل‌گران بنیادی تنها ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و صورت‌های ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ).
  • زمان مناسب خرید نقش مهمی در عملکرد معامله‌گر دارد و استفاده از روش تحلیل تکنیکال کمک بسزایی در تشخیص زمان خرید می‌کند.
  • مناسب‌ترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه‌مدت نشان می‌دهد
  • هزینه و زمان تحلیل آن کم است
  • دوره‌ی آموزش این روش کوتاه است

معایب تحلیل تکنیکال:

  • خطاهای تحلیلی در این روش به نسبت تحلیل بنیادی دارای ضریب بالاتری است و به علت تمایلات و تعصب متفاوت افراد، امکان تفسیر و تحلیل‌های متفاوتی وجود دارد
  • دﺷﻮاری در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧت های ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم
  • عدم کاربرد در سهام شرکت‌های کوچک
  • ابزارهای تحلیلی گوناگون و زیادی برای این روش وجود دارند


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

با ترازنامه بیشتر آشنا شویم

با ترازنامه بیشتر آشنا شویم

چکیده مقاله قبل:  در بخش تحلیل ترازنامه و دارایی و بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکت ها به صورت های مالی اساسی شرکتها به ترازنامه پرداختیم. همانطور که گفته شد، ترازنامه یا صورت وضعیت مالی شرکتها، اطلاعات خلاصه شده در خصوص منابع اقتصادی(دارایی ها)، تعهدات اقتصادی(بدهی ها) و تفاوت این دو را که بیانگر حقوق مالکین است را در لحظه ای از زمان ارائه می دهد. در ترازنامه همیشه یک معادله وجود دارد؛ مجموع دارایی های شرکت برابر است با مجموع بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکتها.

آشنایی بیشتر با ترازنامه

در این بخش از مقالات تصمیم داریم تا به صورت مفصل تر و با جزئیات بیشتری با ترازنامه آشنا شویم. چرا که برای تحلیل ترازنامه شما باید آن را به خوبی بشناسید.

قبل از اینکه شروع کنیم لازم است که بدانید ساختار ترازنامه در همه صنایع یکی است. یعنی ترازنامه در همه شرکت های ایرانی به یک شکل(دارایی سمت راست و بدهی و حقوق صاحبان سهام در سمت چپ) و به شکل T بزرگ می باشد. اما در انتها به جزئیاتی اشاره خواهیم نمود که ترازنامه ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر دارای اختلاف هایی نیز باشد.

تصویر زیر که نمونه ای از یک ترازنامه شرکت تولیدی است را مشاهده نمایید:

تحلیل ترازنامه و دارایی و بدهی و حقوق صاحبان سهام

دارایی های جاری و دارایی های غیرجاری

در سمت راست ترازنامه، دارایی های شرکت نشان داده می شود که به دو بخش دارایی های جاری و دارایی های غیرجاری(دارایی های ثابت) تقسیم می شوند. مهمترین عاملی که دارایی ها را به این دو بخش تقسیم می کند متغیر زمان است. به عبارتی، اگر انتظار رود که دارایی های یک شرکت طی کمتر از یکسال به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های جاری و اگر انتظار بر این باشد که بیش از یکسال(یا چرخه عملیاتی) زمان نیاز باشد که دارایی به وجه نقد یا دارایی دیگر تبدیل شود، در دسته دارایی های غیرجاری یا دارایی ثابت گنجانده می شود.

برای روشن شدن این موضوع به دو مثال می پردازیم. موجودی نقد (شامل حساب بانکی یا تنخواه) جزء دارایی جاری به حساب می آید. چرا که وجه نقد هستند. اما دارایی های ثابت مشهود(شامل زمین و ساختمان شرکت) جزء دارایی های غیرجاری به حساب می آیند. چرا که انتظار میرود یکسال دیگر هم این دارایی ها به وجه نقد تبدیل نشوند و مدیریت تصمیمی به فروش این داراییها ندارد.

دارایی های جاری

همانطور که گفتیم، دارایی جاری شامل دارایی هایی می شود که انتظار می رود طی کمتر از یکسال به وجه نقد تبدیل خواهد شد.

  • موجودی نقد

شامل وجوه نقدی است که به صورت ریالی و ارزی در صندوق، تنخواه و حساب بانکی شرکت وجود دارند.

  • سرمایه گذاری های کوتاه مدت

این سرفصل شامل سرمایه گذاری در اوراق مشارکت و … است.

  • دریافتنی های تجاری و غیرتجاری

شامل مطالبات شرکت از مشتریان می باشد. دریافتی های تجاری مطالبات شرکت بابت عمدتاً فروش محصول خود است اما دریافتنی غیرتجاری مرتبط با مطالبات شرکت از افرادی غیر از خریداران محصولات خود می باشد.(مانند فروش نسیه ساختمان شرکت)

  • موجودی مواد و کالا

شامل مواد اولیه خریداری شده، کالای(محصول) نیمه ساخته و کالای ساخته شده است.

  • پیش پرداختها

مبلغی که بابت دریافت خدمات به کارفرما یا پیمانکار قبل از انجام کار پرداخت می شود(بیعانه پرداختی)

دارایی های غیرجاری

دارایی های جاری، شامل دارایی های بلندمدت شرکت می باشد که در فرایند عملیات شرکت مورد استفاده قرار می گیرند و بر اساس انتظار شرکت طی یکسال آتی به نقد تبدیل نمی شوند.

  • سرمایه گذاری های بلندمدت

مانند خرید سهام عمده یک شرکت

  • دارایی های ثابت مشهود و نامشهود

دارایی ها در طبقه بندی دیگری به دو دسته مشهود و نامشهود طبقه بندی می شوند. دارایی مشهود قابل مشاهده است. مانند زمین و ساختمان و ماشین آلات اما دارایی نامشهود قابل رویت و مشاهده نیست. مانند سرقفلی و حق امتیاز.

بدهی های جاری و بدهی های غیرجاری

در سمت چپ ترازنامه بدهی های شرکت نمایش داده می شود. منظور از بدهی، طلب دیگران از شرکت است. بدهی ها به دو بخش تقسیم می شوند: بدهی های جاری و بدهی های غیرجاری. بدهی های جاری منظور تعهداتی است که شرکت انتظار دارد تا یکسال آتی تسویه می شوند. بدهی غیرجاری شامل تعهداتی می باشند که سررسید و انتظار شرکت مبنی بر این است که بیش از یکسال تا تسویه آنها باقی مانده است.

بدهی های جاری

  • پرداختنی های تجاری و غیرتجاری

عمدتاً شامل بدهی های شرکت به تأمین کنندگان مواد اولیه و دستگاه ها و تجهیزات شرکت

  • مالیات پرداختنی

مالیاتی که شرکت ها به سازمان مالیات بایت عملکرد و … بدهکارند.

  • سود سهام پرداختنی

سود سهامی(DPS) که در مجمع تقسیم و هنوز به حساب سهامداران واریز نگردیده است.

  • تسهیلات مالی دریافتی

وام و تسهیلاتی که شرکت از بانک دریافت نموده است.

  • پیش دریافت ها

برخلاف پیش پرداخت ها، این سرفصل گویای دریافت بیعانه از طرف مشتریک شرکت برای فروش کالا یا خدمات می باشد.

حقوق صاحبان سهام

بیانگر حق و حقوق مالی سهامداران و صاحبان شرکت از دارایی های شرکت است. اگر شرکت از محل دارایی های خود، بدهی ها را تسویه نماید آنچه باقی می ماند حقوق صاحبان سهام نام دارد.

  • سرمایه

سرمایه شرکت توسط مالکین و سهامداران تهیه می شود. ارزش اسمی هر سهم(۱۰۰۰ریال) ضربدر تعداد سهام شرکت برابر با سرمایه شرکت ها می باشد.

  • اندوخته قانونی

بر اساس قانون، شرکتها ۵% سود خالص دوره خود را به این حساب اختصاص می دهند تا این مبلغ حداقل به ۱۰% مبلغ سرمایه برسد.

  • سود یا زیان انباشته

همانطور که از نام آن مشخص است، برابر است با مجموع سودهای خالص شرکت ها در دوره های قبل منهای سودهای تقسیم شده در مجامع عمومی عادی(تقسیم سود). به این معنی که سود انباشته پایان سال ۱۳۹۵ در ترازنامه برابر است با سود انباشته پایان سال ۱۳۹۴، بعلاوه سود خالص طی دوره ۱۳۹۵ منهای سود تقسیم شده در مجمع سال مالی ۱۳۹۴٫

ارزش دفتری در ترازنامه

اعدادی که در ترازنامه می بینید به ارزش دفتری ثبت شده اند. به این معنی که فرضاً اگر شرکت زمینی را در سال ۱۳۶۵ به قیمت ۱۰ میلیون تومان خریداری کرده باشد، این زمین در ترازنامه سال ۱۳۹۵ هم به ارزش ۱۰ میلیون تومان نشان داده می شود(ارزش تاریخی). به همین دلیل یکی از ایرادات ترازنامه این است که تورم در اعداد آن تأثیرگذار نیست و مبلغ دارایی ها به روز نیستند.

اصطلاحات مرتبط با ترازنامه که باید بدانید

یک سری از اصطلاحات مرتبط با ترازنامه وجود دارند که شما باید آنها را بدانید. این اصطلاحات عموماً در گزارش های افزایش سرمایه شرکتها که در کدال قرار می گیرند وجود دارند.

  • سرمایه در گردش

برابر است با مجموع دارایی های جاری شرکت منهای مجموع بدهی های جاری شرکت. پس اگر شرکتی در مدارک درخواست افزایش سرمایه خود عنوان کرد که هدف از افزایش سرمایه اصلاح سرمایه در گردش شرکت است، منظور شرکت این است که به احتمال زیاد، یا می خواهد مشکلات نقدینگی و تأمین مواد اولیه را حل کند یا تصمیم دارد بدهی های خود به طلبکاران تجاری را تسویه نماید.

  • ساختار سرمایه

منظور از ساختار سرمایه، مجموع بدهی های غیرجاری و حقوق صاحبان سهام است. اگر شرکت در مدارک افزایش سرمایه خود ذکر کند که هدف از افزایش سرمایه اصلاح ساختار سرمایه است، منظور این است که می خواهد تسهیلات بلندمدت یا زیان انباشته خود را تسویه نماید. یا عدم توازنی بین نسبت بدهی های بلند مدت و حقوق صاحبان سهام است که تصمیم دارد اصلاح نماید.

  • ساختار مالی

به مجموع سمت چپ ترازنامه گفته می شود. یعنی مجموع بدهی جاری، غیر جاری و حقوق صاحبان سهام.

تحلیل ترازنامه و دارایی و بدهی و حقوق صاحبان سهام


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

مفهوم ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی

چکیده مقاله قبلصورت های مالی اساسی شرکت ها به چهار دسته تقسیم می شوند: ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع. اطلاعات و صورت های مالی از لحاظ کاربری به دو دوسته تقسیم می شوند. اطلاعات درون سازمانی که معمولاً برای سطوح مختلف مدیریت شرکت تهیه و آنها را در تصمیم گیری های مختلف یاری می دهد و اطلاعات برون سازمانی که معمولاً در اختیار اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه شامل سرمایه گذاران خصوصی، اعطا کنندگان تسهیلات مالی، مقامات مالیاتی و… گذارده می شود. اطلاعات درون سازمانی را سیستم های حسابداری مدیریت و حسابداری صنعتی فراهم می آورند، اما اطلاعات برون سازمانی قاعدتاً قابلیت دسترسی عمومی دارد.

در ابتدای کار لازم است بگوییم که قبل از اینکه بخواهید به تحلیل صورت مالی شرکتی بپردازید لازم است که حتماً ابتدا آنها را بشناسید و پس از شناخت کافی در خصوص آنها، به سراغ تحلیل صورت های مالی بروید.

ترازنامه، صورتی برای سنجش وضعیت مالی شرکت ها

گزارشی که اطلاعات درباره منابع اقتصادی(دارایی ها)، تعهدات اقتصادی(بدهی ها) واحد تجاری و تفاوت بین داریی ها و بدهی ها که بیانگر حقوق مالکین است در یک مقطع زمانی معین ارائه دهد، ترازنامه یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. همانطور که گفتیم به ترازنامه(بیلان)، صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود. چرا که وضعیت مالی شرکتها را در یک لحظه از زمان نشان می دهد. ترازنامه را به دوربین عکس برداری نیز تشبیه می کنند. از این نظر که هر دو وضعیت داخل تصویر را صرفاً برای لحظه ای از زمان نشان می دهند.

قبل از اینکه بخواهیم در مورد ترازنامه به صورت مفصل به بحث بپردازیم ابتدا باید ببینیم که شکل و ظاهر ترازنامه به چه صورتی است.

نمونه ترازنامه

در تصویر زیر می توانید نمونه از از یک ترازنامه را مشاهده نمایید.

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی |خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهاماقلام یک ترازنامه

شکل و قالب کلی ترازنامه برای هر صنعت و شرکتی مانند تصویر بالا است. ترازنامه مانند حرف T بزرگ است که سمت راست آن نمایانگر دارایی های یک شرکت و سمت چپ آن نشان دهنده بدهی ها(تعهدات) و حقوق صاحبان سهام(حقوق مالکانه) شرکت است. به بیان ساده تر، شما فرض نمایید که برای جیب یا کیف پولتان ترازنامه ای تهیه می کنید، آنگاه هر چه داخل کیف پولتان داشته باشید در سمت راست (دارایی ها) قرار می گیرد. سمت چپ بیانگر آن است که شما آنچه در کیف پول خود دارید بخشی برای خودتان است و بخشی دیگر برای طلبکاران از شما(بدهی ها). حال اگر بدهی شما صفر باشد چه اتفاقی می افتد؟ در پاسخ باید گفت که مالکیت تمام دارایی ها در اختیار صاحب دارایی می باشد.

در بخش بعدی مقاله در خصوص جزئیات اقلام ترازنامه بحث خواهیم نمود.

منابع و مصارف یک شرکت

شرکتها، منابعی را تأمین می کنند تا برای رفع نیازهای خود مصارف نمایند. اگر ما بخواهیم متوجه شویم که شرکت از چه منابعی برای خود استفاده کرده است باید سمت چپ ترازنامه را بنگریم. منابعی که شرکت ها استفاده می کنند شامل بدهی ها(تسهیلات دریافتی، حساب های پرداختنی و…) و حقوق صاحبان سهام(سرمایه، سود انباشته و ….) می باشد. شرکت ها این منابع را در سرفصل های سمت راست ترازنامه(دارایی ها) مصرف می کنند(مانند خرید دارایی ثابت، مواد اولیه، موجودی نقد و بانک و ….).

همیشه در ترازنامه شرکت ها یک معادله وجود دارد:

ترازنامه و کاربرد آن در تحلیل بنیادی |خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام

اگر بخواهیم معادله بالا را با مثال کیف پول که ذکر کردیم ترکیب نماییم به این نتیجه می رسیم که پول یا کارت اعتباری که در کیف ما(به عنوان دارایی) وجود دارد، با از طریق استقراض به دست آورده ایم(بدهی) یا مالک آن دارایی خودمان هستیم(حقوق صاحبان سهام). طبیعتاً، هر چه شرکت دارایی خود را از طریق استقراض(بدهی) کسب کرده باشد شرکت اهرمی تر و ریسک مالی و ورشکستی آن شرکت افزایش خواهد یافت.

صورت های مالی چیست و انواع آن کدامند؟

صورت های مالی چیست و انواع آن کدامند؟

استاندارد حسابداری بین‌المللی شماره‌ی ۱، صورت های مالی الزامی و چگونگی ارائه‌ی آن‌ها را تعریف می‌کند. صورت های مالی اساسی عبارت‌اند از:

 صورت سود و زیان

 ترازنامه

 صورت جریان وجه نقد

 صورت سود و زیان جامع

 یادداشت‌های همراه صورت های مالی، شامل خلاصه‌ای از خط ‌مشی‌های حسابداری

از ویژگی‌های اصلی تهیه صورت های مالی عبارت‌اند از:

 ارائه منصفانه

 مبنای تعهدی حسابداری (در مبنای تعهدی، معاملات و سایر رویدادها در زمان وقوع و نه در زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد شناسایی و در اسناد و مدارک و حسابداری ثبت می‌شود و در صورت های مالی دوره‌های مربوطه انعکاس می‌یابد).

 مبنای کدام فعالیت (به این معنی که صورت های مالی بر مبنای این فرض تهیه می‌شوند که شرکت به فعالیت خود ادامه می‌دهد مگر اینکه مدیریت بخواهد (مجبور شود) آن را منحل کند).

 یکنواختی بین دوره‌ها

 اهمیت (صورت های مالی باید عاری از تحریف یا حذف‌هایی باشند که می‌تواند بر تصمیمات استفاده‌کنندگان صورت های مالی تاثیر بگذارد).

 اطلاعات قابل مقایسه برای دوره‌های پیشین باید ارائه شود.

صورت سود و زیان

به‌طور کلی صورت سود و زیان به گزارش درآمدها و هزینه‌های یک شرکت در یک دوره زمانی خاص می‌پردازد. عناوین دیگری که برای صورت سود و زیان به کار می‌روند عبارت‌اند از صورت عملیات شرکت، یا صورت درآمدها. معادله سود و زیان به‌صورت زیر هست:

هزینه‌ها – درآمدها = سود (درآمد) خالص

به کسر هزینه‌های هر دوره از درآمدهای همان دوره، اصل تطابق اطلاق می‌شود. طبق این اصل، برای محاسبه صحیح سود هر دوره، باید هزینه‌های هر دوره از درآمدهای همان دوره کسر شوند. سرمایه‌گذاران اساسا صورت سود و زیان یک شرکت را به‌منظور ارزشیابی بررسی می‌کنند. از سوی وام‌دهندگان صورت سود و زیان شرکت‌ها را برای بررسی توان آن‌ها در بازپرداخت اصل تسهیلات دریافت شده و بهره آن مورد استفاده قرار می‌دهند.

تعریف اقلام صورت سود و زیان و تهیه صورت سود و زیان

در زیر نمایی کلی از صورت سود و زیان آورده شده که در ادامه به‌تفصیل تمامی آیتم‌های آن توضیح داده می‌شود (تمامی اعداد فرضی است):

صورت های مالی

درآمدها (فروش): درآمدها مبالغی هستند که از محل ارائه و فروش خدمات یا محصولات با کسر تخفیفات در طول فعالیت‌های عادی واحد تجاری کسب می‌شوند. حسابداری بنگاه‌های اقتصادی به‌صورت تعهدی صورت می‌گیرد بدین معنا که شناسایی درآمد و هزینه‌بر مبنای انتقال وجه نقد نیست بلکه بر اساس یک سری معیارها و ضوابط خاص انجام می‌گیرد. شناخت درآمد متضمن ملاحظه این امر است که آیا شواهد کافی مبنی بر وقوع یک افزایش در خالص دارایی‌ها (حقوق صاحبان سهام) قبل از دوره مورد گزارش وجود دارد یا خیر. مبلغ دریافتی قبل از انجام کار منجر به شاخت درآمد نمی‌گردد زیرا تا زمانی که کار آنجا نشود، افزایش در دارایی‌ها ناشی از پیش دریافت با افزایشی مساوی در بدهی‌ها خنثی می‌گردد. به‌طور مثال، حق اشتراک سالانه یک مجله ماهانه که در آغاز دوره اشتراک دریافت می‌شود تا زمانی که مجله تولید و ارسال نشود (تا زمانی که واحد تجاری یک بدهی به شکل تعهد ایفا نشده مبنی بر تحویل مجله یا برگشت وجه دریافتی دارد)، به‌عنوان درآمد شناسایی نمی‌شود. برای نمونه، اگر شما کالایی را به مبلغ ۱۰۰ تومان بفروشید (کالا را تحویل دهید) و مبلغی بابت آن دریافت نکنید، همچنان ۱۰۰ تومان درآمد ثبت خواهید نمود ولی اگر مبلغ ۱۰۰ تومان را دریافت نمایید ولی کالا را تحویل نداده باشید، درآمدی ثبت نخواهد شد و شما این ۱۰۰ تومان را به‌عنوان یک تعهد در قسمت بدهی‌های ترازنامه (تحت عنوان پیش دریافت) ثبت می‌نمایید.

هزینه‌ها: هزینه‌ها مقادیری هستند که برای ایجاد درآمد مصرف می‌شوند. هزینه‌ها شامل بهای تمام شده کالای فروش رفته، هزینه‌های عملیاتی، بهره (هزینه مالی) و مالیات می‌شوند. صورت سود و زیان همچنین شامل سودها و زیان‌هایی می‌شود که منجر به افزایش (سود) و یا کاهش (زیان) می‌شود. سود و زیان ممکن است حاصل فعالیت اصلی شرکت باشد و یا درنتیجه فعالیت‌های عادی کسب و کار نباشد و برای مثال، فروش ضایعات تولید و یا املاک و تجهیزات که شرکت دیگر به آن‌ها نیاز ندارد به‌عنوان سود یا زیان در صورت سود و زیان شناسایی می‌شود؛ بنابراین معادله سود و زیان به‌صورت زیر بازنویسی می‌شود:

زیان – سایر هزینه‌ها – سایر درآمدها + هزینه‌های عملیاتی – درآمد = سود (درآمد) خالص

ترازنامه

ترازنامه وضعیت مالی شرکت‌ها را در نقطه‌ای از زمان گزارش می‌کند و شامل دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام هست که در ادامه فرم کلی آن و توضیحات هر مورد آورده می‌شود:

صورت های مالی

اقلام مهم ترازنامه

دارایی‌ها: منابعی که درنتیجه مبادلات گذشته به کنترل شرکت درآمده‌اند و انتظار می‌رود که در آینده منافع اقتصادی ایجاد کنند.

بدهی‌ها: تعهداتی هستند که درگذشته ایجاد شده‌اند و انتظار می‌رود که در آینده باعث خروج وجه نقد یا کاهش منابع اقتصادی شرکت گردند.

حقوق صاحبان سهام: تفاوت بین دارایی‌ها و بدهی‌ها هست. تحلیل‌گران گاهی از حقوق صاحبان سهام به‌عنوان خالص دارایی‌ها یاد می‌کنند. نام دیگر حقوق صاحبان سهام، حقوق مالکانه هست.

تمامی اقلام در صورتی در صورت های مالی شناسایی می‌شوند که ورود و خروج وجه نقد ناشی از آن محتمل باشد و ارزش یا بهای تمام مربوطه این اقلام به شکل قابل اتکایی قابل اندازه‌گیری باشد. دارایی‌ها و بدهی‌هایی وجود دارند که دارای ارزش هستند، اما در ترازنامه ثبت نمی‌شوند، برای مثال ارزش کارکنان و نیروی انسانی شرکت هرگز در ترازنامه ثبت نمی‌شود.

دارایی‌های جاری: شامل وجه نقد و دیگر دارایی‌هایی می‌شوند که در طول یک سال مالی و یا یک چرخه عملیاتی (چرخه عملیاتی مدت زمانی است که برای تولید، خرید موجودی و فروش محصول و وصول وجه نقد لازم است) هرکدام طولانی‌تر است، تبدیل به وجه نقد می‌شوند یا مورد استفاده قرار می‌گیرند. دارایی‌های جاری به‌طور معمول با توجه به میزان نقد شوندگی در ترازنامه از بالا به پایین مرتب می‌شوند؛ بنابراین وجه نقد به‌عنوان نقدشونده‌ترین دارایی در اولین سطر در بخش دارایی‌ها گزارش می‌گردد. به‌طور کلی، دارایی‌های جاری اطلاعاتی را در مورد فعالیت‌های عملیاتی شرکت‌ها به دست می‌دهند.

بدهی‌های جاری: تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا یک چرخه کامل عملیاتی باید پرداخت شوند. به شکل خاص، هر تعهدی که دارای ویژگی‌های زیر باشد، بدهی جاری قلمداد می‌گردد:

 موعد سررسید آن طی یک چرخه عملیاتی باشد.

 موعد سررسید آن طی یک سال مالی آینده باشد.

 اساسا برای اهداف معاملاتی و خرید و فروش کوتاه‌مدت نگهداری شود.

 هیچ‌گونه قید و شرطی برای به عقب انداختن موعد سررسید به بیش از یک سال وجود ندارد.

دارایی‌های جاری منهای بدهی‌های جاری، سرمایه در گردش را تشکیل می‌دهند. کمبود سرمایه در گردش می‌تواند سبب به وجود آمدن مشکلات نقدینگی برای شرکت گردد و بیش از اندازه بودن سرمایه در گردش نیز می‌تواند نشانگر عدم استفاده درست و اثربخش از دارایی‌ها باشد.

دارایی‌های غیر جاری: دارایی‌های جاری در مدت زمان کمتر از یک سال یا کمتر از یک چرخه عملیاتی، نمی‌توانند تبدیل به وجه نقد شوند. این نوع از دارایی‌ها اطلاعات را درباره فعالیت‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری شرکت‌ها ارائه می‌دهند که پایه و اساس فعالیت‌های شرکت هست.

انواع دارایی‌ها و بدهی‌ها

دارایی‌های جاری شامل:

وجه نقد یا معادل وجه نقد: به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه مدت و به‌شدت نقد شونده اطلاق می‌گردد که در هر زمان قابلیت تبدیل به وجه نقد را دارا هستند و ریسک نرخ بهره آن‌ها بی‌اهمیت تلقی می‌گردد.

حساب‌های دریافتنی تجاری: دارایی‌های مالی هستند که نشان‌دهنده مقادیری می‌باشند که شرکت بابت فروش کالا و یا ارائه خدمات به‌صورت اعتباری از مشتریان خود طلب دارد. تحلیل حساب‌های دریافتی نسبت به فروش می‌تواند اطلاعاتی را در مورد مشکلات وصول مطالبات یک شرکت به دست دهد.

موجودی کالا: موجودی کالا به کالاهای اطلاق می‌شود که برای فروش به مشتری یا برای تولید کالایی دیگر نگهداری می‌شوند. شرکت‌های تولیدی به‌طور مجزا موجودی مواد خام کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده را گزارش می‌کنند. بهای تمام شده موجودی کالا شامل بهای خرید، بهای تبدیل و دیگر هزینه‌های لازم برای قرار گرفتن موجودی کالا در وضعیت و مکان فعلی هست. لازم به ذکر است که هزینه‌هایی مانند ضایعات غیرعادی مواد، دستمزد و سربار، بهای انبارداری (مگر اینکه بخشی از تولید باشد)، سربار مدیریتی و هزینه‌های فروش جزو بهای تمام شده محاسبه نمی‌شوند.

سایر دارایی‌های جاری: مقادیری هستند که به شکل جداگانه گزارش نمی‌شوند و باید در کنار سایر موارد یکجا گزارش شوند. پیش‌پرداخت هزینه‌ها (هزینه‌های عملیاتی هستند که از قبل پرداخت شده‌اند) و دارایی مالیاتی انتقالی به دوره‌های آتی از این قبیل می‌باشند. با شناسایی هزینه در صورت سود و زیان، پیش‌پرداخت هزینه کاهش می‌یابد. برای مثال چنانچه شرکتی سالانه مبلغ ۴ میلیون ریال در ابتدای سال هزینه اجاره دهد، یک دارایی (وجه نقد) کاهش و در عین حال دارایی دیگری (پیش‌پرداخت اجاره) به‌اندازه مبلغ پرداختی افزایش می‌یابد. در پایان سه ماه اول یک‌چهارم از مبلغ پیش‌پرداخت اجاره مورد استفاده قرار گرفته است. در این حالت، شرکت ۱ میلیون ریال هزینه اجاره را در صورت سود و زیان شناسایی می‌کند و ۱ میلیون ریال نیز از پیش‌پرداخت اجاره که یک دارایی است کم می‌کند.

بدهی‌های جاری:

تعهداتی هستند که طی یک سال مالی یا چرخه عملیات، هرکدام طولانی‌تر است، پرداخت می‌شوند و شامل:

حساب‌های پرداختنی: مقادیری هستند که شرکت به تامین‌کنندگان کالا و مواد خام و خدمات خود بدهکار است. تحلیل حساب‌های پرداختنی در مقایسه با خریدها می‌تواند بیانگر مشکلات اعتباری شرکت‌ها با عرضه‌کنندگان باشد.

اسناد پرداختنی و بخش جاری بدهی بلندمدت: تعهداتی هستند که در قالب اسناد مالی و سفته به وام دهندگان و اعتباردهندگان داده می‌شوند. اسناد پرداختنی همچنین می‌توانند به‌عنوان بدهی‌های بلندمدت طبقه‌بندی ‌شوند. البته این در صورتی است که دارای سررسیدی بیش از یک سال باشند. بخش جاری بدهی بلندمدت بخشی از یک بدهی بلندمدت است که در سررسید کمتر از یک سال پرداخت می‌شود. این اصطلاح بیشتر در مورد حساب‌ها و اسناد پرداختی یا تسهیلات دریافتی به کار می‌رود و آن بخش از وام دریافتی را نشان می‌دهد که ظرف یک سال از تاریخ ترازنامه باید پرداخت شود.

پیش دریافت درآمد: به درآمد یا سود معوق نیز معروف است و به وجه نقد دریافتی قبل از ارائه خدمات و کالا اطلاق می‌شود. در هنگام تحلیل نقدینگی شرکت‌ها به خاطر داشته باشید که پیش دریافت درآمد مستلزم خروج وجه نقد در آینده (مانده حساب‌های پرداختنی) نیست. پیش دریافت درآمد همچنین می‌تواند نشانگر رشد درآمدهای آتی شرکت باشد چرا که به‌زودی در صورت سود و زیان شناسایی خواهد شد.

دارایی‌های غیر جاری:

اموال، ماشین‌‌آلات، تجهیزات: دارایی‌های مشهود می‌باشند که در تولید کالا و خدمات به کار می‌روند. اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات شامل زمین و ساختمان، اثاثیه و منابع طبیعی می‌باشند. در مدل بهای تمام شده اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات (به غیر از زمین) به بهای مستهلک شده گزارش می‌شود (بهای تمام شده تاریخی منهای استهلاک انباشته و کاهش ارزش دارایی‌ها). به‌طور کلی زمین مستهلک نمی‌شود چون دارای عمر نامحدود است.

دارایی‌های نامشهود: دارایی‌های غیر پولی می‌باشند که ماهیت فیزیکی ندارند. اوراق بهادار دارایی نامشهود نیستند. دارایی‌های نامشهود قابل شناسایی را می‌توان به شکل جداگانه تحصیل کرد؛ به عبارت دیگر موجودیت این دارایی‌ها از واحد تجاری مربوطه مجزا است و ارزش آن‌ها به سایر دارایی‌ها آن واحد تجاری وابسته نیست، مانند حق اختراع و حق تالیف. دارایی‌های مشهود غیرقابل شناسایی مانند سرقفلی عبارت از حقوقی هستند که ماهیت مجزا از واحد تجاری ندارند و به‌صورت جداگانه قابل فروش نیست. دارایی‌های نامشهود با عمرمحدود در طول عمر مفید خود مستهلک می‌گردند و مشابه با اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات برای کاهش ارزش بررسی می‌شوند.

بدهی‌های غیر جاری:

بدهی‌های مالی بلندمدت: بدهی‌های مالی شامل وام‌های بانکی، اسناد پرداختنی، اوراق قرضه پرداختنی و اوراق مشتقه هستند.

اجزای حقوق صاحبان سهام:

حقوق صاحبان سهام: منافع باقی‌مانده صاحبان سهام در دارایی‌ها پس از پرداخت بدهی‌های شرکت، حقوق صاحبان سهام نامیده می‌شود. حقوق صاحبان سهام شامل سرمایه پرداخت شده، سهام ممتاز، سهام خزانه، سود انباشته، حقوق اقلیت و سایر اقلام سود جامع هست. سرمایه پرداخت شده میزان پرداختی صاحبان سهام عادی به شرکت است. طبق قانون تجارت در ایران، انتشار سهام باید باارزش اسمی ۱۰۰۰ ریال باشد و انتشار سهام بدون ارزش اسمی متفاوت از ۱۰۰۰ ریال ممنوع است. همچنین تعداد سهام عادی قابل انتشار، منتشرشده و جاری نیز گزارش می‌شود. سهام قابل انتشار تعداد سهامی است که شرکت می‌تواند طبق قوانین منتشر کند، سهام منتشرشده تعداد سهامی است که شرکت به سهام‌داران فروخته است. سهام جاری برابر است با سهام منتشرشده منهای سهامی که شرکت بازخرید کرده است.

سهام ممتاز: سهام ممتاز حقوق و مزایایی دارد که سهام عادی از آن‌ها برخوردار نیست. برای مثال صاحبان سهام ممتاز دارای سود سهام با نرخ مشخصی هستند که معمولا به‌صورت درصد مشخصی از ارزش اسمی گزارش می‌شود و صاحبان سهام ممتاز در صورت ورشکستگی شرکت در دریافت حقوق خود بر صاحبان سهام عادی اولویت دارند. سهام ممتاز را می‌توان بسته به شرایط به‌عنوان بدهی و یا حقوق صاحبان سهام دسته‌بندی کرد. برای مثال سهام ممتاز دائمی که قابل بازخرید نیستند به‌عنوان حقوق صاحبان سهام دسته‌بندی می‌شود، اما سهام ممتازی که با یک مبلغ ثابت قابل بازخرید هستند به‌عنوان نوعی بدهی مالی دسته‌بندی می‌شود.

سود انباشته: بخش توزیع نشده سود خالص شرکت از ابتدای فعالیت شرکت است، سودهای تجمعی شرکت که به‌عنوان سود نقدی توزیع نشده است.

سهام خزانه: سهامی است که توسط خود شرکت ناشر سهام خریداری می‌شود، اما ابطال نمی‌شود. سهام خزانه حقوق صاحبان سهام را کاهش می‌دهد. سهام خزانه به‌عنوان سرمایه‌گذاری در شرکت به‌حساب نمی‌آید، همچنین حق رای ندارد و سود دریافت نمی‌کند.

تفسیر ترازنامه و صورت تغییرات در حقوق صاحبان سهام

ترازنامه هم‌مقیاس عمودی هر یک از اقلام ترازنامه را به‌صورت درصدی از کل دارایی‌ها شرح می‌دهد، درواقع هم‌مقیاس شدن ترازنامه را با حذف کامل اندازه شرکت استاندارد می‌کند و این اجازه را می‌دهد تا بتوان شرکت‌های مختلف را باهم مقایسه کرد و یا داده‌های یک شرکت در طول زمان (سری زمانی) را باهم مقایسه کرد. به‌عنوان مثال در زیر نمونه‌ای از ترازنامه دو شرکت رقیب گهربار و تموز آورده شده است.

صورت های مالی

شرکت گهربار به‌وضوح شرکت بزرگ‌تری از شرکت تموز است. با تبدیل ترازنامه به ترازنامه هم‌مقیاس می‌توان عامل اندازه شرکت را از بین برد.

صورت های مالی

سرمایه‌گذاری شرکت گهربار در دارایی جاری ۲۵٪ کل دارایی شرکت است و اندکی بیشتر از ۲۳٪ سرمایه‌گذاری شرکت تموز است. بدهی جاری شرکت گهربار ۲۲٪ کل دارایی شرکت است و بسیار بیشتر از مقدار ۷٪ برای شرکت تموز است؛ بنابراین نقدینگی شرکت گهربار کمتر است و ممکن است در پرداخت بدهی‌های سررسید شده خود با مشکل مواجه شود. سرمایه در گردش بیشتر شرکت تموز ممکن است موجب عدم استفاده بهینه از منابع شود. بازده سرمایه‌گذاری در سرمایه در گردش معمولا کمتر از بازده دارایی‌های بلندمدت است. با نگاهی دقیق‌تر به دارایی‌های جاری می‌توان دریافت که شرکت گهربار درصد وجه نقد به‌کل دارایی کمتری نسبت به شرکت تموز گزارش کرده است. درواقع شرکت گهربار وجه نقد کافی برای پرداخت بدهی‌های جاری خود بدون فروش موجودی کالا و یا وصول حساب‌های دریافتنی را ندارد. موجودی کالای شرکت گهربار ۱۲٪ دارایی کل است و این میزان بیشتر از ۶٪ برای شرکت تموز است. داشتن موجودی کالای بیشتر ممکن است نشانه مهجور بودن موجودی کالا باشد، البته تجزیه و تحلیل بیشتر موجودی کالا ضروری است. نه‌تنها بدهی جاری شرکت گهربار بیشتر از شرکت تموز است، بلکه شرکت گهربار دارای بدهی بلندمدت بیشتری نسبت به شرکت تموز است (۵۸٪ در مقابل ۳۳٪)؛ بنابراین شرکت گهربار ممکن است در پرداخت بدهی‌های بلندمدت خود با مشکل مواجه شود زیرا در ساختار سرمایه‌اش بدهی بیشتری دارد. تجزیه و تحلیل هم‌مقیاس می‌تواند برای ارزیابی استراتژی‌های یک شرکت نیز به کار رود. شرکت گهربار از طریق تحصیل و اکتساب شرکت دیگر در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش کرده است، در حالی که شرکت تموز به‌صورت داخلی در حال رشد است، زیرا سرقفلی گزارش نکرده است. این احتمال وجود دارد که شرکت گهربار تحصیل شرکت دیگر را از محل بدهی تامین مالی کرده باشد.

تحلیل نسبت‌های مربوطه

محاسبه و تفسیر نسبت‌های نقدینگی و توان ایفای تعهدات

نسبت‌های تزار نامه تنها به مقایسه اقلام ترازنامه می‌پردازد. نسبت‌های ترازنامه، همراه با تحلیل ترازنامه هم‌مقیاس، می‌تواند برای ارزیابی نقدینگی و توان شرکت در ایفای بدهی‌های بلندمدت مفید باشد. نتایج حاصله باید در طول زمان و میان شرکت‌های مختلف مقایسه شود.

نسبت‌های نقدینگی: این دسته از نسبت‌ها به‌اندازه گیری توان شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت می‌پردازد. نسبت‌های نقدینگی شامل نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت نقدی است.

صورت های مالی

اگرچه هر سه نسبت توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های جاری را می‌سنجد، اما به هر سه باید هم‌زمان توجه کرد. برای مثال فرض کنید شرکت الف در مقایسه با شرکت ب نسبت جاری بزرگ‌تر و نسبت آنی کوچک‌تری دارد، این به دلیل موجودی کالای بیشتر شرکت الف نسبت به ب است. نسبت سریع یا نسبت آنی بعد از خارج کردن موجودی کالا از دارایی جاری محاسبه می‌شود. تحلیل‌های مشابهی می‌تواند از مقایسه نسبت‌های آنی با نسبت‌های نقدی حاصل شود. نسبت نقدی بعد از خارج کردن موجودی کالا و حساب‌های دریافتنی از دارایی جاری محاسبه می‌شود.

نسبت‌های توان ایفای تعهدات بلندمدت: این نسبت‌ها برای اندازه‌گیری توان شرکت در بازپرداخت بدهی‌های بلندمدت به کار می‌روند. نسبت‌های بدهی بلندمدت شامل نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی و نسبت اهرم مالی هست.

صورت های مالی

هر چهار نسبت برای اندازه‌گیری توان شرکت در بازپرداخت بدهی‌های بلندمدت به کار می‌روند، اما این نسبت‌ها را نیز باید در کنار هم موردتوجه قرار داد. برای مثال، شرکت الف ممکن است در مقایسه با شرکت ب نسبت بدهی بلندمدت به حقوق صاحبان سهام بزرگ‌تری داشته باشد، اما نسبت کل بدهی به حقوق صاحبان سهام کوچک‌تری داشته باشد. این امر نشان‌دهنده‌ آن است که شرکت ب از بدهی بلندمدت بیشتری برای تامین مالی در ساختار سرمایه‌اش استفاده می‌کند.

در محاسبه نسبت‌های بدهی بلندمدت، بدهی شامل همه تعهداتی است که مستلزم پرداخت بهره هست. از طرف دیگر نسبت بدهی اهرم مالی اثر تمام بدهی‌ها، شامل بدهی‌های متضمن بهره و بدهی‌های بدون بهره را شامل می‌شود.

همواره باید به محدودیت‌های نسبت‌های ترازنامه توجه کنید که شامل موارد زیر است:

 مقایسه با شرکت‌های رقیب به دلیل تفاوت در روش‌های حسابداری متفاوت شرکت‌ها دشوار است.

 مقایسه شرکت‌هایی که در صنعت‌های مختلف فعالیت می‌کنند دشوار است.

 تفسیر نسبت‌ها به میزان زیادی بستگی به قضاوت دارد.

 داده‌های ترازنامه تنها یک مقطع از زمان را نشان می‌دهند.

صورت جریان وجوه نقد

صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی فراتر از آنچه صورت سود و زیان بر پایه حسابداری تعهدی در اختیار قرار می‌دهد، تهیه می‌کند که بر پایه حسابداری نقدی استوار است. این اطلاعات شامل:

 اطلاعات درباره دریافتی‌ها و پرداختی‌های نقدی شرکت در طول دوره مالی

 اطلاعات درباره فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تامین مالی شرکت

 درک تاثیر حسابداری تعهدی بر جریان‌های نقدی

با استفاده از اطلاعات به دست آمده از صورت جریان وجه نقد می‌توان به برآورد نقدینگی شرکت، توان ایفای تعهدات و انعطاف پذیری مالی ارزیابی کرد و به سوالات زیر پاسخ داد:

 آیا عملیات معمول شرکت جریان نقد مناسب برای باقی ماندن شرکت در رقابت تولید می‌کند؟

 آیا شرکت نقدینگی لازم برای پرداخت بدهی‌هایی که سررسید آن‌ها فرا می‌رسد را دارد؟

 آیا شرکت نیاز به تامین مالی جدید دارد؟

 آیا شرکت توان رویارویی با حوادث غیرمنتظره را دارد؟

 آیا شرکت می‌تواند از فرصت‌های پیش رو بهره کافی ببرد؟

دسته بندی جریان‌های نقدی در طبقات مختلف

تصویر زیر نمایی از صورت جریان وجه نقد هست که در ادامه آیتم‌های آن توضیح داده می‌شود.

صورت های مالی

تمامی اقلام در صورت جریان وجوه نقد از دو منبع ناشی می‌شوند: ۱) اقلام صورت سود و زیان ۲) تغییرات در حساب‌های ترازنامه. تمامی دریافت‌ها و پرداخت‌های یک شرکت در سه دسته فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و یا تامین مالی (طبق استانداردهای ایران در پنج دسته) جای می‌گیرند.

جریان‌های نقدی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی: جریان‌های نقدی حاصل از عملیات یا جریان نقدی عملیاتی نیز نامیده می‌شود، شامل جریان نقدی ورودی و خروجی حاصل از عملیاتی است که سود خالص شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

جریان نقدی ناشی از بازده سرمایه‌گذاری‌ها و سود پرداختی بابت تامین مالی: شامل جریان‌های نقدی ورودی و خروجی حاصل از دریافت بهره و سود نقدی و پرداخت بهره و سود نقدی هست.

جریان ناشی از مالیات بر درآمد: شامل جریان‌های نقدی خروجی حاصل از پرداخت مالیات هست.

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی: شامل جریان‌های ورودی و خروجی حاصل از فعالیت‌هایی است که بر ساختار سرمایه شرکت تاثیر می‌گذارد.

توجه داشته باشید که تحصیل سهام و یا اوراق بدهی شرکت‌های دیگر (به‌جز اوراق معاملاتی) و وام‌های اعطایی به دیگران به‌عنوان فعالیت‌های سرمایه‌گذاری دسته‌بندی می‌شوند، ولی سود حاصل از این سرمایه‌گذاری‌ها (دریافت بهره و سود پرداختنی) به‌عنوان فعالیت‌های عملیاتی گزارش می‌شوند. همچنین توجه به این نکته ضروری است که اصل وام‌های دریافتی از دیگران تحت عنوان فعالیت‌های تامین مالی قرار می‌گیرد، در حالی که بهره پرداختی بابت آن‌ها به‌عنوان فعالیت عملیاتی دسته‌بندی می‌شود. به‌علاوه سود سهام پرداختی به صاحبان سهام شرکت نوعی فعالیت تامین مالی است.

تفاوت بین صورت جریان وجوه نقد با سایر صورت های مالی

صورت جریان وجوه نقد مقدار ابتدا و انتهای دوره وجه نقد در یک دوره مالی را مرتبط می‌سازد. تغییر در میزان موجودی نقد و درنتیجه فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری و با در نظر گرفتن موارد استثناء، فعالیت‌های عملیاتی مربوط به دارایی‌های جاری و بدهی‌های جاری هست. فعالیت‌های سرمایه‌گذاری معمولا مربوط به دارایی‌های غیر جاری و فعالیت‌های تامین مالی عموما مربوط به بدهی‌های غیر جاری و حقوق صاحبان سهام هستند.

استهلاک: استهلاک عبارت است از کاهش تدریجی و سیستماتیک در ارزش ثابت استهلاک‌پذیر به عللی همچون استفاده، مرور زمان و تغییر تکنولوژی. مفهوم روش سیستماتیک این است که کاهش ارزش دارایی مستقل از ارزش روز دارایی و بر اساس یک سیستم از پیش تعیین شده است.

عوامل موثر بر میزان استهلاک:

 قیمت تمام شده

 هزینه خرید

 هزینه‌های حمل و نقل

 هزینه‌های نصب و آماده سازی

 عمر مفید

 ارزش اسقاط

تاثیر استهلاک بر صورت های مالی:

ترازنامه: استهلاک به‌صورت تجمعی در ترازنامه نشان داده شده و از دارایی‌های ثابت کسر می‌گردد؛ بنابراین استهلاک با کاهش دارایی‌های ثابت باعث کاهش مجموع دارایی‌ها می‌شود. در سمت چپ ترازنامه نیز، با توجه به اینکه استهلاک یک هزینه است، از طریق کاهش سود خالص باعث کاهش سود انباشته (و بالطبع کاهش حقوق صاحبان سهام) می‌شود تا بدین طریق ترازنامه، تراز بماند.

صورت سود و زیان: استهلاک به‌عنوان یک هزینه در صورت سود و زیان، قبل از مالیات اثر می‌گذارد. مستهلک کردن به‌جای هزینه کردن باعث از بین بردن نوسان سود خالص در دوره‌های مختلف می‌شود. استهلاک باعث کاهش هزینه‌های مالیاتی می‌شود از این رو به‌عنوان سپر مالیاتی از آن نام برده می‌شود.

صورت جریان وجه نقد: استهلاک یک هزینه غیر نقدی است و در گردش وجوه نقد وارد نمی‌شود.

مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد

دو روش برای ارائه صورت جریان وجوه نقد وجود دارد، روش مستقیم و غیرمستقیم. روش غیرمستقیم توسط بیشتر شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دو روش تنها در ارائه جریان‌های نقدی عملیاتی تفاوت دارند و ارائه جریان‌های نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی و سرمایه‌گذاری در هر دو روش یکسان است.

همواره در نظر داشته باشید:

 محاسبه جریان وجه نقد عملیاتی در روش مستقیم و غیرمستقیم متفاوت است.

 محاسبه جریان وجه نقد ناشی از فعالیت‌های تامین مالی و سرمایه‌گذاری در هر دو روش یکسان است.

 بین تغییرات در دارایی‌ها و تغییرات در جریان وجه نقد رابطه معکوس وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب‌ دارایی‌ها موجب خروج وجه نقد و کاهش در حساب دارایی‌ها ورود وجه نقد می‎‌شود.

 بین تغییرات در حساب بدهی‌ها و تغییرات در جریان نقدی رابطه مستقیم وجود دارد؛ به عبارت دیگر افزایش در حساب بدهی‌ها موجب ورود وجه نقد و کاهش در حساب بدهی‌ها موجب خروج وجه نقد می‌شود.

 جریان‌های نقدی ورودی مثبت و جریان‌های نقدی خروجی منفی هستند.

محاسبات روش مستقیم

این روش ارائه صورت جریان وجه نقد تنها دریافت‌ها و پرداخت‌های وجه نقد در طول دوره را نشان می‌دهد. حاصل جمع این جریان‌های نقدی ورودی و خروجی، جریان نقدی عملیاتی شرکت است. روش مستقیم اطلاعات بیشتری به تحلیلگر می‌دهد. تحلیل‌گر می‌تواند مقدار وجه نقدی که در هر حوزه مصرف شده است و در هر حوزه ایجاد شده است را به‌طور دقیق مشاهده کند. این اطلاعات به تحلیلگر در درک بهتر عملکرد شرکت در طول زمان و پیش‌بینی جریان نقدی کمک می‌کند.

در زیر اجزای وجه نقد که به‌طور معمول در تهیه صورت جریان وجه نقد به روش مستقیم ظاهر می‌شوند آورده شده است:

 دریافت نقدی از مشتریان که به‌طور معمول عمده‌ترین جز جریان نقدی عملیاتی است.

 وجه نقد به کار رفته در تولید محصول و خدمات

 هزینه‌های عملیاتی نقدی

 وجه نقد پرداختی بابت بهره

 وجه نقد پرداختی بابت مالیات

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری به‌وسیله تغییرات در حساب‌های دارایی‌های ناخالص مانند حساب اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات، دارایی‌های نامشهود و سرمایه‌گذاری در سهام محاسبه می‌شود. حساب استهلاک انقضای انباشته در نظر گرفته نمی‌شوند، زیرا جز هزینه‌های نقدی به‌حساب نمی‌آیند.

در محاسبه جریان نقدی پرداختی برای خرید دارایی جدید لازم است مشخص شود که آیا دارایی قدیمی فروخته شده است یا خیر. اگر دارایی قدیمی در طول دوره فروخته شده است از فرمول زیر استفاده می‌کنیم:

نقد پرداختی بابت دارایی جدید= دارایی ناخالص انتهای دوره+ بهای دارایی فروخته شده –دارایی ناخالص ابتدای دوره

که اگر به شکل زیر نوشته شود ساده‌تر به نظر می‌رسد:

دارایی ناخالص در انتهای دوره=بهای ناخالص دارایی فروخته شده+نقد پرداختی بابت دارایی جدید+ناخالص دارایی‌های ابتدای دوره

برای محاسبه جریان نقدی حاصل از فروش دارایی قدیمی لازم است سود و زیان حاصل از فروش آن‌ها طبق رابطه زیر در نظر گرفته شود:

نقد ناشی از فروش دارایی=ارزش دفتری دارایی+سود (زیان) ناشی از فروش

جریان نقدی حاصل از فعالیت‌های تامین مالی با اندازه‌گیری جریان نقدی رد و بدل شده بین شرکت و تامین‌کنندگان سرمایه محاسبه می‌شود. جریان نقدی دریافتی از اعتباردهندگان مثبت و جریان نقدی پرداختی بابت اصل بدهی منفی خواهد بود. جریان وجه نقد ناشی از فعالیت‌های تامین مالی از جمع دو مقدار زیر به دست می‌آید.

=جریان نقدی ورودی از محل اعتباردهندگان استقراض جدید + بازپرداخت مبالغ اصل بدهی

جریان نقدی ورودی از محل سهامداران=سهام جدید منتشرشده- بازخرید سهام-سود نقدی پرداخت شده

سود نقدی پرداختی می‌تواند از طریق محاسبه سود نقدی اعلام شده و تغییرات سود نقدی پرداختی به دست آید.

جریان نقدی کل از حاصل جمع جریان نقدی عملیاتی، جریان نقدی سرمایه‌گذاری و جریان نقدی تامین مالی به دست می‌آید. اگر این مقادیر درست محاسبه شوند جریان نقدی کل با تغییرات در حساب وجه نقد ترازنامه از یک سال به سال دیگر برابر خواهد بود.

مثال: محاسبه جریان نقد عملیاتی از روش مستقیم

ترازنامه شرکت فرضی برای سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ و صورت سود و زیان این شرکت برای سال ۱۳۸۹ ارائه شده است. با استفاده از اطلاعات بخش عملیاتی صورت جریان وجه نقد سال ۱۳۸۷ به روش مستقیم مطابق با استانداردهای حسابداری ایران به دست آورید.

صورت های مالی

صورت های مالی

هرگونه تفاوت میان تغییرات در حساب‌های گزارش شده در ترازنامه و حساب‌های گزارش شده در صورت جریان وجوه نقد معمولا به دلیل تحصیل سایر شرکت‌ها و تاثیر ارز است.

برای شروع باید نوع حساب را مشخص کنیم و تحلیل کنیم که حساب موردنظر در طی دوره افزایش یا کاهش یافته است. همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد این تحلیل‌ها برای درک روابط صورت‌های سود و زیان، ترازنامه و جریان وجوه نقد مناسب است.

جریان نقدی حاصل از عملیات:

اقلامی که ترازنامه را که برای محاسبه جریان نقد عملیاتی مدنظر قرار می‌گیرد، محاسبه می‌کنیم:

وجه نقد ورودی=فروش –افزایش در حساب‌های دریافتنی=۱۰۰،۰۰۰-۱،۰۰۰=۹۹،۰۰۰

وجه نقد پرداختی به تامین‌کنندگان=-بهای تمام شده کالای فروش رفته+کاهش در موجودی کالا+افزایش در حساب‌های پرداختنی=-۴۰،۰۰۰+۲،۰۰۰+۴،۰۰۰=-۳۴،۰۰۰

موجودی کالای پایان دوره=موجودی کالای ابتدای دوره+خرید-بهای تمام شده کالای فروش رفته=۷،۰۰۰+۳۸،۰۰۰-۴۰،۰۰۰=۵،۰۰۰

کاهش در میزان موجودی طی دوره=۷،۰۰۰-۵،۰۰۰=۲،۰۰۰

حساب‌های پرداختنی پایان دوره=حساب‌های پرداختنی اول دوره+خرید-وجه نقد پرداختی به تامین‌کنندگان =۵،۰۰۰+۳۸،۰۰۰-۳،۰۰۰=۹،۰۰۰

افزایش در حساب‌های پرداختنی طی دوره=۹،۰۰۰-۵،۰۰۰=۴،۰۰۰

وجه نقد پرداختی بابت حقوق=-هزینه حقوق-کاهش در حقوق پرداختنی=-۵۰۰-۳۵۰۰=-۸۵۰۰

حقوق پرداختنی انتهای دوره=حقوق پرداختنی ابتدای دوره+هزینه حقوق طی دوره-حقوق پرداخت شده طی دوره=۸،۰۰۰+۵،۰۰۰-۸،۵۰۰=۴،۵۰۰

بنابراین داریم:

صورت های مالی

مراحل تهیه صورت جریان وجوه نقد به روش غیر مستقیم

در این روش سود خالص با لحاظ کردن تعدیلات مربوط به عملیاتی که سود خالص را تحت تاثیر قرار می‌دهند، اما غیر نقدی هستند، به جریان نقد عملیاتی تبدیل می‌شود. این تعدیلات شامل حذف هزینه‌های غیر نقدی (مانند استهلاک)، اقلام غیرعملیاتی (مانند سود و زیان ناشی از فعالیت‌هایی غیر از فعالیت اصلی شرکت) و تغییرات در حساب‌های ترازنامه ناشی از حسابداری تعهدی هست. در جدول زیر مثالی از چگونگی ارائه جریان نقدی عملیاتی طبق روش غیرمستقیم آورده شده است.

صورت های مالی

به این نکته توجه داشته باشید که در روش غیرمستقیم نقطه شروع سود خالص است (آخرین نقطه صورت سود و زیان). در روش مستقیم نقطه شروع قسمت بالایی صورت سود و زیان (درآمدها) است که تعدیل می‌شوند تا وجه نقد دریافتی از مشتریان را منعکس کند، اما درنهایت جریان نقدی عملیاتی به دست آمده از هر دو روش یکسان خواهد بود، تنها شیوه ارائه متفاوت خواهد بود.

جریان نقدی عملیاتی طبق روش مستقیم و غیر مستقیم به‌طور متفاوتی به تصویر کشیده می‌شود، اما مقدار جریان نقدی عملیاتی به دست آمده از هر دو روش یکسان است. محاسبه جریان نقدی حاصل از فعالیت سرمایه‌گذاری و تامین مالی از هر دو روش یکسان است.

به‌طور خلاصه گام‌های زیر را در روش تهیه صورت جریان وجه نقد، بخش عملیاتی به روش غیرمستقیم باید طی کرد:

 به دست آوردن سود عملیاتی

 افزودن تمام هزینه‌های غیر نقدی (مانند استهلاک و انقضا) به سود عملیاتی و کسر تمام اجزای غیر نقدی درآمدها

 افزودن (کسر) کردن تغییرات در حساب‌های عملیاتی ترازنامه از سود عملیاتی به‌صورت زیر:

  • افزایش در حساب دارایی‌های عملیاتی (خروج وجه نقد) از سود خالص کسر می‌گردد، در حالی که کاهش آن (ورود وجه نقد) به آن اضافه می‌شود.
  • افزایش در حساب‌ بدهی‌های عملیاتی (ورود وجه نقد) به سود خالص اضافه می‌شود، در حالی که کاهش آن (خروج وجه نقد) از آن کسر می‌گردد.

مزایای هر یک از دو روش

مزیت اولیه روش مستقیم این است که دریافت‌ها و پرداخت‌های نقدی شرکت را نشان می‌دهد، در حالی که روش غیرمستقیم تنها نتیجه خالص این دریافت‌ها و پرداخت‌ها را نشان می‌دهد؛ بنابراین روش مستقیم اطلاعات بیشتری نسبت به روش غیرمستقیم در اختیار قرار می‌دهد. داشتن اطلاعات درباره دریافت‌ها و پرداخت‌های گذشته برای پیش‌بینی جریان نقدی عملیاتی آینده مناسب است.

مزیت عمده روش غیر مستقیم این است که بر تفاوت سود خالص و جریان نقدی عملیاتی تمرکز می‌نماید و این برای پیش‌بینی جریان نقدی عملیاتی آتی بسیار مناسب است. تحلیل‌گران ابتدا سود خالص شرکت را پیش‌بینی می‌کنند و سپس جریان عملیاتی نقدی پیش‌بینی شده را با تعدیل سود خالص به دست می‌آوردند.

درک نسبت‌های نقدی

نسبت‌های نقدی عملکرد

نسبت جریان نقد عملیاتی به درآمد که میزان جریان نقد عملیاتی تولید شده به ازای هر یک ریال از درآمد را نشان می‌دهد:

صورت های مالی

نسبت بازده نقدی دارایی‌ها که بازده جریان نقدی عملیاتی که توسط دارایی (تامین‌کنندگان سرمایه و بدهی) شرکت تپلید شده است را نشان می‌دهد.

صورت های مالی

نسبت جریان نقد عملیاتی به سود عملیاتی که توانایی تولید وجه نقد توسط عملیات شرکت را می‌سنجد:

صورت های مالی

نسبت‌های پوششی

نسبت پوشش بدهی که اهرم و ریسک مالی را می‌سنجد.

صورت های مالی

نسبت پوشش بهره که توانایی شرکت در پوشش هزینه بهره را می‌سنجد.

صورت های مالی

یادداشت‌های توضیحی

یادداشت‌های توضیحی به‌عنوان یکی از بخش‌های غیرقابل تفکیک صورت های مالی اطلاعات ارزنده‌ای در مورد صورت های مالی به مخاطب ارائه می‌دهد. یکی از ویژگی‌های صورت های مالی، خلاصه بود آن‌هاست، بدین معنا که مخاطب می‌تواند با یک نگاه اجمالی به مهم‌ترین اطلاعات مورد نیاز در مورد شرکت دست یابد. از سوی دیگر ممکن است مخاطب به اطلاعات کلی علاقه نشان ندهد و بخواهد که در یک مورد اطلاعات ریز و با جزییات کافی را کسب نماید. در این مواقع یادداشت‌های توضیحی به کمک مخاطب آمده که در یک مورد اطلاعات را در اختیار وی قرار می‌دهد. برای مثال ممکن است در ترازنامه ذکر شود که شرکت ۱ میلیارد تومان وجه نقد دارد ولی به این موضوع اشاره نشود که چه میزان از این مبلغ در حساب‌های بانکی و در کدام بانک‌ها قرار دارد. یادداشت‌های توضیحی این جزییات را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

اطلاعات زیر باید در یادداشت‌های توضیحی واحد تجاری افشا شود:

  • تصریح اینکه صورت های مالی بر اساس استانداردهای حسابداری تهیه شده است.
  • رویه‌های حسابداری اعمال شده در خصوص معاملات و رویدادهای بااهمیت
  • مواردی که افشای آن‌ها طبق استانداردهای حسابداری الزامی شده و در بخش دیگری از صورت های مالی ارائه نشده است.
  • موارد دیگری که در صورت های مالی اساسی ارائه نشده است، لیکن افشای آن‌ها برای ارائه مطلوب ضرورت دارد.

یادداشت‌های توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزئیات بیشتر از اقلام منعکس شده در صورت های مالی اساسی است. ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهی‎‌های احتمالی و تعهدات را ارائه می‌کند.


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

تفاوت EPS و DPS چیست؟

تفاوت EPS و DPS چیست؟

در سری مقالات خانه سرمایه آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند مفاهیم و اصطلاحات اصلی و کاربردی مربوط به فعالیت در بورس است که هر سرمایه گذاری که وارد بورس می شود باید در درباره آنها اطلاعات نسبی داشته باشد، برای شما توضیح دهیم. در این قسمت قصد داریم به بررسی دو کلمه ساده ولی بسیار پرکاربرد در بین سرمایه گذاران، یعنی معنی EPS و DPS بپردازیم. پس توصیه می کنیم که اگر با این دو واژه آشنایی زیادی ندارید در این مقاله با ما همراه باشید تا متوجه شوید که تفاوت EPS و DPS چیست؟

معنی EPS چیست؟

EPS یکی از پرکاربردترین مفاهیم بورسی در بین سرمایه گذاران تازه کار و حرفه ای است. هرجا که وضعیت سهام یک شرکت از طرف سرمایه گذاران و تحلیلگران بازار مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم پای eps نیز در میان است. در واقع EPS یکی از مهم ترین مفاهیمی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر قیمت سهام شرکتها در بورس تاثیر می گذارد. زمانی که شما سرمایه گذاری در بورس را شروع می کنید همیشه به اشکال مختلف با این کلمه درگیر هستید. اگر بخواهیم خیلی ساده تعریف کنیم که eps چیست می توانیم بگوییم که eps یک شرکت برابر است با میزان سودی که در آن شرکت به ازای هر یک عدد سهم شرکت بدست می آید.

EPS مخفف چیست؟

خود کلمه eps مخفف عبارت earning per share است که به معنی درآمد هر سهم است. وقتی که شما کل درآمد (سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال (سال مالی) را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم بکنید در واقع eps آن شرکت را محاسبه کرده اید. برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان یک سال ۱۰۰ میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز ۱ میلیون سهم است. در نتیجه eps آن شرکت برابر است با: ریال۱۰۰ = ۱,۰۰۰,۰۰۰ / ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰

تفاوت EPS و DPS چیستیعنی این شرکت توانسته است در انتهای سال به ازای هر ۱عدد سهم خود ۱۰۰ ریال سود بدست آورد. پس eps این شرکت در انتهای سال برابر ۱۰۰ ریال شده است. در ادامه به توضیح درباره دونوع از eps که در بورس بسیار رایج هستند می پردازیم:

EPS پیش بینی شده

EPS پیش بینی شده (درآمد پیش بینی شده هر سهم) مقدار سودی است که یک شرکت در ابتدای سال مالی خود پیش بینی می کند که در انتهای همان سال مالی به آن برسد. شرکتهای بورسی هر ساله موظف هستند که قبل از شروع سال مالی جدید یک پیش بینی از عملکرد مالی خود به بورس ارائه کنند که در آن پیش بینی براساس عملکرد گذشته شرکت و همچنین نظر مدیران و کارشناسان شرکت یک eps برای سال مالی پیش روی شرکت پیش بینی می شود. به این eps به اصطلاح eps پیش بینی شده گفته می شود. این eps همانطور که از نامش پیداست یک پیش بینی است که هنوز محقق نشده است. این eps همان سودی است که شما در سایت tsetmc.com به عنوان عدد روبروی eps شرکتها مشاهده می کنید. پس باید توجه داشته باشید که عددی که شما در سایت tsetmc.com به عنوان eps یک شرکت مشاهده می کنید، فقط پیش بینی آن شرکت از میزان سودی است که در انتهای آن سال بدست خواهد آمد و هیچ قطعیت و تضمینی وجود ندارد که حتما در انتهای سال این مقدار از eps برای شرکت بدست بیاید.

EPS محقق شده

این eps سودی است که یک شرکت توانسته بعد از گذشت یکسال مالی بدست بیاورد. حسابداران و مدیران شرکت بعد از پایان سال مالی شرکت عملکرد واقعی شرکت را بررسی می کنند، بعد از محاسبه درآمدها و هزینه های شرکت، مبلغی را به عنوان سود خالص و نهایی شرکت اعلام می کنند که این سود همان eps تحقق یافته است.

پس به طور خلاصه می توان گفت eps پیش بینی شده سودی است که شرکت در ابتدای سال مالی خود پیش بینی می کند در انتهای آن سال به آن سود برسد. eps تحقق یافته میزان سودی است که شرکت بعد از پایان سال مالی خود به آن می رسد.

نکاتی درباره eps شرکتها

  • از آنجایی که eps پیش بینی شده فقط یک پیش بینی است، در نتیجه ممکن است که در طی سال چندین بار تغییر پیدا کند. زیرا شرایط ممکن است در طی سال تغییر پیدا کند. مثلا ممکن است با گذشت عملکرد شرکت بهتر یا بدتر شود. یا اتفاق خاصی در روند سودآوری شرکت رخ بدهد. احتمال دارد شرکت به این دلایل پیش بینی eps اولیه را کاهش یا افزایش دهد. به این اتفاق تعدیل سود یا تعدیل eps گفته می شود.
  • شرکت های بورسی موظف هستند بعد از گذشت هر فصل از سال مالی خود، گزارش عملکرد خود را اعلام کنند و بعد از آن مجددا یک eps پیش بینی شده برای ادامه سال مالی خود ارائه بدهند. این eps جدید می تواند نسبت به eps پیش بینی شده قبلی تفاوتی نداشته باشد و یا تفاوت پیدا کرده باشد و شرکت تعدیل eps داشته باشد که این به عملکرد شرکت در ۳ ماه گذشته بستگی دارد.
  • هرچقدر از شروع سال مالی می گذرد، به دلیل اینکه اطلاعات بیشتری از عملکرد واقعی شرکت وجود دارد و اطلاعات مالی در دسترس مدیران شرکت واقعی تر است، eps پیش بینی شده شرکت به آن eps که در انتهای سال محقق خواهد شد نزدیکتر می شود و قابلیت اتکای بیشتری برای سهامداران شرکت خواهد داشت.
  • معمولا eps پیش بینی شده مبنای قیمت گذاری قرار می گیرد، چرا که eps تحقق یافته بعد از پایان سال مالی شرکت بدست می آید و اثر آن قبلا بر روی قیمت سهم گذاشته شده است. در نتیجه یک سرمایه گذار باید این توانایی را بدست بیاورد که خودش بررسی کند که آیا براساس شرایط موجود eps پیش بینی شده شرکت به واقعیت نزدیک است. یا اینکه شرکت پیش بینی درستی از eps خود ارائه نداده است و این eps می تواند در انتهای سال افزایش یا کاهش پیدا کند.

معنی DPS چیست؟

کلمه dps مخفف عبارت dividend per share است. dps آن قسمتی از eps است که بین سهامداران تقسیم می شود. درصد سود تقسیمی یا dps در بین شرکتها متفاوت است. شرکت‌ها سیاست‌های متفاوتی درخصوص تقسیم سود دارند. برخی ترجیح می‌دهند بیشتر سود سهام را بین سهامداران تقسیم کنند. اما برخی دیگر درصد کمی از سود را تقسیم کرده و بخش عمده آن را به تأمین نقدینگی مورد نیاز برای انجام طرح‌های توسعه‌ای، اختصاص می‌دهند. حال اینکه چه مقدار از eps به عنوان dps بین سهامداران تقسیم شود، در مجمع شرکت تصمیم گیری می شود.می توانید برای اطلاعات بیشتر درباره مجامع شرکتها مقاله همه چیز درباره مجمع و مجامع شرکتهای بورسی را نیز مطالعه کنید.

تفاوت EPS و DPSتفاوت EPS و DPS چیست؟

به مأخذ کتاب تکنیک های ساده و کاربردی در تحلیل بنیادی خود dps در واقع بخشی از eps است. جنس هردوی آنها از سود شرکت است. تفاوت در این است که در بیشتر مواقع با هم برابر نیستند.معمولا مقدار dps از eps شرکت کمتر است. چون شرکتها علاقه دارند بخشی از سود را نزد خود نگهدارند. اما گاهی نیز ممکن است به دلایلی dps از eps بیشتر شود. مثلا شرکت علاوه بر سود امسال، ازسود انباشته ای که از سال گذشته داشته است نیز مقداری را تقسیم کند. این کار باعث می شود که مقدار dps از مقدار eps بیشتر شود.

نکات مهم در مورد DPS

  • معمولا شرکتها همه سود خود را به عنوان dps بین سهامداران تقسیم نمی کنند. بلکه مقداری از آن را نزد خود نگه می دارند تا بر حسب شرایط و نیاز خود از آن استفاده درست بکنند.
  • هر شخصی که در هنگام مجمع شرکت سهامدار است، سودی که به عنوان dps در مجمع تصویب می شود به او تعلق می گیرد. پس حتی اگر فردای مجمع سهام خود را بفروشد نیز dps یه او تعلق می گیرد.
  • شرکتها طبق قوانین بورس ۸ ماه زمان دارند که سود نقدی سهامداران را پرداخت کنند. بعضی از شرکتها این سود را زود و بعضی نیز خیلی دیر پرداخت می کنند.

در نهایت اینکه میزان تقسیم سود و زمان پرداخت آن، به سیاستهای شرکت بستگی دارد. برای فهمیدن این رویه می توانید روند گدشته شرکت را بررسی کنید.


AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه

افزایش سرمایه چیست؟ انواع روش های افزایش سرمایه

اگر به تازگی فعالیت خود را در بورس شروع کرده باشید حتما دوست دارید که بدانید افزایش سرمایه چیست؟ و همچنین درباره انواع روش های افزایش سرمایه اطلاعات بیشتری بدست بیاورید.همه شرکت ها در طی چرخه حیات خود در مقاطعی از زمان به دلایل مختلف نیاز به منابع مالی بیشتری نسبت به آنچه که در اختیار دارند ، پیدا می کنند.یکی از روش هایی که می توانند به این منابع مالی جدید دست پیدا بکنند افزایش سرمایه است.در بورس حتی خبر افزایش سرمایه یک شرکت نیز می تواند قیمت سهام آن را دستخوش تغییرات قابل توجهی بکند.به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا در این مقاله توضیحاتی درباره این موضوع و انواع روش های آن برای علاقه مندان به این موضوع ارائه کنیم.

افزایش سرمایه شرکت چیست

همانطور که گفته شد افزایش سرمایه یکی از روش های تامین مالی شرکتهاست.شرکتها برای اینکه بتوانند فعالیت های خود را توسعه دهند و قدرت رقابت خود را حفظ و یا افزایش دهند اقدام به افزایش سرمایه می کنند.در برخی از مواقع نیز این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت می گیرد. این تامین منابع مالی جدید می تواند به شکل های مختلفی صورت پذیرد. هنگامی که یک شرکت در بورس اوراق بهادار بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ مورد نیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند. تفاوت اصلی بین انواع روش های افزایش سرمایه،در محل تامین این منابع جدید است. در ادامه درباره انواع روش های آن بیشتر توضیح خواهیم داد.

راه های افزایش سرمایه

معمولا روند افزایش سرمایه در شرکتها به این شکل است که در مرحله اول هیئت مدیره شرکت پیشنهاد خود را به همراه دلایل کافی در خصوص افزایش سرمایه به سهامداران شرکت ارائه می کند. این پیشنهاد در مجمع عمومی فوق العاده شرکت مورد رای گیری سهامداران شرکت قرار می گیرد. (در مقاله همه چیز درباره مجمع و مجامع شرکت های بورسی می توانید اطلاعات بیشتری درباره مجمع شرکت ها بدست بیاورید). سپس در صورت تصویب این پیشنهاد در مجمع و پس از ارائه مجوز از سوی بورس،افزایش سرمایه شرکت صورت می گیرد.قیمت سهام شرکت پس از افزایش سرمایه، دستخوش تغییر می شود. این که افزایش سرمایه شرکت از چه روشی انجام شود، اثرات متفاوتی در این تغییرات قیمت دارد. درادامه درباره انواع روش های افزایش سرمایه بیشتر توضیح می دهیم.

انواع افزایش سرمایه

اگر بخواهیم یک دسته بندی از انواع روش های افزایش سرمایه داشته باشیم،می توان ۴ دسته کلی در نظر گرفت:

  1. از محل سود انباشته (سهام جایزه)
  2. از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
  3. از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
  4. به روش صرف سهام

فرمول محاسبه افزایش سرمایه

برای اینکه بدانید قیمت و تعداد سهام شما پس از افزایش سرمایه چه تغییری می کند باید با فرمول های محاسبه قیمت سهام پس از افزایش سرمایه آشنایی داشته باشید. هر کدام از روش ها فرمول محاسباتی جداگانه ای دارد. در ادامه پس از توضیح هرکدام از این روش ها فرمول محاسبه قیمت و تعداد سهام را برای شما توضیح می دهیم.

افزایش سرمایه از محل سود انباشته

طبق قانون تجارت شرکت ها موظف هستند سالیانه درصدی از سود خود را نزد خود نگهداری شوند. این سود در حسابی تحت عنوان سود انباشته در صورت های مالی شرکت ثبت می شود. در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، تصمیم می گیرد که افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و با این کار منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند. پس در روش سود انباشته عملا جریان نقدینگی جدید به شرکت وارد نمی شود. پس به دلیل اینکه سهامداران پولی برای سهام جدید خود پرداخت نمی کنند به سهامی که به این روش به سهامدار تعلق می گیرد، سهام جایزه هم گفته می شود. در روش سود انباشته درصد مالکیت شما در شرکت تغییری پیدا نمی کند. یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می شود تعداد سهام شما نیز افزایش پیدا می کند. از نظر تئوریک میزان دارایی شما نیز تغییری نمی کند، یعنی به همان نسبت که تعداد سهام شما زیاد می شود قیمت سهام کاهش پیدا می کند. فرمول محاسبه در این روش به شرح زیر است:

افزایش سرمایه از محل آورده نقدی

در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی ندارد و یا می خواهد که منابع مالی جدید به شرکت وارد کند از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه می کند. به دلیل اینکه افزایش سرمایه از این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت می‌دهد. به این صورت که اوراقی تحت عنوان حق تقدم سهام در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد. سهامدار در مدت زمان مجاز برای معاملات این اوراق که معمولا ۲ ماه است و به آن مهلت پذیره نویسی گفته می شود، می تواند یکی از دو کار را انجام دهد:

  1. پرداخت مبلغ اسمی سهام: در این روش شما به ازای هر سهم باید مبلغی را دراین بازه زمانی ۲ماهه به شرکت پرداخت نمایید. این مبلغ در ایران معمولا ۱۰۰۰ ریال (قیمت اسمی سهم) است. با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه، حق تقدم شما تبدیل به سهم عادی می شود.
  2. فروش حق تقدم: اگرشما به هر علتی تمایل نداشته باشید که از حق تقدم های خود استفاده کنید می توانید در این بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشید. این حق تقدم ها مثل سهام عادی در بورس قابل معامله هستند. مثلا حق تقدم ایران خودرو با نماد خودرو، با نماد خودروح معامله می شود. قیمت حق تقدم به اندازه آورده شما (معمولا ۱۰۰۰ ریال) از قیمت روز سهم اصلی در بازار کمتر است.
  • نکته: اگر شما به هر علتی مبلغ اسمی سهام را پرداخت نکنید و همچنین حق تقدم خود را نیز به فروش نرسانید، پس از اتمام مهلت پذیره نویسی حق تقدم سهام شما به فروش می رود.یعنی شرکت حق تقدم های استفاده نشده را از طریق بورس به فروش می رساند و مبلغ حاصل از فروش را بعد از کسر کارمزدها به حساب شما واریز می کند. قیمت فروش در این مواقع معمولا نزدیک به قیمت روزهای آخر پذیره نویسی حق تقدم هاست.

فرمول محاسبه در این روش به شرح زیر است:

افزایش سرمایه

مثال برای روش سودانباشته و روش آورده نقدی

روش سود انباشته:

فرض کنید قیمت سهام شرکتی ۲۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل سود انباشته ۴۰ درصد افزایش سرمایه میدهد. طبق فرمول، قیمت هر سهم جدید به صورت زیرمحاسبه خواهد شد:

X=40/100=0.4

ریال۱۴۲۸٫۵=۰٫۴+۱/۲۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه

همانطور که مشاهده می کنید اگر مثلا شما قبل از افزایش سرمایه ۱۰۰۰ سهم ۲۰۰۰ ریالی داشتید پس از آن ۱۴۰۰ سهم ۱۴۲۸ ریالی دارید که مجموع دارایی شما در این ۲ حالت یکی می شود.

روش آورده نقدی:

فرض کنید قیمت هر سهم شرکتی ۶۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل مطالبات و آورده نقدی ۳۰۰ درصد افزایش سرمایه داده و به ازای هر سهم جدید ۱۰۰۰ ریال(یعنی همان ارزش اسمی) از سهامداران مطالبه می‌کند. قیمت هر سهم جدید و همچنین قیمت حق تقدم سهم این شرکت به صورت زیر خواهد بود:

X=300/100=3

ریال۲۲۵۰=۱+۳/(۳ *۱۰۰۰ )+۶۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه

ریال۱۲۵۰=۱۰۰۰-۲۲۵۰=قیمت حق تقدم

افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها

در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت دارایی های ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار می دهند. با این کار ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز می شود. در نتیجه از آنجایی که معادله حسابداری در ترازنامه باید برقرار باقی بماند و بدهی های شرکت نیز تغییری نکرده، سرمایه شرکت باید افزایش پیدا بکند تا این معادله برقرار بماند.در این روش نیز پولی به شرکت وارد نمی شود و فقط یک عملیات حسابداری در صورتهای مالی شرکت رخ می دهد. در این روش نیز به همان مقدار که تعداد سهام شما افزایش پیدا می کند قیمت آن کاهش پیدا می کند، در نتیجه تغییری در دارایی شما رخ نمی دهد.

روش صرف سهام

در این روش، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی میدهد.

در افزایش سرمایه به روش صرف سهام بجای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام میگیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام میباشد. شرکت در خصوص صرف سهام سه کار می توانند انجام دهند:

  • انتقال اضافه ارزش به اندوخته شرکت
  • تقسیم نقدی اضافه ارزش به سهامداری قبلی
  • دادن سهام جدید به سهامداران قبلی
  • در مورد فروش هم دو کار می توانند انجام دهند
  • فروش با حفظ حق تقدم
  • فروش با سلب حق تقدم

کدام نوع افزایش سرمایه برای شرکتها بهتر است؟

از آنجایی که ساختار شرکتها با یکدیگر تفاوت دارد، در نتیجه هر شرکت پیچیدگی های خاص خودش را دارد. پس نمی توان یک نسخه کلی برای همه شرکتها در نظر گرفت. اما به صورت کلی آن نوع از افزایش سرمایه که باعث شود منابع جدید به شرکت وارد شود می تواند وضعیت بهتری را برای شرکت ایجاد کند. پس افزایش سرمایه از آورده نقدی و از طریق صرف سهام می تواند به صورت کلی بهتر قلمداد شود. همچنین روش تجدید ارزیابی دارایی ها از آنجایی که عملا پولی وارد شرکت نمی شود، صرفا یک عملیات حسابداری برای بهبود صورتهای مالی شرکت محسوب می شود. روش سود انباشته نیز مزیت اصلی که دارد این است که باعث می شود حداقل سود انباشته شرکت از آن خارج نشود و در شرکت باقی بماند و مورد استفاده قرار گیرد.

چند نکته در مورد افزایش سرمایه

  • هر اتفاقی که در رابطه با افزایش سرمایه یک شرکت در مجمع آن شرکت تصویب شود، شامل حال افرادی می شود که در زمان برگزاری مجمع شرکت، سهامدار آن شرکت بوده اند.
  • بعد از اینکه افزایش سرمایه شرکت در مجمع فوق‌العاده به تصویب رسید، موضوع در روزنامه کثیرالانتشاری که به عنوان روزنامه رسمی شرکت انتخاب شده، منتشر می‌شود. این موضوع در سامانه کدال نیز به سهامداران اطلاع رسانی می شود. همچنین فرمی برای سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست می‌شود تا درصورت تمایل به استفاده از حق تقدم خود برای خرید سهام جدید، فرم مذکور را تکمیل و برای شرکت ارسال نمایند. به این فرم، اصطلاحا گواهی حق تقدم خرید سهام گفته می‌شود.
  • در برخی از موارد شرکتها اقدام به افزایش سرمایه ترکیبی می کنند. مثلا بخشی از آن از محل سود انباشته و بخش دیگر از طریق آورده نقدی سهامداران انجام می شود. برای محاسبه قیمت سهم در این روش، باید فرمول دو روش مزکور را با یکدیگر تلفیق کنید.
  • قیمت هایی که از طریق فرمول ها محاسبه می شوند قیمت تئوریک سهم می باشند. در بسیاری از مواقع در واقعیت این قیمت ها ممکن است تغییر پیدا کند. یعنی به دلیل عرضه و یا تقاضای زیاد در سهم ممکن است قیمت سهم بعد از بازگشایی بیشتر یا کمتر از قیمت تئوریک آن شود.
  • AG0661          کد معرف جهت کارگزاری آگاه